روشهاي انحرافي تربيت - روش تربیت در کتاب و سنت (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روش تربیت در کتاب و سنت (1) - نسخه متنی

سید جواد مصطفوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روشهاي انحرافي تربيت

به عنوان مثال نمونه‌هائي از روشهائي را که از طريق مستقيم کتاب و سنت، کم و بيش منحرف مي‌بينيم در اينجا يادآور مي‌شويم:

يکي از اين روشها طريقه ‌ برخي از شعراء و سخن سرايان قديم و جديد است که مثلاً هنگامي که مي‌خواهند انجذاب به حق متعال و فاني شدن در ذات مقدس او را به نحوي که انسان به هيچ موجودي ديگر جز خالق و پروردگار خويش توجه نداشته باشد، بيان کنند و به مردم تعليم دهند، سخن از ساغر و مي و پياله و مستي مي‌آورند و مثلاً مي‌گويند؛




  • از شراب عشق نو شد جرعه‌اي
    همتش چون راه بالائي زند
    مست گردد حيرتش افزون شود
    اندر آن مستي زخود بيرون شود[5]



  • از ضياء‌انس بيند لمعه‌اي
    مست گردد دم ز رسوائي زند
    اندر آن مستي زخود بيرون شود[5]
    اندر آن مستي زخود بيرون شود[5]



و ملا جلال الدين مولوي در کتاب ديوان شمس گويد:




  • الا اي شمس تبريزي چنان مستم در اين عالم
    که جز مستي و قلاشي[6] نباشد هيچ درمانم



  • که جز مستي و قلاشي[6] نباشد هيچ درمانم
    که جز مستي و قلاشي[6] نباشد هيچ درمانم



بعضي ديگر در اين باره، به لفظ قمار متوسل شده چنين گويد:




  • خنک آن قماربازي که بباخت هر
    چه بودش نماند هيچش الا هوس قمار ديگر



  • چه بودش نماند هيچش الا هوس قمار ديگر
    چه بودش نماند هيچش الا هوس قمار ديگر



چنانکه گفتيم اينان از اين الفاظ، قطعاً معاني ظاهر و متبادر آن را که قطره‌اي از شراب انگور نوشيدن و عقل از کف دادن و نرد و شطرنج بازي کردن را اراده نکرده‌اند، بلکه مقصودشان همان معاني مقدسي است که بيان کرديم، ولي بدون شک اين گونه استعمال و اراده اين گونه معاني، انحراف از روش کتاب و سنت است، ما در هيچ آيه و روايتي کوچکترين اثري از چنين روشي مشاهده نمي‌کنيم، از اين رو مي‌گوئيم: اين روش خالي از زيان بدآموزي نخواهد بود.

يکي از اين زيانهائي که در مرحله ابتدائي به نظر مي‌رسد اين است که بکار بردن و شيوع دادن اين الفاظ و عبارات در ميان جوانان نورس و کمال نيافته، سبب مي‌شود که اينان پيش از آن که معاني مقدس را بفهمند، به جانب معاني ظاهر و متبادرش گرايش پيدا کنند، زيرا فهم اين معاني آسان است و گرايش به جانب آن مطابق با ميل و خواهش انسان و فهماندن معاني ثانوي که گويندگان، آن را اراده کرده‌اند مؤنه و دقت بيشتري مي‌خواهد و احتمال خطر افزايش مي‌يايد وقتي که گوينده از دنيا رفته و معني مقصود خود را به صراحت نگفته باشد يا زنده باشد و نتواند آن معني را به شنونده تفهيم کند، در اين صورت خداي نخواسته گاهي مي‌بينيم که شنونده اشعار، سر از خانه خمّار و پاي بساط قمار بيرون ‌مي‌آورد و در جواب مربيان دلسوز هم، چند شعري از شاعران مزبور را مي‌خواند و اگر به جانب ميگساري هم کشيده نشود، لااقل محبت مي و ساغر و ساقي در دلش ايجاد مي‌شود يا لااقل زشتي و قباحت ميگساري و قماربازي در نظرش کم مي‌شود.

روش کتاب و سنت در تربيت افراد نسبت به بازداشتن ايشان از اين ماده ‌خطرناک اين است که رسول خدا(ص) مي‌فرمايد:

اَلْخَمْرُ حَرٰامٌ وَ لَعَنَ اللهُ الْخَمْرَ بِعَيْنِهٰا وَ آكَلَ ثَمنهٰا وَ عٰاصِرَهٰا وَ مُعْتَصِرَهٰا وَ بٰايِعَهٰا وَ مْشْتريهٰا وَ شٰارِبَهٰا وَ سٰاقيهٰا و حٰامِلَهٰا وَ الْمَحْمُولَةَ اِلَيْهِ.[7]

خمر حرام است و خداوند، خود خمر و خورنده قيمت آن و فشاردهنده انگورش و عصاره آن و فروشنده و خريدارش و آشامنده و ساقيش و باربر و هدفي را که خمر به سوي آن مي‌رود لعنت کرده است.

و باز مي‌فرموده‌اند:

لاٰ تُجٰالِسْ شٰارِبَ الْخَمْرِ ... و لاٰ تَأكُلْ عَلىٰ مٰائِدَةٍ يُشْرَبُ عَلَيْهٰا خَمْرٌ.[8]

با شرابخوار مجالست مکن و بر سر سفره‌اي که ميگساري مي‌شود منشين.

پيداست که اين روش با روش شعرا کاملاً متفاوت است. کتاب و سنت درباره ‌توجه به ذات مقدس باري تعالي دعاهائي را از قبيل: هبنى كَمٰالَ ألْاِنْقِطٰاع إلَيكَ، به ما تعليم داده‌اند.

/ 8