منطق استعمار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق استعمار - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفت: راجع به اين حرفها صحبت كردن وقت تلف كردن است، بايد راجع به يك كار مفيدى صحبت كنيم و به نظر او كار مفيد، تأسيس مدرسه يا انتخاب وكيل شايسته يا چاپ نشريه و مانند اينها بود و صحبت كردن راجع به اصل اينها يعنى نظامى كه در سايه آن زندگى خود را اداره كنيم، راه غير مفيد مى دانست. و شايد كسى در اينجا از چگونگى قانون و حكم اسلامى كه غير از قانون و نظام ديكتاتورى و دموكراسى مى باشد بپرسد؟

در پاسخ بطور خلاصه مى گوئيم: (مشروح آن را در كتابهاى مفصل بيان كرده ايم) حكم و قانون در همه كارها، از كوچك و بزرگ از آن خداوند متعال مى باشد نه از آن فرد خاصى و نه از آن مردم و اين قانون را علماء و فقهاء از كتاب و سنت استنباط مى كنند و براى مردم بيان مى نمايند.

 و رئيس كشور از اين حكم و قانون پشتيبانى و حمايت مى كند، و مسلمانان با اكثريت آراء شورى مرجعيت را انتخاب مى كنند كه اين شورى بالاترين قدرت در كشور مى باشد و اگر مشكلى در كارهاى حكومت پيش آمد، رئيس حكومت و كارشناسان و فقهاء باهم همكارى نموده و در رفع آن مشكل اقدام مى نمايند. و تا هنگامى كه رئيس حكومت از نظر اسلام براى رياست و اداره مسلمانان، صلاحيّت داشته باشد، در منصبش باقى مى ماند، حتى اگر اين مدت به نصف قرن هم برسد و بركنار نمودن رئيس حكومت در صورت بى كفايتى و عدم صلاحيّت او از ديدگاه اسلام، بر مردم واجب است حتى اگر چند روز پس از انتخاب او بوده باشد.

مثال ديگرى بزنيم شايد براى ذهنى كه از افكار غربى پرشده عجيب باشد. در رابطه با عنوان بحثمان كه بصورت گفتگو بين من و بعضى از پزشكان صورت گرفته است.

به آقاى دكتر گفتم: مگر جنابعالى به اسلام ايمان نداريد؟ گفت: من مسلمانِ معتقد به مبانى اسلام همراه با عمل به آنها مى باشم انشاءالله تعالى.

گفتم: پس چگونه بدن مردگان را تشريح (كالبد شكافى) مى كنيد؟

گفت: مگر ايرادى دارد؟

گفتم: تشريح (كالبد شكافى) در شريعت اسلام حرام است، و ديه دارد و در كتاب ديات از كتابهاى فقهى اسلام حكم آن مفصلاً بيان شده است.

با تعجب گفت: در اسلام تشريح (كالبد شكافى) حرام است؟

گفتم: بله، گفت: ولى پيشرفت علم بر تشريح (كالبد شكافى) متوقف است.

گفتم: اين حرف مجوزى براى انجام دادن تشريح (كالبد شكافى) نمى تواند باشد.

گفت: آيا برگرديم به عقب؟

گفتم: برعكس، از زمانى كه علم طب از روش اسلامى منحرف گرديده است به عقب برگشته است.

با تعجب گفت: اين حرف شما را چه كسى باور مى كند؟

گفتم: جنابعالى و همه مردم باور مى كنند، كه پدران و نياكان ما از نظر جسمى صحيح تر، از نظر عمر طولانى تر و از نظر نشاط بهتر از ما بودند، و بيماريها نسبتاً عجيب كمتر از بيماريهاى امروز بود، حتى شهرى كه داراى پنجاه هزار نفر جمعيت بود، دو يا سه پزشك و بيست يا سى بيمار بيشتر نداشت. ولى همان شهر فعلاً داراى بيش از صد پزشك و بيش از هزار بيمار مى باشد.

گفت: اينهايى كه گفتى همه درست است، ولى چه ربطى به بحث ما دارد؟

گفتم: در اينكه طب جديد چيزهاى جديدى را كشف نموده است، شكى نيست ولى برخى از برنامه هايش داراى اشتباه است و از آن جمله تشريح (كالبد شكافى) است.

گفت: پس مى گويى چه كار كنيم؟

گفتم: خوبى هاى طب قديم و خوبيهاى طب جديد را جمع مى كنيم و بدى و نقصهاى هردو طرف را دور مى ريزيم.

گفت: پس مى گويى، پزشكى بدون تشريح (كالبد شكافى)؟

/ 7