حجّ، نماد جامع اسلامِ سيستمي و جهانشمول - نگرش سیستمی و جهان شمول در پیام های حج امام خمینی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگرش سیستمی و جهان شمول در پیام های حج امام خمینی (قدس سره) - نسخه متنی

احمد پورنجاتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حجّ، نماد جامع اسلامِ سيستمي و جهانشمول

آنچه تاكنون بيان شد، در واقع مىبايست

مدخليبرايورود به موضوع اصلياين نوشته

تلقيشود.

به گمان نگارنده، حضرت

امامخميني(قدس سره) در پيامهايحجِّ خويش، كوشيدهاند

جلوههاييمهمّ از اسلام سيستمي و جهانشمول را ارائه دهند. در اين

فصل به نمونههايياز اين رويكرد امام راحل(قدس سره) اشاره

خواهيم كرد:

1ـ «اسلام دارايفرهنگ

غنيانسانساز است كه ملت ها را بيگرايش به راست و چپ و بدون

در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پيش ميبرد و انسانها را در بُعد

اعتقادي و اخلاقي و عمليهدايت ميكند و از گهواره تا گور به تحصيل

و جستجويدانش سوق ميدهد. اسلام در بُعد سياسي، كشورها را در همه

زمينهها، بدون تشبّث به دروغ و خُدعه و توطئههايفريبنده،

به اداره و تمشيت حكومت سالم هدايت ميكند و روابط را با

كشورهايديگريكه به زيست مسالمتآميز و خارج از ظلم و

ستمكاريمتعهّد هستند محكم و برادرانه ميكند، اقتصاد را به

صورتيسالم و بدون وابستگيبه نفع همگان در رفاه همه مردم، با

اهمّيت به مستمندان و ضعيفان بارور ميكند و برايرشد بيشتر

كشاورزي و صنعت و تجارت كوشش مينمايد و در بعد

نظاميبه همه

كسانيكه صلاحيّت دفاع از كشور را دارند برايمواقع

اضطراريتعليم نظاميميدهد و در اين مواقع بسيج

عمومياختياري و احياناً اجباريميكند. و در حال

عاديبرايدفاع از مرزها و تنظيم شهرها و ايمنيجادهها

و حفظ نظم و انتظام، نيرويمؤمن ورزيده تربيت ميكند.»1

2ـ «در لبيك، لبيك، نه بر همه بتها بگوييد

و فرياد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها كشيد و در طوافِ حرم

خدا كه نشانه عشق به حق است دل را از ديگران تهيكنيد و جان را از خوف

غير حق پاك سازيد و به موازات عشق به حق از بتهايبزرگ و كوچك

طاغوتها و وابستگانشان برائت جوييد كه خدايتعالي و دوستان او از

آنان برائت جُستند و همه آزادگان جهان از آنان بريء هستند. و در لمس

حجرالأسود بيعت با خدا بنديد كه با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان،

دشمن باشيد و به اطاعت و بندگيآنان، هر كه باشد و هر جا باشد، سر ننهيد

و خوف و زبونيرا از دل بزداييد، كه دشمنان خدا و در رأس آنان

شيطانبزرگ، زبونند هر چند در ابزار آدم كشي و سركوبي و جنايتشان

برتريداشته

باشند.

و در سعيبين صفا و مروه با صدق و صفا

سعيدر يافتن محبوب كنيد كه با يافتن او همه

بافتهايدنياييگسسته شود و همه شك و ترديدها فرو ريزد و همه

خوف و رجاهايحيوانيزايل شود و همه

دلبستگيهايماديگسسته شود و از آزادگيها شكفته گردد و

قيد وبند شيطان و طاغوت كه بندگان خدا را به اسارت و اطاعت كشند

درهمريزد.

و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و

عرفات رويد و در هر موقف به اطمينان قلب بر وعدههايحق و حكومت

مستضعفان بيفزاييد و با سكوت و سكون، تفكر در آيات حق كنيد و به فكر نجات

محرومان و مستضعفان از چنگال استكبار جهانيباشيد و

راههاينجات را از «حق» در آن مواقف كريمه طلب

كنيد.

پس به «منا» رويد و

آرزوهايحقانيرا در آنجا دريابيد كه آن، قربانينمودن

محبوبترين چيز خويش در راه محبوبِ مطلق است و بدانيد تا از اين

محبوبها كه بالاترينش «حُبّنفس» است و «حُبّدنيا» تابع آن

است نگذريد به محبوب مطلق نرسيد و در اين حال است كه شيطان را رجم كنيد و شيطان از شما بگريزد. و رجم

شيطان را در موارد مختلف با دستورهايالهيتكرار كنيد كه شيطان و

شيطانزادگان همه گريزان شوند.

و شرط همه مناسك و مواقف برايرسيدن به

آرزوهايفطريو آمال انساني، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و

وحدت كلمه تماميطوايف مسلمين است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و

طايفه و مرز و بوم و عصبيّتهايجاهلى.»2

3ـ «حج كانون معارف الهياست كه از آن

محتوايسياست اسلام را در تماميزوايايزندگيبايد جستجو

نمود. حج پيام آور ايجاد و بنايجامعهايبه دور از رذايل

مادي و معنوياست. حج تجلّي و تكرار همه

صحنههايعشقآفرين زندگييك انسان و يك جامعه متكامل در

دنياست و مناسك حج مناسك زندگياست و از آنجا كه جامعه امّت

اسلامياز هر نژاد و ملّتيبايد ابراهيميشود تا به خيل امّت

محمّد(صلي الله عليه وآله)پيوند خورد و يكيگردد و يَدِ واحده شود، حج تنظيم

و تمرين و تشكل اين زندگيتوحيدياست. حج عرصه نمايش

و آيينه سنجش استعدادها و

توان مادي و معنويمسلمانان است.»3

آنچه ارائه شد فرازهايياز

پيامهايحج امامخمينى(قدس

سره) در سه سال پايانيعمر پربركت

ايشان بود. گرچه به اقتضايشرايط زماني و حوادث و تحولات سياسيدر

سالهايمختلف و نيز به اعتبار جنبههايعبادي و رفتاري،

بخشهايياز هر يك از پيامهايآن حكيمِ عارف، به نكات

آموزنده ديگر اختصاص داشته امّا يك مضمون مشترك و روح اصليهمواره در

پيامهايحج امام كه از سالها پيش از پيروزيانقلاب

اسلاميصادر ميكردند به چشم ميخورد كه حاويهمان نگرش

سيستمي و جهانشموليبه اسلام است.

به نظر مىرسد وجهه نظريآنچه را

كه امامخمينيدر عمل برايرسيدن به آن تلاش ميكردند و

آن چيزيجز تحقق اسلامِ حكومتيدر مقياس جهانينبود،

ميتوان در مضمون مشترك پيامهايحجِّ ايشان پيدا

كرد.

اگر ادّعا كنيم كه يكياز مهمترين رموز

درك و فهم سريع و انتقال شتابان كلام امامخميني(قدس سره)نه تنها در

ميان مسلمانان بلكه در گستره جهاني، همين رويكرد نگرش سيستمي و جهانشمول به اسلام بوده سخن به

گزافه نگفتهايم.

از همين منظر ميتوان گفت كه نگرش

امامخمينيبه اسلام حكومتيدقيقاً ماهيتيانساني و

جهانيداشته و فارغ از مرزبندي هاياعتباريبوده

است.

/ 7