تاریخ حرم ائمه بقیع (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ حرم ائمه بقیع (2) - نسخه متنی

محمدصادق نجمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مرحله اول از تاريخ حرم ائمه بقيع ـ عليهم السلام ـ كه در مقاله گذشته مورد بررسي قرار گرفت، اين مطالب به دست آمد:

1 ـ حرم شريف ائمه بقيع ـ عليهم السلام ـ قبل از دفنِ پيكر اين امامان، در خارج از بقيع، داخل خانه اي بوده است متعلّق به عقيل بن ابيطالب.

2 ـ اين خانه مورد توجّه خاصّ رسول خدا ـ ص ـ و محل دعا و مناجات آن حضرت بوده و اين عمل پيامبر بزرگوار اسلام گوياي عظمت و نشانگر قداست و معرفي معنويت اين خانه بود كه در آينده نه چندان دور، ستارگاني از آسمان ولايت در اين مكان شريف افول و چهار تن از اوصياي آن حضرت در اين خانه به خاك سپرده خواهند شد.

3 ـ توجه عميق افراد سرشناس و اصرار آنان بر دفن شدن در نزديكترين نقطه به اين خانه، قرينه و شاهد بر اين حقيقت است كه آنان علاوه بر معرفي عملي رسول خدا ـ ص ـ از زبان آن حضرت مستقيماً مطلبي صريح نسبت به آينده اين خانه، دريافته بودند كه اين مطلب و اين گفتار بر ما نقل نگرديده است.

و اينك در مرحله دوم از بررسي تاريخ حرم شريف ائمّه قرار گرفته ايم و اين مرحله تغيير شكل خانه عقيل و تحول آن به صورت يك زيارتگاه عمومي (حرم) مي باشد. گرچه نمي توان بطور دقيق تاريخ تحوّل مدفن ائمه بقيع را، از شكل مسكوني به يك زيارتگاه عمومي، مشخص نمود، ولي اوّلين و قديمي ترين مدينه شناس و مورخ; عبدالعزيز بن زباله ـ زنده در سال 199 ـ در مورد اين حرم شريف و همچنين در مورد حرم حضرت حمزه ـ ع ـ مطلبي دارد كه گوياي تاريخِ تقريبي تغيير و تحول در هر دو حرم شريف مي باشد. ابن شبه متن گفتار ابن زباله را در مورد اين دو حرم به ترتيب چنين نقل مي كند:

1 ـ قال عبدالعزيز:«دفن العباس بن عبدالمطلب عند قبر فاطمة بنت اسدبن هاشم في اوّل مقابر بني هاشم التي في دار عقيل و يقال انّ ذلك السمجد بني قبالته قبره...»1 عباس بن عبدالمطلب در اوّل مقابر بني هاشم و در كنار قبر فاطمه بنت اسد ـ كه در خانه عقيل قرار گرفته ـ دفن شده است و مي گويند اين مسجد (موجود) در مقابل قبر عقيل بنا شده است.

2 ـ قال عبدالعزيز:«والغالب عندنا انَّ مصعب بن عمير و عبدالله بن جحش دفنا تحت المسجد الذي بني علي قبر حمزه و انه ليس مع حمزة أحدٌ في القبر» .2 غالب علماي ما (دانشمندان مدينه) بر اين باورند كه مصعب بن عمير و عبدالله بن جحش در زير مسجدي كه در روي قبر حمزه ساخته شده، مدفون گرديده اند و اما در داخل قبر حمزه بجز خود او، كسي دفن نشده است. از اين دو سخن ابن زباله، دو مطلب به دست مي آيد: الف ـ اينكه در قرنهاي اوّل اسلام به حرمها و ساختمان هايي كه در روي قبور شخصيتهاي مذهبي بنا مي گرديد (مسجد) گفته مي شد و كلمه حرم، مزار و مشهد از اصطلاحاتي است كه در قرنهاي پنجم و ششم بوجود آمده و لذا احمد مقدسي كه از علماي قرن چهارم و از جهانگردان و جغرافي دانان اسلامي است، در مورد حرم حضرت حمزه ـ مانند ابن زباله ـ همان تعبير (مسجد) را بكار برده است و مي گويد: «احد كوهي است در سه ميلي مدينه كه در دامنه آن، قبر حمزه در داخل مسجد است و جلو آن يك چاه است.3 به نظر مي رسد كه اين تعبير از قرآن مجيد گرفته شده است; زيرا كه قرآن از ساختماني كه در روي قبور اصحاب كهف بنا شده، مسجد نام برده است.4 ب ـ ابن زباله درصدد بيان تاريخ اجمالي ساختمانِ اين دو حرم شريف و اين دو زيارتگاه عمومي است كه طبق تصريح اين مورخ و مدينه شناس معروف، در حال حيات وي و در اواخر قرن دوم وجود داشته است و حرم ائمه بقيع در اين تاريخ، نه به شكل يك خانه، بلكه به صورت حرم و زيارتگاه عمومي بوده است ولي در عين حال گوياي تاريخ قطعي اين تحول و بيانگر مقطع خاصي از اين قرن نيست. اما قرائن و شواهد تاريخي ديگر، بيانگر اين است كه اين تحوّل و تغيّر وضع، در دهه سوم از قرن دوم هجري; يعني دوران خلافت ابوالعباس سفاح 136 ـ 132 و حد اكثر در سالهاي اول خلافت ابوجعفر منصور 149 ـ 137 بوقوع پيوسته است. توضيح اين قرينه تاريخي در احداث ساختمان و تعمير مدفن و قبور شخصيت هاي مذهبي و افراد معروف و سرشناس، معمولاً يكي از دو انگيزه وجود دارد; يا جنبه سمبليك و سياسي دارد و يا داراي انگيزه هاي معنوي و شعار مذهبي است و البته گاهي نيز ممكن است هر دو انگيزه همزمان وجود داشته باشد كه حرم ائمه بقيع با توجه به وجود قبر جناب عباس ـ سرسلسله خلفاي عباسي در داخل آن، مخصوصاً در مقطع ياد شده، از هر دو جنبه برخوردار بوده است و در عين حال با سياست سلاطين اموي و عملكرد آنان در همين زمينه، ارتباط پيدا مي كند.

/ 9