ساخت و ارسال قفلها، كليدها و پردههاي كعبه، با روي كار آمدن مملوكيان مصر و يا به قدرت رسيدن سلاطين عثماني آغاز نميشود، بلكه اين ابتكار، به زمان جاهليت بر ميگردد و از آن پس آنچه به اين هنر افزوده شده، به توجه ودقت عمل وپيشرفت مسلمانان درفنآوري وصنعت مربوط ميشود. كليدهاي ساخت قاهره، كه نسبت به كليدهاي دورة عثماني، از سابقة تاريخي بيشتري برخوردارند، الگوي بيشتر صنعتگران بعدي، در ساخت اينگونه كليدها قرار گرفته است. با سقوط خلافت عبّاسيان در بغداد به وسيلة هولاكوخان، فرصتي پيش آمد تا برخي از كساني كه از پادشاهان و خلفا نبودند نيز بتوانند در مورد وسايل مورد نياز كعبه; مانند پرده و كليد، انجام وظيفه نمايند كه آثار آنان در مجموعة فعلي وجود دارد; مانند كليدي كه نام «غانم شيباني» يكي از خاندان خدّام كعبه بر آن نوشته شده است. در مجموعة اشياي هنري كعبه، كليدهايي ديده ميشود كه هيچگونه علامت و نشانهاي در آنها نيست تا براي پژوهشگر روشن شود كه براي كجا ساخته شده; براي درِ كعبه يا يكي از درهاي مسجد الحرام و يا براي درِ حجرة شريفة پيامبر خدا ــ صلي الله عليه و آله ــ در مدينة منوره؟ وجود دو كليد در ميان مجموعة كليدها، با يك تاريخ ساخت، دليل بر اين است كه آن دو، به دو درِ كعبه تعلّق داشتهاند، يكي همان درِ معروف كه به سمت مشرق گشوده ميشود و ديگري دري است كه در داخل كعبه پشت ركن عراقي قرار دارد و «باب توبه» ناميده ميشود و نردبان منتهي به بام كعبه هم پشت آن ميباشد كه براي به جريان انداختن آب باران رحمت الهي از ناودان كعبه، از آن نردبان بالا ميروند و به همين دليل به آن «بابالرّحمه» نيز گفته ميشود. بديهي است انگيزة ارسال كنندگان قفل، كليد و پرده، تنها برخورداري از بركات كعبه و تقرّب به درگاه الهي نبوده، بلكه هدف آنان در مرحلة نخست، اين بوده است كه بدين وسيله خود را به عنوان بالاترين مقام مسؤول نسبت به امور مسلمانان و بيتالله الحرام معرفي نمايند، تا از اين طريق رهبري بلامنازع جهان اسلام را به دست گيرند.