ري قديم
ري (رگا) يكي از كهنترين مراكز باستاني ايران است كه نامش در اوستا و كتيبه بيستون (قرن ششم قبل از ميلاد) آمده است. در دوره فتوحات مسلمين، اين شهر به سال 23 قمري (و به قولي 20 قمري) توسط اعراب فتح گرديد.
در دوران خلافت منصور دوانيقي، مهدي عباسي در كنار ري قديم، شهري بنا كرد و براي آن مسجد جامع ساخت و بر دور آن، خندق حفر كرد و آن را «محمديه» ناميد (سال 185 ق).
در كمتر از نيم قرن، محمديه، جاي ري قديم را گرفت؛ ولي ري، هيچ زمان به محمديه مشهور نشد و اين اسم رايج نگرديد.
موقعيت ژئوپلتيك ري كه مسير ارتباطي تمدنهاي شرق و غرب از آن ميگذشت و چهار راه ارتباطي سرزمينهاي خلافت بود، سبب رونق تجارت، انباشت ثروت و آباداني اين شهر گرديده بود. عباراتي كه جغرافي دانان اسلامي در توصيف شكوه و عظمت اين شهر آوردهاند، ميتواند بيانكننده موقعيت و ميزان اهميت اين شهر در دوره اسلامي باشد. از جمله توصيفاتي كه از ري شده، اينهاست:
عروس شهرها، آبادترين، پرنعمتترين و پرعمارتترين شهر مشرق، بزرگترين شهر مشرق بعد از نيشابور، داراي كاروانسراهاي نيكو و بازارهاي بزرگ، داراي خيابانهاي پهن، داراي گرمابههاي تميز، مدارس و كتابخانههاي پرآوازه، ميوههاي بسيار تجارتي پرسود، آب فراوان و هواي خوش.
به علاوه، ميزان خراجي كه اهالي ري در دوره خلافت عباسي ميپرداختند (ده تا دوازده ميليون درهم) در مقايسه با خراجي كه اهالي نيشابور، بزرگترين شهر مشرق خلافت ميپرداختند (چهار ميليون درهم) خود، نشان دهنده ري ثروتمند و آباد است.
بناهاي ري، اغلب گلي بوده و در آنها از گچ و سنگ، به ندرت استفاده ميشده و وسعت آن،يك فرسنگ و نيم در يك فرسنگ و نيم بوده است.
ابن فقيه، ري را داراي هفده رستاق (روستا) ميداند كه از آنهايند: خوار، دنباوند، ويمه و شنبله. وي اضافه ميكند كه اينها رستاتيقي هستند كه در آنها منبر (كه نشاني از وسعت و جمعيت زياد آنها بوده) وجود دارد.
اصطخري نوشته:
.... و در ناحيت ري، ديههاست، بزرگتر از اين شهرها، چون: ورامين و ارنبويه و رزنين و دزا و قوسين. شنودهام كه در هر دهي از اين، قرب ده هزار مرد، بلكه زيادت بود و روستاهاي قصرانبن دروني و بيروني و بهزان و السن و بسا و دماوند و كها و مركوي.
ديگر قريههاي ري عبارت بودهاند از: دولاب، دوريست، كرج، كلين فشاپويه، جاموران، تهران، شهرستانك، مهران و... .