حجره شريفي كه قبور را دربرگرفته و روي آن حجره، پوشش مقدّس قرار دارد، در اصل، اتاق عايشه همسر پيامبر بوده كه از شاخ و برگ خرما ساخته شده بود و با پشم آن را پوشانده بودند. ساختمان آن اتاق، همانند خود مسجد از خشت بود و شاخه هاي نخل. چون رسول خدا(صلي الله عليه وآله) از دنيا رفت، بدن او در همان حجره به خاك سپرده شد. سپس عمر، آن ديواره چوبي را به ديوار اساسي تبديل كرد. آن زمان ارتفاع سقف اتاق به حدّي بود كه دست به آن مي رسيد. هر يك از اتاق هاي خانه آن حضرت، از شاخ و برگي بود كه آن را با پشم پوشانده بودند و اين پرده و پوشش را با شاخه هاي درخت عرعر بسته بودند. برخي از اتاق ها هم از خشت بود. خانه او در سمت غرب يا شمال قرار داشت و گفته اند كه دو در داشت، يكي در سمت غرب، يكي در شمال به طرف شام و از شاخه عرعر يا ساج بود. آن در شمالي تا وقتي كه عايشه زنده بود، باز بود و نمي بستند. پس از وفات رسول خدا(صلي الله عليه وآله) از يك در وارد مي شدند و بر پيكر مطهّر او نماز مي خواندند و از در ديگر بيرون مي رفتند. نمازشان هم بر آن حضرت به صورت فُرادي بود... بين اتاق عايشه و اتاق حفصه، راه باريكي بود و به خاطر نزديكي اين دو اتاق به يكديگر، آن دو از داخل اتاقشان با هم صحبت مي كردند يا همديگر را صدا مي زدند. خانه حفصه در سمت قبله بود، همانجا كه امروز زائران رو به قبر شريف مي ايستند و زيارت مي كنند.سپس عايشه اتاق خود را به دو بخش كرد. در يك بخش، قبر شريف قرار داشت، و در بخش ديگر خودش بود و ميان اين دو بخش ديواره اي قرار داده شد. گاهي عايشه با همان لباس هاي داخل خانه، وارد آن قسمت مي شد. امّا از وقتي كه عمر در آن اتاق دفن شد، جز با پوشش و حجاب كامل وارد آن قسمت نمي گشت. اين وضعيّت به همين شكل بود و حجره مطهّر ديده مي شد، تا آنكه در زمان عمر بن عبدالعزيز، وقتي مسجد را باز سازي مي كردند، ديواري مقابل آن ساختند كه روبه روي زائران قرار دارد.