مساله وحدت امت اسلامى، از شاخصترين مقولهها در سياست اميرمؤمنان على عليهالسلام است. حضرت در سختترين شرايط با تحمل دردناكترين حوادث، وحدت امت اسلامى را حفظ نمود و نگذاشت كه نظام نو پاى اسلام با اختلافات داخلى مسلمانان از هم فروپاشيده و مسلمين دچار تفرقه گردند چنان كه در خطبه شقشقيه از رنجى كه در اين زمينه بردهاند چنين ياد نمودهاند: «صبرت و فى العينى قذى و فىالحلق شجا» (10) يعنى همانند كسى كه خار در چشم و استخوان در حلق دارد، من حوادث را تحمل نموده و صبر كردم. اين سياست الهى اميرمؤمنان كه حفظ مصالح اسلام و وحدت امت اسلامى را بر همه چيز مقدم مىداشت، در سيره سياسى امام خمينى (ره) جلوههاى فراوان يافته است، زيرا امام امت معتقد بود كه در سايه وحدت امت اسلام و كشورهاى اسلامى است كه مىتوان اسلام ناب را كه پيامبر اسلام و ائمه معصومين عليهمالسلام براى استقرار و حفظ آن خون دلها خوردند و فشارها تحمل كردند، دوباره احياء نموده و مسلمين را به هويت اصلى و عظمت اسلامىشان بازگرداند و ارزشهاى دينى كه در جهان اسلام بر اثر تبليغات مسموم اجانب و عملكرد حكام جور در ممالك اسلامى رو به فراموشى گذارده است دوباره زنده كرده و امت اسلام را بسوى تمدن بزرگ اسلامى پيش برد. بدين لحاظ هميشه جهان اسلام و امت اسلامى را به وحدت فرا خوانده و خطرات تفرقه و پراكندگى را به آنان گوشزد مىنمود. «آن ضربهاى كه ما از اين افتراق خورديم، از هيچ چيز نخورديم، يعنى اساس تمام ضربهها اين ضربه بود و ما ديديم آنچه كه در اين قرنهاى اخير واقع شد، با تبليغات وسيع بين برادران اهل سنت و برادران تشيع، كوشش كردند كه تفرقه ايجاد كنند. . . پس ما مىبينيم كه آن چيزى كه آنها اصرار به آن دارند كه ما با هم مجتمع نشويم، و يك مشكل ديگر، ملىگرايى است و اين امرى است اساس دعوت انبياء را بهم مىزند، پيامبرها كه از اول تا آخر آمدهاند، مردم را به برادرى، دوستى دعوت كردهاند (انما المؤمنون اخوة) از اين آيه استفاده مىشود كه كانه مؤمنين هيچ شانى ندارند الا برادرى، همه چيزشان در برادرى خلاصه مىشود، ابرقدرتها مىدانند كه اگر اين كلمه تحقق پيدا كند آنها ديگر نمىتوانند در اين كشورها دخالت كنند» (11) امام، دعوت به اتحاد را در همه سخنرانيهاى خود حتى در وصيتنامه الهى و سياسى خويش كه سند زنده و عصاره انديشه و ديدگاه سياسى و الهى آن بزرگ ربانى است از ياد نبرده و اصرار شديد براى ايجاد وحدت بدون ترديد طرح شناخت جلوهاى از سيما و پرتوى از كلمات و زواياى زندگانى آن حضرت، آن هم در آينه انديشه و سيره فرزند صالحش، امام خمينى (ره) ، بخوبى مىتواند تشنگان حقيقت را از كوثر زلال معرفت على عليهالسلام سيراب نمايد و پويندگان راه علوى را با سيره و روش آن پيشواى راستين آشنا كند. اسلامى نموده و فرموده است: «اگر اين برادرى ايمانى روزى تحقق يابد، خواهيد ديد كه بزرگترين قدرت جهانى را مسلمين تشكيل مىدهند». (12)