لطفا منتظر باشید ...
بغداد در طى سالهاى گذشته تلاش كرده است كه با نمايندگان گروههاى طالبانى و بازرانى به منظور مذاكره براى رفع
اختلاف تماس بگيرد اما شرايط كردها براى دولت غيرقابل قبول مى باشند.اينها معمولاہ شامل تقاضاى خودمختارى
در مناطق وسيع تركه شامل كركوك و مناطق نفتى آن مى شود: عقب نشينى نيروهاى دولت از مناطق خودمختار و تعهد
امنيت گروها بوسيله پيشمرگه ها و انفصال تمامى اعضاى فعلى شوراى اجرايى و مقننه كه به توسط دولت اجرايى و
مقننه كه به توسط دولت منصوب شده اند و جايگزينى آنها توسط نمايندگان انتخابى مى باشد. " FNS "
سال گذشته ملى گرايان كرد بر اثر تصميم دولت مبنى بر اينكه آموزش 40 درصد تمامى مواد درسى در مدارس
كردستان، به استثناع آموزش زبان، بايستى به عربى باشد، نگران شدند.اگر چه بغداد دليل مى آورد كه هدف اين
اصلاح، توسعه موازنه برنامه هاى فرهنگى بود.ولى ملى گرايان كرد اين حركت را تلاش ديگرى جهت عربى كردن
سرزمينهاى كردى بوسيله بغداد مى ديدند. " FNS "
اگر چه مقدارى افزايش فعاليتهاى چريكى در اوايل 1979 مشهود بود و زد و خوردهاى كوچك در اواسط سال 9791
بين گشتى هاى ارتش عراق و چريكهاى كرد تقريباہ هر روز رخ مى داد.فعاليت عناصر مخالف و ناراضى به مقياس
فوران كننده اى مشهود نبود، معذلك ادامه فعاليت چريكى ترس حكومت را از مداخله بيگانه تشديد كرده است.
چريكهاى كرد عليه واحدهاى منزوى شده ارتش دست به فعاليتهاى جنگ و گريز مى زنند، ولى زد و خورد بين
فرقه هاى مختلف كرد و دشنوارى در حفظ جاده هاى آذوقه رسانى و فشار شديد نظامى حكومت، توانايى آنها را براى
وارد آوردن ضربه كارى به نيروهاى دولتى تضعيف كرده است.آزادى عملى كه كردها در ايران به دست آورده اند و
دسترسى
آنها به ذخاير بزرگى از اسلحه كه از پادگانهاى ايران بدست آمده است.در آينده براى بغداد مشكلاتى بوجود خواهد
آورد. " سرى "
سازمانها و رهبران كرد:
در اواسط 1979، نهضت ملى گرايان كردها در عراق در بى نظمى بود رهبرانش در تبعيد، دسته هايش بصورت بدىمتفرق و تشكيلاتش عملاہ وجود نداشت .تلاشهاى رهبران رقيب جهت وصله پينه كردن اختلافاتشان و تشكيل يك
جبهه متحد عليه دولت عراق شكست خورده است.در عوض، كردهاى وفادار به جلال طالبانى و گروههاى وفادار به
خانواده هاى بازرانى، به منظور تصفيه، به متهم ساختن يكديگر در عقد موافقتنامه هاى سرى با بغداد يا تهران ادامه
مى دهند. " سرى "
وقايع ايران و مرگ ملامصطفى بازرانى ظاهراہ در بهبود روابط بين دسته هاى مختلف كردها اثر اندكى داشته است.
بازرانى در بعضى از زمينه ها بخاطر شكست در جنگ داخلى و افشاى كمكهاى آمريكا، اسرائيل و سازمان اطلاعات و
امنيت ايران بدنام شده است.او كه از سال 1975 بصورت تبعيد در ايالات متحده بوده، تنها تماسهاى اندكى با
جنگجويان پيشمرگه خود و حزب دمكرات كردستان داشته است .بازرانى قبل از مرگ خود در 1979، ظاهراہ دريافته
بود كه كردها راههاى زيادى در مقابل خود ندارند و در نتيجه انتظارات خود را كم كرده بود. " سرى "
چندين مدعى بر سر جانشينى بازرانى با هم رقابت مى كنند.پسرانش ، ادريس و مسعود ادعاى رهبرى آنچه كه از
حزب دمكرات كردستان باقيمانده و جامعه تبعيديهاى در ايران و اروپا را دارند.مسعود پسر جوانتر ملامصطفى، عضو
رهبرى موقت حزب دمكرات كردستان است و يكبار طبق گزارش مايل به مذاكره با دولت عراق بود.به نظر مى رسد
مسعود، فرمانده نظامى گروههاى بازرانى است و متناوباہ به ايران، سوريه و عراق مسافرت مى كند، در حالى كه بمثابه
يك طرف مذاكره
