اوصاف روح اما آداب عبارت است از هياتهاى مختلفى كه اعمال صادره از آدمى بدان متصف مى گردد واعمال آدمى چگونگى صدورش بستگى به صفات گوناگون روحى دارد. پس بين اين دواتصاف :انصاف روح به اخلاقيات واتصاف عمل به آداب تفاوت بسياراست] 12 .در حقيقت آداب برخاسته از خلقيات و نمود صفات روحى است و هر يك از آداب واخلاق نسبت به ويژگيهاى خود مقوله جداگانه اى هستنداز اين روى در روايات به هر دو مقوله بر مى خوريم . پيامبراكرم[ ص] به معاذ كه از جانب آن حضرت راهى يمن بود فرمود: علمهم كتاب الله وادبهم على الاخلاق الحسنه 13 . به مردم علم كتاب بياموز وادبشان را بر پايه اخلاق حسنه نيكو گردان . شايد تعبير[ محاسن اخلاق] كه در روايات آمده همان آداب نيكو باشد در برابر [ مكارم اخلاق] و يا[ معالى اخلاق] كه صفات روحى و ملكات درونى است چنانكه در روايت مى خوانيم :بعث بمكارم الاخلاق و محاسنها 14 . گزيده سخن اين كه :[ حسن خلق] و[ حسن ادب] در مجموع دو عنصر تشكيل دهنده شخصيت آدمى است كه باطن و ظاهرى پسنديده و شايسته ازاو مى سازند. اينك كه مفهوم[ ادب] روشن شد وارتباط آن با (اخلاق) بيان گشت جايگاه واهميت آداب در معارف دينى واخلاق اسلامى را مورد بحث قرار مى دهيم .
1- جايگاه واهميت آداب در معارف دينى
آراستگى به آداب در راس ويژگيهاى اخلاقى وانسانى بوده و همواره در همه ابعاد مورد سفارش دين قرار گرفته است . تقريبا تمامى آيات و روايات به گونه اى با آداب ارتباط مى يابند. بى شك تمامى مسلمانان بويژه طلايه داران دانش و معرفت مخاطب اين آهنگ عمومى هستند. نگاهى گذرا به معارف و منابع قرآنى و روايى اهميت آداب و متانت را روشن ساخته و جايگاه آن را در عمق معارف دينى بيان مى دارد.قرآن كتاب انسان ساز وادب آموزاست كه با دستورالعملهايش شفاء و رحمت و هدايت گشته است . پيامبراكرم[ ص] مى فرمايد : (... وان ادب الله القرآن) يا (ان هذاالقرآن مادبه الله فخذوامنه) 15 قرآن ادبستان الهى و سفره پربهاى آداب است پس از آن برگيريد.
چشم بگشا و به بين جمله كلام الله را
آيه آيه همگى معنى قرآن ادب است
آيه آيه همگى معنى قرآن ادب است
آيه آيه همگى معنى قرآن ادب است
عدم تساوى نيكى و بدى :
ولا تستوى الحسنه ولاالسيئه ادفع باالتى هى احسن فاذالذى بينك و بنيه عداوه كانه ولى حميم 16 . خوبى و بدى برابر نيستند. همواره به نيكوترين وجهى پاسخ ده تا كسى كه ميان تو واو دشمنى است . چون دوست مهران تو گرد. چه چيزى بهتر و شكوهمندازاين كه بدى را به نيكى پاسخ دهى و جهالت رابه كرامت . شايداهل علم بيش از ديگران در معرض اين آفات باشند يعنى سزاى نيكى را بدى بينند و پاسخ خيرخواهى را بى اعتنايى و پيوسته با لغويات و جهالتها روبرو باشندازاين روى بر آنان است كه بزرگ منشى را پيشه سازند و با كرامت با بديها و بى اعنايها و نادانيها به مبارزه برخيزند و قلبها را تسخير كنند: ... واذا مروا باللغو مروا كراما 17و چون بر ناپسندى بگذرند بزرگوارانه بگذرند. روحانى نبايد هم خود را مصروف كارهاى ناچيز و گذرا كند. بايد ناگورايها را به طبع بلند و سعه صدر پشت سر گذارد و تمام توان خود را در آرمانهاى بلند و مقصدهاى عالى بكار گيرد.