برابرى در اموال - اصلاحات علوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصلاحات علوی - نسخه متنی

سعید ایوب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


برابرى در اموال

به روايت ابن عباس، حضرت على "ع" در دومين روز بيعت خود، در مدينه طى خطبه اى چنين اعلام داشت: ''هان، هر آنچه عثمان از اموال خدا، به اقطاع داده و يا بخشيده است، به بيت المال بازگردانده خواهد شد. حق قديم را هيچ چيز باطل نمى كند و اگر اين اموال به كابين زنان رفته و يا در شهرها پخش شده باشد، آنها را به حال خويش


باز خواهم گرداند. كه در عدالت گشايشى است و هر كه حق بر او سخت باشد، ستم بر او سخت تر خواهد بود''. ابن ابى الحديد، در تفسير اين سخن مى گويد كه هرگاه والى در تدبير امور خويش بر اساس عدالت، درمانده شود، در تدبير آنها طبق ستم درمانده تر خواهد بود؛ زيرا ستمگر در مظان آن است كه از ستمگرى اش، باز داشته شود. [ شرح نهج البلاغه، ج1، ص220. ]

منقول است كه امام على "ع" فرمان داد، سلاحهايى را كه عثمان با آنها خود را بر ضد مسلمانان تجهيز و تقويت كرده بود، به اضافه ى شمشير و زره عثمان از خانه اش گرد آورى شود، همچنين فرمان داد، شترهاى برگزيده كه از زكات به دست آمده بود و جز خالصه جات عثمان به شمار مى رفت، ضبط شود. ليكن فرمان داد متعرض ديگر سلاحهايى كه با آنها خود را بر ضد مسلمانان تقويت نكرده بود و نيز اموال عثمان كه در خانه اش و جاهاى ديگر نگه دارى مى شد، نشوند. خبر اين ماجرا به عمروبن عاص كه در ايله ى شام بسر مى برد رسيد و او به معاويه نوشت: ''هر چه مى خواهى انجام دهى، هم اينك انجام ده، كه پسر ابوطالب همچون عصايى كه از پوسته اش جدايش مى كنند، تو را از هر آنچه در تملك خود داشتى جدا كرده است''. وليدبن عقبه، برادر مادرى عثمان و يار ابو زبيد مسيحى، نيز طى قطعه ى شعرى به آنچه امام درباره ى بازگرداندن خالصه جات عثمان به بيت المال انجام داده بود، چنين تاخت:

''اى بنى هاشم! سلاح خواهر زاده تان را باز گردانيد و آن را يغما مكنيد كه يغماى آن روا نيست. اى بنى هاشم! چگونه انتظار دوستى ميان ما و خود را داريد، در حالى كه زره و خالصه جات عثمان نزد على "ع" است؟ اى بنى هاشم! اگر آنها را به ما باز نگردانيد، از نظر ما ميان قاتلان عثمان و يغماگران او تفاوتى نيست. اى بنى هاشم! با آنچه كه از شما سرزد، ميان ما و شما دره اى پر نشدنى است، همان گونه كه مرزبانها روزى به كسرى نيرنگ زدند، برادرم را كشتيد، تا جاى او را بگيريد''.

عبدالله بن ابى سفيان بن حارث بن عبدالمطلب، با ابيات بلندى پاسخش را داد و در قسمتى از آن چنين گفت:

''شمشير خود را از ما نخواهيد. شمشيرتان گم شد و آن را صاحبش به هنگام ترس،
انداخت. او را به كسرى مانند كردى، به حقيقت نيز چون او بود و سيرت و طبيعتش نيز مانند كسرى بود''.

هرگاه منصور اين شعر را مى خواند، مى گفت: ''خدا وليد را لعنت كند. او بود كه با اين شعر ميان فرزندان عبدمناف تفرقه انداخت. [ شرح نهج البلاغه، ج1، ص220. ] بدين ترتيب، امام على "ع" جنبش خود را آغازيد و عمروبن عاص و وليد نيز اين گونه تحرك خود را آغازيدند. اين يك در پى آتش افروزى بود و آن يك در طلب اموال و تخت كسرى ليكن امام بى اعتناى به اين و آن سياست جارى خراج را اصلاح كرد و هنگامى كه عبدالله بن زمعه- كه از شيعيان حضرت بود- براى گرفتن سهم خود نزد ايشان آمد، امام به او فرمود: ''اين مال نه از آنِ من است و نه از آنِ تو. بلكه فيئ مسلمانان است و اگر در جنگ با آنان يار باشى چون ايشان از مال برخوردار گردى و گرنه چيده هاى دستشان، براى دهان ديگران نيست''. [ نهج البلاغه، خطبه ى 232. در ترجمه ى سخنان مولاى متقيان، از ترجمه ى ارزنده ى نهج البلاغه كه به خامه ى دكتر سيّد جعفر شهيدى صورت گرفته است، استفاده شد. ]

/ 18