چشمانداز اسلامدرنگرش سيستمي و جهانشمول
اينك ميبايست به اين پرسش بپردازيم كهنگرش سيستمي و جهانشمول در نظرگاه اسلاميچه نقش و تأثيريخواهد
داشت.به طور كليدو
گزاره ذيل ميتواند چشمانداز اسلام را در نگرش سيستمي و جهانشمول
بيان كند:1ـ برايتحقق اسلام به عنوان يك آيين
آسمانى، هيچ راهيجز تحقق جامعِ آن به عنوان يك مجموعه (سيستم)
نيست.تحقق يك يا چند بخش يا
يك يا چند وجه از مجموعه اسلام، از نيل به فلسفه غايياسلام ناتوان است
و بنابراين تماميهمّتِ متديّنان به اسلام بايد مصروف تحقّق
مجموعهاي(سيستمي) اسلام گردد. لازمه عقلي و عقلاييچنين غايتي،
فراهم ساختن امكان مديريت يا اداره جامعِ جامعه است. فلسفه حكومت در اسلام جز
با تبيين نگرش سيستميامكانپذير نيست; زيرا در غير اينصورت،
نيازمند تمسّك به براهين عُرفي و عقلانيصِرف، به عنوان ضرورت اداره امور جامعه خواهيم
شد.2ـ اسلام در اُسّ و اساس خويش يك آيين
تاريخي، به مفهوم زمانيآن نيست.پس تعلّقات زماني، چه
در طول و چه در عرض، چه در پيشينه تاريخي و چه در گستره جغرافيايي و بالطّبع
در قلمرو قومي، نژادي، تمدّني و مانند اينها ندارد. پس اسلام آيين
تاريخيبه مفهوم مقدّس و ذاتيانسان است. همزاد و همراه انسان است.
مقوّم ذات انسان است. از اين رو آيينيجهانشمول است و از همين رو دين
حنيف خوانده شده كه با فطرت انسان سرشته و عجين است.در چنين چشماندازياز اسلام،
تماميكوششهاييكه برايتحقق اين آيين پاك صورت
ميگيرد، در واقع برايبازگرداندن جهان انسانيبه تاريخيت
معنوي و فطريخويش است.