3- اصلاح امت و احياء حدود الهى: - امام علی در اندیشه و سیره امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام علی در اندیشه و سیره امام خمینی - نسخه متنی

محمدامین صادقی ارزگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


3- اصلاح امت و احياء حدود الهى:

اصلاح طلبى يك روحيه اسلامى و الهى است كه هر فرد مسلمان به دليل اين كه مسلمان است‏بايد اصلاح‏طلب و يا لااقل طرفدار اصلاح‏طلبى باشد، چه اينكه اصلاح‏خواهى به عنوان يك شان بزرگ براى پيامبران الهى در قرآن كريم مطرح شده، و بخاطر اهميت اصلاحات است كه در سيره امير مؤمنان اصلاح امت و احياء احكام الهى قرار گرفت، و در يك بيان نورانى، نقش خود را از نظر فعاليت‏هاى اجتماعى به عنوان يك معلم بزرگ الهى چنين بيان فرمود: «اللهم انك تعلم و انه لم يكن الذى كان منا، منافسة فى سلطان و لا التماس شى‏ء من فضول الحطام و لكن سردالمعالم من دينك و نظهر الا صلاح فى بلادك فياءمن المظلومين من عبادك و تقام المعطلة من حدودك‏» (17) حضرت فرمود: اساس برنامه‏هاى من احياء دستورات دينى و پديدار شدن اصلاحات در امور زندگى مردم است، و خداوند مى‏داند كه آنچه ما انجام مى‏دهيم براى رقابت قدرت و يا افزون طلبى از امور دنيا نبوده، بلكه هدف، آن است كه سنتهاى اسلام احياء شده و صلاح و اصلاح را در سرزمين حق پديدار نمايم تا مظلومين امنيت‏يافته و حدود الهى كه محجور شده دوباره احياء شود. اين ديدگاه امير مؤمنان گذشته از آن كه سرلوحه كار تمام فرزندان معصومش بوده، در تاريخ اسلام حركتهاى اصلاحى فراوان را پديد آورده است، و در عصر حاضر، نهضت‏بزرگ امام خمينى جلوه‏اى از سياست‏هاى اصلاح‏خواهى امير مؤمنان و ساير امامان معصوم عليهم‏السلام، است كه هدف تنها عمل به تكليف الهى و احياء احكام فراموش شده اسلام عزيز بوده است، روى اين اساس، زيربناى انديشه سياسى و سيره عملى امام خمينى را در تمام مراحل مبارزاتى ايجاد اصلاحات و احياء حدود الهى شكل داده است كه اين حقيقت را بايد در آثار علمى و عملى او تحقيق و مطالعه نمود، و نكته بسيار برجسته در اين زمينه آن است كه در زمان حضرت امير مؤمنان عده‏اى معتقد بودند كه حضرت در اجراى اصلاحات خوب است‏به تدريج عمل كرده و با بعضى افراد نااهل چون معاويه مدتى مسامحه و مدارا نمايد، و نيز اصلاحات اقتصادى، و تقسيم عادلانه بيت‏المال كوتاه بيايد. اما على عليه‏السلام لحظه‏اى در پياده كردن احكام و اجراى اصلاحات در تمام سطوح اداره سياسى و حكومت درنگ را جايز نمى‏دانست و اين صلابت‏سياسى حضرت در سير سياسى فرزندش امام خمينى كاملا مشهود است لذا در يكى از سخنان خود در اين باره گفته است: «از مهمات مساله اين است كه اولا اسلامى بشود، همه چيز و ظواهر اسلام بايد در آنجا حكمفرما باشد، اين كه بعضى‏ها عقيده دارند كه حالا ظاهر را كارى نداشته باشيم و برويم سراغ مكتب، اينها برخلاف اسلام است ما بايد اين محتواها را با جديت اصلاح كنيم و افراد ناصالح را اگر واقعا برخلاف مكتب هستند از اول بايد كنارشان زد» . (18)

نكته ديگر اينكه، همانگونه كه از ديدگاه امير مؤمنان عليه السلام، تشكيل حكومت و پذيرش خلافت تنها براى اجراى عدالت و احياء احكام الهى و اصلاح امت اسلامى بوده است، از منظر امام امت نيز حكومت وسيله‏اى براى تحقق اهداف اسلام و زنده نمودن حدود الهى بوده و ارزش ديگرى ندارد و اين حقيقت در گفتار و سيره عملى او كاملا معلوم است، و علاقه‏مندان مى‏توانند در اين زمينه به كتاب ولايت فقيه امام مراجعه نمايند.

/ 12