در طول تاريخ، قرآن ترجمههاي گوناگوني را به خود ديده كه ميتوان آنها را به هفت دسته تقسيم كرد.
1ـ ترجمه لغوي:
ترجمه لغات قرآن بدون جملهبندي. مانند ترجمه لسان التنزيل (ناشناس، قرن چهارم) وترجمة القرآن، علامه محقق مير سيد شريف جرجاني (740 - 816).
2ـ ترجمه تحت اللفظي:
به اين ترتيب كه زير هركلمه ، كلمهاي معادل آن به زبان فارسي نوشته شودبدونآنكه دستور زبان فارسي رعايت شود. مانند ترجمه طبري، ترجمه ابو الفتوح رازي و دهلوي و...
3ـ ترجمه حرفي ومعنوي (ترجمه امين):
اين نوع ترجمه توسط عماد الدين ابو المظفر شاهپور عالمشافعي در اوايل نيمه دوم قرن پنجم هجري ابداع شد. وي كوشيد تا نقصها و نارسائيها ترجمههاي تحت اللفظيگذشته را با معادل سازيهاي نسبتاً كاملتر و رساتر اصلاح و با ترجمه معاني و مفاهيم آيات و ترجمه تفسيري در كنارترجمه الفاظ همراه كند تا بدين وسيله «الفاظ پارسي معناي كامل و دقيق تازي را برساند» وي نام اين ترجمه را تاجالتراجم في التفسير للاعاجم گذشت.
4ـ ترجمه ادبي:
اين ترجمه كه متأثر از ادبيات و عرفان خواجه عبداله انصاري است توسط ابو الفضل رشيدالدين ميبدي در نيمه نخستين قرن ششم هجري مطرح و در تفسير «كشف الاسرار و عدة الابرار» عرضه شد.
5ـ ترجمه منظوم:
برخي از شعرا مطالب اخلاقي و حكمتهاي الهي قرآن را در قالب شعر در آوردهاند تاجذابيت قرآن كه در ترجمهها از بين ميرود تا حدودي در قالب نظم حفظ و تأثيرش افزون شود. شاعراني مانند آغاشاعر قزلباش دهلوي به زبان اردو ، سيد جعفر حسين استروي به زبان پشتو و اميد مجد به زبان فارسي از اين روشبراي ترجمه قرآن سود جستهاند.
6ـ ترجمه آوائي:
در اين ترجمه، تكرار در رديف همراه با سايهاي از سجع ديده ميشود و در ترجمه از نثرمسجع استفاده شده است تا قرابت بيشتري با سبك قرآن داشته باشد. مانند ترجمه نسفي به فارسي و ترجمهپروفسور آربري به انگليسي و ترجمه تفسير كاشف از بي آزار شيرازي.
7ـ ترجمه آزاد همراه با تفسير كوتاه:
در اين سبك مترجم خود را از قيد ترجمه تحت اللفظي رهاساخته و به ترجمه مفهوم قرآن ميپردازد و با حفظ معناي اوليه، آن را به زبان دوم بازگو ميكند و خلاصه تفاسير را لابلاي ترجمه ميگنجاند. از اين دست ميتوان به ترجمهي مرحوم الهي قمشهاي و آيت الله ياسري اشاره كرد.
8 ـترجمه پيوسته و آوايي:
منظور از ترجمه پيوسته، ترجمهاي است كه مترجم در هنگام ترجمه، قرآن رايك واحد به هم پيوسته و يك مجموعه از هم ناگسسته بداند كه قسمتي، قسمت ديگر را تفسير ميكند (انّ القرآنيُفسر بعضه بعض).در روش نوين ترجمه پيوسته آوايي ،ضمن حفظ پيوستگي مطالب و خارج نشدن از سبك آوايي قرآن، با استفادهاز تفاسير ارتباط آيات و معاني لغات آشكار شده و با بكارگيري كلمات مناسب و افزودن جملات تفسيري وتوضيحي در پرانتز و دستهبندي و رديف كردن و تيترگذاري و استفاده از علائم و رموز جديد نگارش و يا توضيحبرخي مطالب لازم در پانويس ترجمه را هر چه بيشتر به متن اصلي قرآن نزديكتر ميكند.3روش ترجمه پيوسته نخستين بار در ايران توسط دكتر عبدالكريم بي آزار شيرازي در تفسير كاشف و كتاب قرآنناطق مطرح شد . وي در تفسير خويش تلاش كرد تا ضمن ارائه ترجمهاي روان از آيات قرآن با تيترهاي مشخص ومرتبط، مفاهيم آيات را به يكديگر پيوند زده و باتفسير آيات فهم آنها را آسان كند. وي با اين اقدام گام بلندي در زمينهآسانسازي درك مفاهيم قرآن برداشته است.