پـاورقي ها
1 ـ تاريخ المدينة، ج1، ص127 . 2 ـ تاريخ المدينة، ص126 . 3 ـ احسن التقاسيم، به ترجمه علي النقي منزوي، ج1، ص118 . 4 ـ قال الذين غلبوا علي أمرهم لنتّخذنّ عليهم مسجداً، كهف: 21 . 5 ـ تاريخ طبري، چاپ دارالقلم بيروت، ج3، ص143 . كامل ابن اثير، چاپ دارالكتاب بيروت، ج3، ص91 . شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد به تحقيق محمد ابراهيم ابوالفضل، ج10، ص91 . 6 ـ مسند احمد بن حنبل، ج3، ص 398 ـ 397 . تاريخ المدينة ابن شبه، ج1، ص132 . دلائل النبوة بيهقي به نقل وفاء الوفا، ج3، ص939 . اسدالغابه، ج2، ص50 . 7 ـ تاريخ المدينه ابن زباله، به نقل وفاء الوفا، ج3، ص894 و 914 . تاريخ المدينه ابن شبه، ج1، ص102 . عمده الاخبار، ص152 . اسدالغابه، ج3، ص387 . 8 ـ در توضيح اين مطلب به جلد اول سيري در صحيحين از اين نويسنده مراجعه شود. 9 ـ نمونه هايي از اين حديث هاي ساختگي كه از رسول خدا ـ ص ـ نقل گرديده است: يخرج عندالقطاع من الزمان و ظهور من الفتن رجل يقال له السفاح فيكون اعطائه المال حشياً. مسند احمد، ج 3، ص 80 . تاريخ الخلفا، ص238 . منّا السفّاح و منّا المنصور و منّا المهدي. تاريخ الخلفا، ص242 . تاريخ بغداد، ج1، ص63 . اوصاني الله بذي القربي و امرني ان ابدء بالعباس. مستدرك صحيحين، ج3، ص334 بدين ترتيب رسول خدا هم سه تن از خلفاي عباسي را مورد تأييد قرار داده و هم عباس را برتر از همه افراد اهل بيت معرفي نموده است. 10 ـ سفاح بهنگام ايراد اولين خطبه، زبانش بند آمد، داود بن علي در پايه دوم منبر قرار گرفت و بجاي وي خطبه خواند كه از جملات خطبه اش اين است: ما وقف هذا الموقف بعد رسول الله احدٌ أولي به من علي بن ابيطالب و هذا القائم خلفي. تاريخ يعقوبي، ج2، ص350 . 11 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج16، ص216 معجم البلدان، ج4، ص
239 . 12 ـ زيرا مخالفت منصور با علويان از سال 145 با قيام محمد و ابراهيم فرزندان عبدالله بن حسن علني گرديد بطوري كه مورّخان درباره او گفته اند: «كان المنصور اوّل مَن أوقع الفتنة بين العباسيين و العلويين و كانوا قبل شيئاً واحداً. تاريخ الخلفا، ص243 . 13 ـ مجله ميقات، ش4، مقاله: حجاج شيعي در دوره صفوى، ص125 ـ 124 . 14 ـ لغتنامه دهخدا ابوالفضل مجدالملك را به فاصله هشت صفحه و ظاهراً از روي اشتباه به عنوان دو شخص مستقل گاهي وزير ملكشاه و گاهي كاتب وي معرفي نموده است. 15 ـ بركيارق بن ملكشاه سلجوقي ملقب به ركن الدين و مكني به ابوالمظفر از پادشاهان مشهور سلسله سلاجقه و چهارمين پادشاه (498 ـ 486 هـ .ق.) از اين سلسله است. نگا: لغتنامه دهخدا. 16 ـ صحيح آن براوستاني است. ياقوت حموي مي گويد: براوستان از روستاهاي قم و از آنجاست مجدالملك وزير بركيارق كه در سال 472 به قتل رسيد. 17 ـ الكامل چاپ دارالكتاب العربي، بيروت، ج8، ص214 . مرحوم قاضي نورالله شوشتري مطلبي نقل مي كند كه دليل بر متهم بودن مجدالملك به كشتن يك نفر اهل سنت مي باشد، آنگاه اين موضوع را مورد ترديد قرار مي دهد. به نظر مي رسد قتل معمار ياد شده هم با اين قتل ارتباط داشته و موضوع داراي اهميت بوده كه در تاريخ منعكس شده است. 18 ـ اصل اين قبه از آثار مجدالملك، ولي ايوانهاي اطراف از آثار سلاطين صفوي است. 19 ـ مجالس المؤمنين، ج2، ص458 . 20 ـ هدية الاحباب، ص119 . 21 ـ همان صفحه 102 . 22 ـ رحلة ابن جبير، چاپ دارالكتاب اللبنانية، ج64 . 23 ـ گفتار ابن نجار را سمهودي در وفاء الوفا، ج3، ص916 آورده است. 24 ـ تاج المفرق في تحلية علماء شرق مطبعة فضالة مغرب، ج1، ص288 . 25 ـ رحلة ابن بطوطه چاپ دارالتراث بيروت، ص119 . 26 ـ وفاء الوفا، ج3، ص916 . 27 ـ موسوعة العتبات المقدسة، ج3، ص283 . 28 ـ وصف المدينة المنوّره صفحه 10 . اين كتاب جزء مجموعه ايست به عنوان رسائل في تاريخ المدينة كه در سال 1392 هـ . از طرف منشورات داراليمامه رياض منتشر شده است. 29 ـ مرآت الحرمين، ج1، ص426 .