روايات دسته دوم - دفاع از حدیث (07) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دفاع از حدیث (07) - نسخه متنی

مهدی حسینیان قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايات دسته دوم

در اين دسته از روايات، موضوع مشورت با زنان مورد توجّه قرار گرفته است. در اين روايات مى خوانيم:

1. با زنان مشورت نكنيد؛ چرا كه رأى و تصميم آنان به سستى و ضعف مى گرايد.

2. با زنان مشورت نكنيد؛ چرا كه در زنان كاستى، سستى و ناتوانى است.

3. با زنان مشورت بكنيد؛ ولى عكس گفته آنان عمل كنيد.

4. پيامبر(ص) به هنگام جنگ، با زنان خويش مشورت مى كرد؛ ولى بر خلاف گفته آنان عمل مى نمود.

5. با زنان مشورت مكن، مگر با زنى كه كمال عقل او را آزموده باشى؛ چرا كه….

6. مرگ، شايسته جامعه اى است كه فرمانروايانش بدان و ثروتمندانش بخيلان و كارهايش به دست زنان و يا وابسته به نظر آنان باشد.

7. در آن زمان، فرمانروايى زنان و همفكرى با كنيزكان و منبر رفتن بچه ها صورت خواهد گرفت.

8. از علائم زمان خروج دجال، يكى اين است كه با زنان شور و همفكرى مى كنند.

9. با زنان مشورت كنيد و بر خلاف نظر آنان عمل كنيد؛ چرا كه بركت در مخالفت با آنان خواهد بود.

10. در آن زمان، سلطه و حكومت، همراه با مشورت با كنيزكان و… خواهد بود.

11. تولّى منصب قضا و رهبرى، با زن نيست و با زن، شور و مشورت نمى شود.

12. ولايت بر قضا براى زنان نيست و با زنان مشورت صورت نمى گيرد.

13. در امور سرّى با زنان مشورت مكنيد و در ارتباط با خويشاوندان، از آنان اطاعت ننماييد.

14. زنان و خواجگانتان، مورد مشورت شما در امورتان مى شوند.

اين دسته از روايات ـ همان گونه كه خواهيد ديد ـ از كتابهايى مانند: كافى شريف، من لا يحضره الفقيه، خصال، تفسير على بن ابراهيم، كمال الدين، الامامة والتبصرة، نهج البلاغه، كنزالفوائد و عوالى اللئالى نقل شده است.

در اين روايات، مشورت با زنان و نظرخواهى كردن از زنان، با لحن هاى گوناگون و در موارد متعدد، مورد نكوهش قرار گرفته است و علت اين امر نيز در روايات بازگو شده است. آرى، مشورت بايد با آگاهان و صاحب نظران پرتجربه صورت گيرد كه اين جهت، اصولا در زنان ديده نمى شود؛ بله، اگر در موردى كمال و قدرتمندى عقلى زنى بر شما به تجربه ثابت شده است، شور با او جايگاه خود را دارد.

يك نگاه به روايات مشورت و شرايط كسانى كه بايد مورد شور شما قرار گيرند، روشن مى سازد كه زنان از اين شرايط بالا بهره مند نيستند و در نتيجه بايد با ديگران كه آگاهتر و برومندترند مشورت كرد.

در اين اواخر شنيده ايم كه باز يكى از استادان بزرگ، از اين مجموعه بزرگ روايى به اين نتيجه رسيده اند كه زنان چون نسبت به خويشان شوهر حسادت مى ورزند، نبايد از نظر آنان در ارتباط با خويشان شوهر پيروى كرد و آنان را نبايد در اين زمينه مورد مشورت قرار داد.

كمترين پاسخ ما به اين نظريه اخير، اين است كه مجموعه اين دسته از روايات، ظاهرا ملحوظ آن استاد بزرگ نبوده و گرنه با توجه به اين بخش عظيم از روايات، اين اختصاص فهميده نمى شود.

در كارهاى حكومتى، شور با زنان و كنيزان، نكوهش شده است. در امور جنگى، حتّى به مخالفت با نظريه زنان ترغيب شده است.در اداره اموراجتماعى نيز پرهيز از شور و مشورت با زنان سفارش شده است. همچنين در امور سرّى، از شور با زنان، نهى شده است. در ارتباط با خويشاوندان، باز عدم پذيرش رأى زنان مورد تأكيد است. و در نهايت بر كاستى، ضعف، ناتوانى و سستى نظر و فكر زنان به عنوان فلسفه نهى از شور با زنان تأكيد شده است.

با اين عنايت، سخن بالا كه نهى از شور با زنان تنها در خصوص برخورد با خويشان است، هيچ درست به نظر نمى رسد. بگذريم كه در ارتباط با خويشاوندان، عدم اطاعت از زن، در روايات مطرح شده است و اين، چيزى بالاتر از مشورت نكردن با آنان است و در كنار عدم شور با زنان، عدم اطاعت از آنان در مورد خويشاوندان مطرح شده است.

/ 17