اداء اجر رسالت
همانطور كه خداوند در قرآن مى فرمايد:«لا اسئلكم عليه اجراً
الاّ المودة فى القربى»
(61)
اجر و مزد رسالت پيامبر كه انسانها را از آن جاهليت نجات بخشيد مودّت و دوستى با
ذوالقربى و دودمان ايشان است كه قطعاً يكى از آنها وجود مقدس حضرت مهدى(عليه
السلام) مى باشد.
و از آنجا كه محبّت و مودّت يك امر قلبى است، آثار و نشانه هايى دارد كه در اعضا و
جوارح انسان ظاهر مى شود. و چون يكى از مهمترين اعضاء و جوارح براى اظهار محبت زبان
است ، مى توان اين محبت را با دعا كردن براى آن عزيز و طلب ظهورش ابراز نمود تا در
أداء اجر رسالت گامى برداشته باشيم.
آمرزش گناهان
آنچنانكه از روايات استفاده مى شود ذكر و ياد خدا سبب آمرزش گناهان مى گردد چنانچهحضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در ضمن روایتی فرمودند:
«فقد بدّلت سيّئاتكم
حسنات و غفرتْ لكم جميعاً»
(62)
يعنى: هرگاه قومى جلسه اى تشكيل داده و در آن ياد خدا مى كنند ندا كننده اى از
آسمان صدا مى زند (اى اهل مجلس) برخيزيد كه زشتيها و پليديهاى شما تبديل به نيكى و
زيبايى گرديد و همه ى خطاهاى شما بخشيده شد.
از ضميمه اين روايت با حديثى كه از امام باقر(عليه السلام) ذكر شده است كه فرمودند:
«انّ ذكرنا من ذكر الله»
(63)
يعنى: ذكر و ياد ما (اهل بيت) از مصادق ذكر و ياد خداست.
اينچنين استفاده مى شود كه دعا براى حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشّريف و
درخواست تعجيل در فرج ايشان كه مصداق ذكر و ياد حضرت (که از اهل بین هستند)، از
اقسام ياد خدا مى باشد و چون ياد خدا سبب آمرزش گناهان مى شود، ياد آورى و دعا براى
آن عزيز غائب از نظر نيز موجب بخشودگى خطاها و لغزشها مى گردد.(64)
دعاى امام زمان در حقّ دعا كننده براى حضرتش
از آثار دعا براى حضرت حجة بن الحسن(عليه السلام) دعا كردن حضرتش در حق دعا كنندهاو مى باشد و اين مطلب نه تنها مقتضى جواب احسانى است كه از آيه شريفه:
«هل جزاء الاحسان الاّ
الاحسان»استفاده مى شود، بلكه در توقيعى كه در كتاب مهج الدعوات ص 303 از آن حضرت نقل شده
است اينچنين مى فرمايند:
«و اجعل من يتبعنى لنصرة
دينك مؤيدين و فى سبيلك مجاهدين و على من أرادنى و ارادهم بسوء منصورين»ترجمه: كسى را كه از من پيروى مى كند براى يارى دينت مؤيّد بدار و او را از مجاهدين
در راه خود قرار ده و بر كسى كه نسبت به من و آنان سوء قصد دارد پيروز فرما.
چون بدون ترديد دعا براى حضرت و تعجيل ظهور آن بزرگوار، پيروى و يارى آن حضرت است.
زيرا از اقسام يارى دين مولاى ما حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) يارى با زبان است
بنابراین دعا براى آن حضرت از انواع يارى زبانى است.
گواه بر گفتار ما تأييد آن، روايتى است كه مرحوم راوندى و كتاب الخرائج نقل مى كند.
مى گويد:
گروهى از اهل اصفهان ـ از جمله ابو عباس احمد بن نصر و ابو جعفر محمد بن علويه ـ
نقل كرده اند: در اصفهان مردى شيعه به نام عبدالرحمان بود. از او سئوال كردند: علت
اينكه امامت امام على النقى (عليه السلام) را پذيرفتى و دنبال فرد ديگرى نرفتى
چيست؟ گفت: جريانى از آن حضرت ديدم كه قبول امامت آن حضرت را بر من لازم نمود. من
مردى فقير اما زباندار و پر جرأت بودم به همين جهت در سالى از سالها اهل اصفهان من
را برگزيدند تا با گروهى ديگر براى دادخواهى به دربار متوكل برويم. ما رفتيم تا به
بغداد رسيديم هنگامى كه در بيرون دربار بودم خبر به رسيد كه دستور داده شده امام
على النّقى را احضار كنند. بعد حضرتش را آوردند.
من به يكى از حاضرين گفتم: اين شخص كه او را احضار كردند كيست؟ گفت: او مردى علوى و
امام رافضى ها ست سپس گفت: به نظرم مى رسد كه متوكل مى خواهد او را بكشد. گفتم: از
جاى خود تكان نمى خورم تا اين مرد را بنگرم كه چگونه شخصى است؟
او گفت: حضرت در حالى كه سوار بر اسب بودند تشريف آوردند و مردم در دو طرف او صف
كشيدند و او را نظاره مى كردند. چون چشمانم به جمالش افتاد محبت او در دلم جاى گرفت
و در دل شروع كردم به دعا كردن براى او كه خداوند شرّ متوكل را از حضرتش دور
گرداند.
حضرت در ميان مردم حركت مى كرد و به يال اسب خود مى نگريست نه به راست نگاه مى كرد
و نه به چپ، من نيز دعا براى حضرتش را در دلم تكرار مى كردم.
چون در برابرم رسيد رو به من كرد و فرمود:
استجاب الله دعاك، و
طوّل عمرك و كثّر مالك و ولدك. يعنى: خداى دعاى تو را مستجاب كند. و عمر تو را طولانى و مال و فرزند تو را زياد
گرداند.
از هيبت و وقار او بدنم لرزيد و در ميان دوستانم به زمين افتادم.
دوستانم از من پرسیدند، چه شد؟
گفتم خير است و جريان را به كسى نگفتم.
پس از آن به اصفهان بازگشتيم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت درهايى از مال و ثروت را
براى من باز كرد تا جايى كه اگر همين امروز درب خانه ام را ببندم قيمت اموالى كه در
آن دارم معادل هزاران هزار درهم است و اين غير از اموالى است كه در خارج خانه دارم.
خداوند به سبب دعاى آن حضرت ده فرزند به من عنايت فرمود.
ببينيد كه چگونه مولاى ما امام على نقى(عليه السلام) دعاى آن شخص را به خاطر نيكى
او جبران و تلافى نمود. براى او دعا فرمود با اينكه از مؤمنان نبود. آيا گمان
مى كنيد كه اگر در حق مولاى ما صاحب الزمان ارواحنا فداه دعا كنيد شما را با دعاى
خير ياد نمى كند با اينكه شما از مؤمنان هستيد؟(65)
تشرّف به ديدار حضرت در خواب يا بيدارى
هر كس براى حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه دعا كند توفيق پيدا مى كند كه بهديدار آن امام غائب مشرّف گردد.
و دليل اين مسأله هم مطالبى هست كه همراه بعضى از ادعيه مربوط به حضرت بيان شده است
كه به عنوان نمونه چند مورد ذكر مى گردد:
الف: عن الصادق(عليه
السلام) انه قال:«من قال بعد صلاة الفجر
و بعد صلاة الظهر: «اللهم صلّ على محمّد و آل محمد و عجّل فرجهم» لم يمت حتى يدرك
القائم من آل محمد(صلى
الله عليه وآله)»(66)يعنى: امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
هر كس بعد از نماز صبح و ظهر بگويد:
«اللهم صلّ على محمّد و
آل محمّد و عجّل فرجهم»
نمى ميرد تا اينكه قائم آل محمّد(صلى الله عليه وآله) را درك كند.
ب: و همچنين شيخ جليل القدر حسن بن فضل طبرسى رحمه الله نقل مى كند كه هر كس اين
دعا را بعد از هر فريضه اى بخواند و بر آن مداومت كند عمر او طولانى مى شود و مشرّف
به ديدار حضرت صاحب الامر(عليه السلام) گردد.
«اللهم صلّ على محمد و
آل محمد، اللهمّ انّ رسولك الصّادق المصدّق صلواتك عليه و آله قال انّك قلت ما
تردّدتُ فى شىء أنأ فاعله كتردّدى فى قبض روح عبدى المؤمن يكره الموت و أنا أكره
مَساَئتهاللهمّ فصلّ على محمّد و
آل محمّد و عجّل لأوليائك الفرج و النّصر و العافية و لا تسوئنى فى نفسى و لا فى
فلان اسم هر كس را مى خواهى ذكر مى كنى»(67)
طول عمر
دعا براى حضرت حجة بن الحسن(عليه السلام) موجب طول عمر مى شود دليل اين مطلب علاوهبر آنچه از دعائيكه(68) براى ايشان در بحث تشرف به ديدار حضرتش ذكر شده
از نكته اى لطيف استفاده مى شود به اين شكل كه:
در مورد آيه شريفه ى:
«الذين يصلون ما امر
الله به ان يوصل»
(69)
يعنى: از اوصاف صاحبان عقل و درايت اين است كه [ايشان به آنچه از خداوند امر به
اتصال و ارتباط با آن كرده متصل و نزديك مى شوند.
حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه مى فرمايند:
«نزلتْ فى رحم آل محمد و
قد تكون فى قرابتك ثم قال: فلا تكوننّ ممن يقول للشىء انّه فى شىء واحد»(70)يعنى اين آيه شريفه درباره ى خاندان و دودمان رسول گرامى اسلام حضرت محمد(صلى الله
عليه وآله) نازل شده است و ممكن است درباره خويشاوندان خود مسلمانان نيز باشد كه
خداوند امر به اتصال و ارتباط با هر دو گروه نموده است و نبايد از اين دو يكى را
انتخاب نمايى همچنانكه در حديث نبوى آمده است:
«أنا و علىٌ ابوا هذه
الامّة»يعنى من و على دو پدر اين امت هستيم.
پس هر گاه حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام)
پدران دينى حساب شوند خاندان ايشان نيز از خويشاوندان مسلمانان به شمار مى آيند.
و از طرفى ديگر احاديثى بسيار درباره فضليت آثار صله رحم و ديدار و برقرار كردن
ارتباط با خويشاوندان ذكر گرديده مثل حديثى كه از حضرت رضا(عليه السلام) نقل شده
است كه فرمودند:
«يكون الرجل يصل رحمه
فيكون قد بقى من عمره ثلاث سنين، فيصّيرها الله ثلاثين سنة و يفعل الله ما يشاء»
(71)
يعنى مردى با يكى از خويشاوندان خود ارتباط برقرار مى كند در حاليكه فقط سه سال از
عمر او باقى مانده است (ولى به سبب اين ارتباط) خداوند عمر او را به سى سال تبديل
مى كند و خداوند هر كارى را اراده كند، انجام دهد.
از پيوند اين موضوع با بحث بالا متوجه مى شويم آنجا كه ارتباط وصله با خاندان عصمت
همچون خويشاوند انسان بدين شكل مورد تأكيد قرار گرفته است از جمله ى اثرات آن طول
عمر مى باشد و در اين زمان كه گرامى ترين خاندان پيامبر وجود مقدس حضرت ولى
عصر(عليه السلام) هستند يكى از بهترين راههاى برقرارى ارتباط با آن بزرگوار، دعا
كردن براى ايشان و درخواست تعجيل در فرجشان از درگاه خداوند مى باشد كه موجب طولانى
شدن عمر نيز مى گردد.