16 ـ ندانستن زبان دوّم
يكى ديگر از مشكلات حاجيان، تسلط نداشتن به زبان عربى بوده است، و به همين جهت به دليل آن كه نمى توانستند در بين راه و در شهرها مطالب خود را به ديگران تفهيم نموده و يا سخن ديگران را درك نمايند، لذا دچار مشكلات زيادى گرديده، گاهى جان خود را نيز در اين راه از دست مى دادند. مرحوم سيد محسن امين در اين زمينه مى نويسد:... عادت ژاندارم ها است كه در دو سمت راست و چپ حجاج حركت مى كنند و هنگام فرود آمدن در جايى، اجازه نمى دهند كسى از آن محدوده بيرون رود و به ناشناسان هم اجازه ورود نمى دهند، اگر ناشناسى بخواهد وارد شود، سه بار صدايش مى زنند و ايست مى دهند اگر جواب نداد، با تيراندازى او را مى كشند، اين حادثه براى برخى حجاج كه عربى نمى دانند پيش آمده است(2).
هم اكنون نيز بسيارى از حاجيان كه از كشورهاى مختلف اسلامى به حج مى آيند توان سخن گفتن با ساير حجاج را نداشته، ساعت ها در حرم كنار هم مى نشينند اما نمى توانند يكديگر را شناخته، باهم سخن بگويند.