روشهاي انحرافي تربيت
به عنوان مثال نمونههائي از روشهائي را که از طريق مستقيم کتاب و سنت، کم و بيش منحرف ميبينيم در اينجا يادآور ميشويم: يکي از اين روشها طريقه برخي از شعراء و سخن سرايان قديم و جديد است که مثلاً هنگامي که ميخواهند انجذاب به حق متعال و فاني شدن در ذات مقدس او را به نحوي که انسان به هيچ موجودي ديگر جز خالق و پروردگار خويش توجه نداشته باشد، بيان کنند و به مردم تعليم دهند، سخن از ساغر و مي و پياله و مستي ميآورند و مثلاً ميگويند؛
از شراب عشق نو شد جرعهاي
همتش چون راه بالائي زند
مست گردد حيرتش افزون شود
اندر آن مستي زخود بيرون شود[5]
از ضياءانس بيند لمعهاي
مست گردد دم ز رسوائي زند
اندر آن مستي زخود بيرون شود[5]
اندر آن مستي زخود بيرون شود[5]
الا اي شمس تبريزي چنان مستم در اين عالم
که جز مستي و قلاشي[6] نباشد هيچ درمانم
که جز مستي و قلاشي[6] نباشد هيچ درمانم
که جز مستي و قلاشي[6] نباشد هيچ درمانم
خنک آن قماربازي که بباخت هر
چه بودش نماند هيچش الا هوس قمار ديگر
چه بودش نماند هيچش الا هوس قمار ديگر
چه بودش نماند هيچش الا هوس قمار ديگر