کردستان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
طالبانى همتا و رقيب بارزانى با سوابقى كه از او ذكر شد عاقبت كارش به همكارى با رژيم معلوم الحال بعث عراق و
پادويى براى آن مى كشد. ماعمور سيا بر اساس اطلاعاتى كه سردار جاف گزارش داده گزارش مى دهد: هنگامى كه جاف
بغداد را ترك كرد، طالبانى در بغداد به دنبال كمك بود. يك جاسوس ديگر سيا نيز اطلاع مى دهد تسليحات بيشترى
براى كردهاى ايرانى از عراق مى آيد. تاعمين كننده اصلى اين تسليحات دولت عراق است كه آنها را از طريق تشكيلات
جلال طالبانى ارسال مى كند.
فساد و سنت شوم همكارى با سياد، موساد و ساواك در بسيارى از رده هاى حزب دمكرات شايع بوده و منحصر به
سران درجه اول آن نمى شود. به عنوان مثال فرزند يك فئودال كه عضو حزب بوده نزد ماعمور سيا آمده و سوابق درخشان
خود را بازگو مى كند " نقل از سند " :
او عضو قبيله باردينگى " جمعيت 40000 نفر " و فرزند شيخ رئوف النقيب تاجر و زميندار 67 ساله مشهور در سليمانيه
است " تلفن وى 23514 مى باشد " . پدرش صاحب يك كشتزار، يك ويلاى گرانقيمت و تعدادى مغازه در سليمانيه
است. او ادعا مى كند كه عضو حزب دمكرات كردستان " عراق " است. از 1337 تا 1347 عضو كميته مركز حزب
دمكرات بود. پيش از آن دبير سازمان دانشجويى كردها در اروپا بود..... از 1352 تا 1353 براى مدت 6 ماه " او " مشاور
كشاورزى مصطفى بارزانى رهبر فقيد شورش كردها بود... در سالهاى 1346 1343 و بار ديگر در پاييز 1357 با
سفارت اسرائيل در بادگوسبرگ تماس گرفت و مذاكراتى با مقالات اسرائيلى آنجا داشت ..................
در سال 1347 او همچنين با سازمان اطلاعات ايران، ساواك در بادگوسبرگ رابطه برقرار كرد. همكارى او با ساواك تا
سال 1354
ادامه داشت...