بعد الحمد والصّلاةواژه تبليغ، برگرفته از بلاغ، به معنى رسانيدن است و در اصطلاح عالمان دين به معنى رسانيدن حقايق دينى به ديگرى است. لازمه ابلاغ دين، اوّلاً، علم بدان است؛ آن هم علم تفصيلى، و ثانياً، دانستن روش و آيين است؛ آن هم دانستن همه جزئيات و فروع آن. بدون اين دو شرط، هيچگاه تبليغ، تحقّق نمى يابد و كسى نمى تواند به تبليغ بپردازد. مضافاً اينكه اگر مقصود از تبليغ، تأثير نيز باشد، به شرط ديگرى نيز نياز است و آن، عمل مبلّغ به آن چيزى است كه مردم را بدان فرامى خواند.عصر حاضر، دوره مواجهه فرهنگهاست و اينك كاروان بشريّت، پس از آن همه جنگهاى كيان سوز، به آن حدّ از رشد و دانايى رسيده كه به گفتگو با يكديگر بپردازند و تبادل فرهنگى را جايگزين تهاجم نظامى كنند. در اين عرصه، وظيفه عالمان دينى گسترده تر و خطيرتر از پيش شده و بر آنان است كه ضمن ابلاغ حقايق دينى به مسلمانان، آنها را با زبان و بيان ديگرى، به پيروان فرهنگهاى ديگر نيز ابلاغ كنند.در عصرى كه يكى از دولتمردان بلوك سرمايه دارى گفته بود: «بزرگترين جنگى كه در پيش داريم، جنگ براى تسخير انسانهاست»، روشن است كه وظيفه دانشوران مسلمان در تبليغ آموزه هاى دين تا چه اندازه سنگين و خطير و دغدغه آفرين است.آنچه در اين دفتر گرد آمده، گزيده اى از مقالات عالمان اسلامى در باره آيين تبليغ است. چنانكه گذشت در عرصه تبليغ، گذشته از علم، به دانستن آيين و روش آن نيز احتياج است. از امام باقر(ع) در تفسير آيه «ليس البرُّ بأن تأتوا البيوت من ظهورها» روايت شده است: «يعنى أن يأتى الامور من وجهها، اىّ الامور كان». از اين حديثِ صريح دانسته مى شود كه در هر كارى با روش بايد پيش رفت و تا هنگامى كه كارى روشمند نباشد، نتيجه بخش نيست.مقالات حاضر عهده دار تبيين راه و رسم تبليغ است و هر يك، به قلم يكى از دانشوران و به تفاريق نوشته شده است. كانون نويسندگان فضلاى قمى اميدوار است با جمع اين مقالات پراكنده در اين دفتر توانسته باشد به اندكى از وظيفه خود جامه عمل پوشانيده باشد و مبلّغان دين را با آيين تبليغ آشنا كند. بمنّه وكرمه.كانون نويسندگان فضلاى قمى