باب اوّل جهت هاي چهارگانه مدينه، راه ها و درهاي آن فصل اوّل - وصف مدینه منوره (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصف مدینه منوره (2) - نسخه متنی

علی بن موسی افندی؛ اصغر قائدان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باب اوّل جهت هاي چهارگانه مدينه، راه ها و درهاي آن فصل اوّل

در جهت هاي چهارگانه و راه ها و درهايي كه در آن چهار جهت وجود دارد و ما اينك از سمت قبله آغاز مي كنيم; چرا كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) آنگاه كه به مدينه هجرت كرد، از اين سو به شهر درآمد. در سوي قبله چهار راه وجود دارد. راه غاير، راه فرعي، راهي به سوي سوارقيه از شرق، و راهي به شرق. الجصّه اين راه ها را از طرف حرّه به سوي قبا، قربان و عوالي ـ كه سه روستا هستند ـ به همديگر متصل مي كند. شهر مقدّس مدينه در اين سوي، يك دروازه در ديوار براني دارد كه قسمت اعظم آن را با آجر ساخته اند و آن را «باب قبا» خوانند. از آنجا مي توان به قبا، قربان و عوالي رفت. در ديوار «الجواني» نيز دري است كه به «باب الصغير» معروف است. اين در بر روي مناخه بين دو ديوار قرار گرفته و بالاي آن دارالحكومه محلي است. زندان هاي مردان و زنان در نزديكي آن است. و آن نزديك قلعه سلطانيّه است كه سلطان سليمان خان فرزند سلطان ياوز سليم خان غازي بنا نهاد. حرم مطهّر از جانب قبله دري ندارد. در آنجا پنجره هايي است كه مقابل حرم شريف واقع شده و به باغ جنوبي مسجد مُشرف است و آن در خانه هاي آل عمربن خطاب قرار دارد كه به «ديار العشره» معروف است.1در مقابل پنجره هاي مذكور و در ضريحي كه مرقد و حجره شريف را احاطه كرده، درِ كوچكي شبيه به پنجره وجود دارد كه در همه حال بسته است و گويي هرگز باز نشده. اين در، در ميان مردم به «باب توبه» شناخته مي شود; زيرا اين باب كه در گذشته از نقره در موازات ضريح ساخته شده و در مكان آن ستاره اي طلايي قرار داده شده، بدون شك در مقابل صورت شريف رسول خدا قرار دارد.2 امّا جانب شرقي شامل دو راه است; يكي راه حناكيه است كه از آن راه به سمت شرق مي روند و راه دوّم راه خَنَق است. در زمان اختلاف و درگيري راهزنان در راه اصلي مكّه مكرّمه به رهبري ابن رشيد، مسير حاجيان از اين راه بوده است. در آن قسمت دو در وجود داشت كه يكي از آنها در ديوار براني، در جوار بقيع بود كه به «باب العوالي» شهرت داشت و ديگري در ديوار «جواني» بود كه بدان «باب الجمعه» نام نهاده بودند. و آن، در روبروي درِ بقيع واقع بود.3 حرم شريف از آن قسمت دو در دارد; «باب جبرائيل» كه الآن به باب الجبر معروف است و «باب النسا».4 مرقد و حجره معطّر، از آن تنها يك در دارد كه به «باب الزهرا(عليها السلام)» معروف است. از آن در، خادمان حرم صبح و عصر وارد و خارج مي شوند.5 در سمت شامي (شمال) است راهي كه به سوي حايء حويء كوه شمر و تيماء است و نيز راه كتانه كه از طريق آن به وادي الحمض در آيند و راه مخيط به سوي شام و مصر و ينيع البحر در آن سو است و نيز آمد و شد حاجيان و كاروان ها دائماً از اين راه است. محلّ تلاقي راه هاي مذكور «ثنيّة البلدة الطّاهره» است كه اكنون به بناي «يوسف پاشا» مشهور است. در اين سمت سه دروازه وجود دارد، دروازه اي در ديوار براني، غرب قلعه سلطانيه، كه به «باب الجبل» معروف است و مراد همان كوه «سلع» است كه به آن «باب الكومه» نيز مي گويند و از آنجاست راه مساجد چهارگانه به سوي عنابس و جرف. و نيز «الحوكه» كه به كوه الفقره چسبيده است و در آن قبيله احامده ساكن بودند. در ديوار جواني دو در وجود دارد:1 ـ «باب الشامي» در شرق قلعه مذكور. 2 ـ «باب المجيدي» نزديك سحيمي; جايي كه محل تلاقي آب هاي وضوخانه هاي اطراف حرمِ شريف قرار دارد. اين باب را مرحوم سلطان عبدالمجيدخان، فرزند سلطان محمود خان عثماني به هنگام به ترميم بناي حرم شريف در سال هزار و دويست و هفتاد و هفت تجديد بنا كرد. حرم شريف از سمت شام دو در دارد: در نخست «باب التوسل» است كه سلطان عبدالمجيد خان آن را احداث كرد. در اطراف و بالاي آن است كتابخانه مجيديه براي تعليم و آموزش كودكان. در آن هشت مكتب براي تعليم قرآن و يك مكتب براي تعليم زبان فارسي اختصاص داده شده است و در يكي از آن سال ها مكتب ارشديه را ساخت تا فنون مختلف; چون نحو، صرف، زبان تركي و نقاشي را تعليم دهند. در دوّم براي ذخيره زيتون است و آن باز نمي شود مگر هنگامي كه لوازم و وسايل حرم شريف از سوي آستانه عالي (استانبول)، از اوقاف همايوني و از مصر و شام در ايام حج براي حرم شريف مي آمد و آنها عبارت بودند از زيتون سبز، شمع و چراغ هايي از بلور، حصير و شمع ساخته شده از روغن ماهي و شمع سفيد كافوري كه نوع بزرگ آنها را براي محراب ها و نوع متوسط آنها را براي داخل حجره معطّر در هر شب استفاده مي كنند. ضريح مطهّر از جانب شام تنها يك در دارد كه به «باب الشامي» معروف است و در جنوب دكّه اغوات (ايوان صفه) قرار دارد. اين در براي خدمت گذاران حضرت سيد كائنات است و از اين در است كه هر شب در ماه رمضان بعد از نماز تراويح، شمع را به حجره معطر وارد و خارج مي كنند.6اما در سمت غربي، در آن است راهِ شاهي كه راه جديد است و راه «ملف» و راه «الغاير» كه به راه «القاحه» شهرت دارد و نيز راه «فرع». راه غاير و فرع در كنار چاه ماشي به هم متصل مي شوند، كه مسافت آن از مدينه منوّره با شتر ده ساعت و با اسب شش ساعت راه است. محل پيوست راه هاي چهارگانه در ذوحليفه است كه اكنون به آبار علي شهرت دارد و آن ميقات حاجياني است كه از مدينه منوره مي آيند و در آن سمت، در ديوار «براني»، يك دروازه وجود دارد كه بين تكيه مصري و سربازخانه سلطاني (قائمه سلطاني) واقع شده و به «باب العنبريه» معروف است7 اين دروازه بيش از ساير دروازه ها، براي ورود قافله ها و كاروان هاي بازرگانان، حاجيان و زيارت كنندگان استفاده مي شود و همچنين در هر سال كاروان حاجيان مصري با نظاميان، در كنار آن فرود مي آيند. همان گونه كه حاجيان شامي در كنار باب الشامي فرود مي آيند. در ديوار «جواني» دروازه اي وجود دارد كه مشهورترين دروازه ديوار «براني» است و به «باب المصري» شناخته مي شود. اين دروازه در بين بازار قرار گرفته و از تخته سنگ هاي بزرگ همانند سنگ فرش هاي تراشيده شده از آستانه باب السلام تا آستانه مسجد مصلي العيد ساخته شده است. اين دروازه در المناخه است كه اكنون به مسجد غمامه شهرت دارد. آن تخته سنگ ها هزار ذراع بود كه اكنون چيزي از آن، جز از باب المصري تا باب السلام نمانده است. قسمت خارجي باب المصري تا آستانه مسجد مصلي در زير خاك مدفون است و اكنون نيز همچنان بين مغازه هاي گندم فروشي زير خاك است. حرم شريف پيامبر از جانب غربي، دو در دارد. يكي از آنها باب السلام است كه بزرگترين در حرم شريف است و بيشترين آمد و شد را به ويژه در موسم حج دارد و ديگر باب الرحمه است و آن از حيث آمد و شد و ازدحام جمعيت در رديف بعد قرار دارد. حجره معطر از جانب غربي، يك باب در روضه مطهره دارد كه به «باب الوفود» معروف است.اين در باز نمي شود جز در امور بسيار مهم; مانند درخواست كمك از خداوند براي دولت، هنگامي كه در جنگ با دشمنان در تنگنا قرار مي گيرد و براي از بين بردن وبا يا قحطي شديد. زماني كه اين در را باز كنند، خادمان حرم، قرآن عثماني را، كه در حجره معطره محفوظ است و به خط كوفي روي پوست آهو نوشته شده، خارج مي كنند و آن را جز فردي عالم و صالح نمي خواند و مرگ او حتمي است و بعد از سه روز به لقاء پروردگارش مي شتابد و يا يك سال بر او مي گذرد و از دنيا مي رود.8 در روزگار ما خطيب محمّد علي بالي آن قرآن را خواند و بعد از سه روز در گذشت. از علماي ديگر، سيد عبدالله دراجي تونسي، سيد محمّد فرزند سانوسي فاسي، شيخ عبدالغني هندي نقشبندي آن را خواندند و يك سال بر آنها نگذشت كه از دنيا رفتند. اين قرآن شريف همان است كه خون عثمان بن عفان بر آن ريخته شده است، اين نسخه ونسخه ديگري كه خط آن دقيق تر و خالي از خطاست و گفته مي شود به خط سرور ما علي بن ابي طالب(عليه السلام) است و بر روي پوست آهو نوشته شده، هر دو در صندوقي نگهداري مي شود كه روي آن پارچه حرير سبز رنگ پوشانيده اند. و اين صندوق در داخل حجره معطر در سمت غربي رأس شريف رسول خدا قرار دارد كه شمعداني از طلا نيز بر روي آن است.

/ 5