كلمات لغت دانان - جمرات در گذشته و حال (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جمرات در گذشته و حال (1) - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كلمات لغت دانان

در اينجا بخشى از كلمات لغوى ها را كه ناظر به معناى فقهى آن نيز هست، از نظر خوانندگان محترم مى گذرانيم و جالب اين است كه در گفتار آنها سخنى از ستون در ميان نيست بلكه سخن از محلّ اجتماع سنگريزه هاست:

1 . (فيّومى متوفّاى 770) در «مصباح المنير» مى نويسد:

«كلّ شيء جمعته فقد جمّرته، و منه الجمرة و هي مجتمع الحصى بمنى، فكلّ كومة من الحصى جمرة و الجمع جمرات».

«هر چيزى كه آن را جمع كنى، نام جمره دارد و جمره معروف، همان محلّ جمع سنگريزه ها در منا است و هر توده اى از سنگريزه «جمره» ناميده مى شود و جمع آن جمرات است.»

تعبير به «كومه»; يعنى توده سنگريزه، اشاره به همان محلّ اجتماع سنگريزه هاست. اين تعبير در خاطر شريف شما باشد كه براى توضيح بعضى از عبارات مفيد است.

2 . مرحوم طريحى (متوفّاى سال 1087 قمرى) در «مجمع البحرين» مى نويسد:

«و الجمرات مجتمع الحصى بمنى، فكلّ كومة من الحصى جمرة و الجمع جمرات و جمرات منى ثلاث».

«جمرات محلّ اجتماع سنگريزه ها در منا است. هر توده اى از سنگريزه، جمره اى است و جمع آن، جمرات است و جمرات منا سه تا است.»

در اينجا نيز جمرات به محلّ اجتماع سنگريزه ها تفسير شده است.

3 . ابن منظور (متوفّاى سال 711 قمرى) در «لسان العرب» مى نويسد:

«و الجمرة اجتماع القبيلة الواحدة... و من هذا قيل لمواضع الجمار الّتي ترمى بمنى، جمرات; لأنّ كلّ مجمع حصى منها جمرة، و هي ثلاث جمرات».

«جمره به معناى اجتماع يك قبيله است و به همين جهت به محلّ اجتماع سنگ هايى كه در منا پرتاب مى شود، جمرات گفته شده; چون هر توده سنگريزه اى از آن، جمره اى است و آنها سه عدد هستند.»

4 . ابن اثير (متوفّاى سال 606 قمرى) در «نهايه» مى نويسد:

«الجمار هي الأحجار الصغار و منه سمّيت جمار الحجّ للحصى التي يرمى بها و أمّا موضع الجمار بمنى فسمّي جمرة لأنّها ترمى بالجمار و قيل لأنّها مجمع الحصى، الّتي يرمى بها».

«جمار، سنگ هاى كوچك است و به همين جهت به سنگريزه هايى كه در رمى استفاده مى شود «جمار» گفته اند و امّا محلّ سنگريزه ها را در منا به اين جهت «جمره» مى گويند كه سنگريزه (جمار) بر آن مى اندازند. بعضى گفته اند به خاطر آن است كه محلّ جمع شدن سنگريزه هاست.»

تعبير به «موضع الجمار»; (محلّ سنگريزه ها) به روشنى بر زمين تطبيق مى كند و سخنى از ستون در ميان نيست.

5 . زبيدى (متوفّاى سال 1205 قمرى) در «تاج العروس في شرح القاموس» مى نويسد:

«و جمار المناسك و جمراتها الحصيات الّتي يرمى بها في مكّة... و موضع الجمار بمنى، سمّي جمرة لأنّها ترمى بالجمار، و قيل لأنّها مجمع الحصى»:

«جمار مناسك و جمرات سنگ هايى است كه در مكّه رمى مى شود... ومحلّ سنگريزه ها در منا را جمره گفته اند، چون با «جمار» (سنگريزه) رمى مى شود و بعضى گفته اند: به خاطر اين است كه جاى گردآمدن سنگريزه هاست.»

باز در اينجا تعبير به موضع الجمار يا محلّ اجتماع سنگريزه ها شده است كه شاهد مدّعا است.

6 . در «معجم الفاظ فقه جعفرى» چنين آمده است:

«الجمرة: الحصاة الصغيرة ، كومة من الحصى ، مجتمع الحصى».

«جمره به معناى سنگ كوچك، تپّه اى از ريگ ها و محلّ اجتماع سنگريزه هاست.»

7 . در «قاموس فقهى» نيز آمده است:

«الجمار: الحجارة الصغيرة، الجمرة : واحدة الجمر: و هي القطعة الملتهبة من النار و الحصاة الصغيرة و واحدة الجمرات التي ترمى في منى، و هي ثلاث ... و هي مجتمع الحصى في منى».

«جمار به معناى سنگريزه هاست. «جمره» مفرد «جمر» به معناى قطعه سوزان آتش و سنگ هاى كوچك است و همچنين مفرد جمراتى است كه در منا رمى مى شود و آن سه عدد است ... و به معناى محلّ اجتماع سنگريزه هاست.»

8 . در «دائرة المعارف اسلامى» مى خوانيم:

«الجمرة في الأصل الحصاة و هي تطلق خاصّة على اكوام الحجارة في وادي منى الّتي تتجمع من الجمار، يرمى بها الحجيج في عودتهم من الوقوف بعرفة».

«جمره، در اصل به معناى سنگريزه است و آن به خصوص، بر تپّه هاى سنگ در وادى منا اطلاق مى شود كه از سنگريزه هايى كه حجاج در بازگشت از منا به سوى آن پرتاب مى كنند تشكيل يافته است.»

از مجموع كلمات و مطالب بالا، و از تعبيرات گروه ديگرى از ارباب لغت استفاده مى شود «جمرات» را از اين جهت جمرات گفته اند كه محلّ اجتماع سنگريزه ها بوده است و يا از اين جهت كه «جمار» (سنگريزه) در آنجا انباشته مى شده و همانگونه كه مى بينيم آنها جمره را به معناى «ستون» نگرفته اند، بلكه به معناى «زمينى كه سنگريزه ها در آن جمع مى شود» گرفته اند. به تعبير ديگر، آن را «مجتمع الحصى» مى دانند.

اين سخنان علاوه بر اينكه نشان مى دهد در عصر بسيارى از آنها هنوز ستونى ساخته نشده بوده و يا اگر بوده به عنوان علامت بوده، علّت نامگذارى جمرات و ريشه لغوى آن را، مسأله اجتماع سنگريزه ها مطرح مى كند.

/ 12