از اين اساسنامه چنين بر ميآيد كه كليدها از راه دريا به استانبول ميرسيدهاند; زيرا خبر نزديك شدن كشتي به بندرگاه «باروت خانه»10 به «باب عالي» يك روز پيش از ورود آن به بندرگاه ميرسيد، چنان چه در دفتر تشريفات آمده: افرادِ در نظر گرفته شده براي شركت در جشن استقبال، به سوي منطقة «داود پاشا»11 در استانبول با لباسهاي رسمي ويژة استقبال حركت ميكنند. دو ساعت پيش از آنان «كتخدابك»; نمايندة صدر اعظم (نخست وزير) با هيأت ديگري راهي ساحل باروت خانه ميشوند تا خود را براي استقبال از كشتي حامل كليد آماده ساخته و پس از مراسم احترام، كليدها را از شخصي به نام «آغا» (خواجه) كه حامل آنها است تحويل گيرد، سپس «به نشانة احترام» پس از بوسيدن، آنها را بر سر نهاده آنگاه همراه استقبال كننده به سوي منطقة داود پاشا روانه ميشود. در منطقه ياد شده، گروهي ديگر از استقبال كنندگان به انتظار ورود آنان ايستادهاند كه در رأس آنها: شيخ الإسلام، آغاي دار السعاده (بلند پايهترين مقام مسؤول كاخ همايوني و ناظر بر امور دربار) قائم مقام پادشاه (دوّمين وزير پس از صدر اعظم و قائم مقام وي در غياب او) قبطان پاشا (فرمانده ناوگان عثماني) و ديگر رجال دولتي ميباشند، با نزديكتر شدن هيأتِ كتخدابك به منطقه داود پاشا، گروه نامبرده چهل، پنجاه گام از آنها استقبال كرده و سپس كتخدابك براي بار دوم كليدها را كه در سيني زرين نهاده، بوسيده و بر سر مينهد و سپس به آغاي دار السعاده تقديم ميدارد، او نيز با انجام همان مراسم تعظيم و احترام، آن را پذيرفته و روي ميزي كه از قبل با روميزي پارچهاي پوشيده شده است، ميگذارد تا تمام جمعيت حاضر در مراسم بتوانند آن را بنگرند. آنگاه همگي بر اسبها سوار شده و در حالي كه آغاي دار السّعاده پيشاپيش آنها و كتخدابك در كنار او سيني زرين كليدها را در دست دارد، به سوي كاخ حركت ميكنند و از «باب همايوني» كاخ طوپ قاپي، وارد شده، پس از عبور از درِ مياني كاخ، از اسبها پياده ميشوند، سپس كتخدابك سيني زرّين حاوي كليدها را، ديگر بار به آغاي دارالسعاده كه در اتاق بُردة شريفه و يا در جاي ديگري از كاخ به انتظار نشسته است، تقديم ميكند و آغا به طرف «باب السعاده» به راه ميافتد و چون به بابالسعاده رسيد، پاشا از آغا استقبال كرده و كليدها را تحويل گرفته و ميبوسد و بر اريكة شاهي كه در آنجا نهاده شده مينشيند، آنگاه به منظور عرض تبريك و تهنيت، رجال دولت، آغايان (خواجگان) اندروني كه مسؤوليت ادارة دربان عثماني را به عهده دارند و آغايان انكشاريه (افراد ستاد فرماندهيِ آنان) پاسداران پادشاه و نگهبانان درهاي ورودي و خروجي كاخ و محيط اطراف آن، آغايان پياده نظامي كه به منظور حفاظت از جان وي او را همراهي ميكنند، به ترتيبِ مقام و مسؤوليت خويش و طبق آيين نامه تنظيم شده، از جلو جايگاه او عبور ميكنند. اين بود مسيري كه به طور معمول براي رسيدن كليدها به كاخ پيموده ميشد ولي گاه نقطة آغاز حركت، جاهاي ديگر اتفاق ميافتاد; مثلاً هنگامي كه كليدها به «اِسكلَه سي» (بندر وزير) وارد ميشد، در آن صورت مسير استقبال از آنجا بود.12 چنانچه گاهي كليدها به «مسجد سلطان احمد شهير» ميرسيد و بنابراين هيأت استقبال از حياط مسجد، مسيرهاي خيابانهاي پبيكخانه ديوان يولي تسترجيه را ميپيمود و چون به تنديس معروف «ديكيلي طاش» كه يادگار دورة بيزانس بود ميرسيد، از ناحية صدفچيه و تسترجيه به طرف پايين حركت كرده و از در بوغدايجيلر به مسجد بايزيد وارد ميشدند و از آنجا از قزانجيه ميگذشت و از جلو در كاخ باستاني به سوي خان والده و سپس بازار محمود پاشا، منجنه و كوي چغال اوغلي به راه خود ادامه ميداد و در آنجا به طرف پايين سرازير ميشد و از مقابل كاخ آلايكوشكي عبور ميكرد و آنگاه با حركت از كنار مسجد زينب سلطان به سوي ايا صوفيا تغيير مسير داده و از برابر باب شكرچي به سمت ميدان «سراي ميداني» (ميدان كاخ) حركت ميكرد و سرانجام از باب همايوني به كاخ طوپ قاپي وارد ميشد و سپس همگان در كنار در مياني كاخ از اسبها به زير ميآمدند و بدين ترتيب براي آنان كه در اطراف كاخ بودند فرصت ديدار هيأت ياد شده كاخ فراهم ميشد.