بیشترلیست موضوعات قانون مندي حاكم بر سيره نظري و عملي امام خميني(ره) مديريت و تصميمگيري ارتباط مديريت با اصول ارزشي نتيجه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
به طور خلاصه، فرد مسلمان همواره بر مبناي اصول و در جهت تحقق آنها از يك سو و توجه به شرايط مقتضيات حاكم از سوي ديگر با كمك دانش و تجربه مديريت، تصميم ميگيرد. هر اندازه درك از اصول و پايبندي به آنها قويتر، شناخت شرايط و مقتضيات واقعيتر است. از سوي ديگر هر قدر بهرهگيري از علم و تجربه مديريت افزونتر باشد، تصميمات حكيمانهتر، كم هزينهتر و آثار و بركات آن ماندگارتر است.در بحثهاي نظريات مديريتي بايد اين نوع آثار و ادعاها را با بررسي تصميمات اثبات كرد، ما در اين زمينه مطالعاتي را انجام داديم كه به طور فشرده ارائه ميكنيم: فرد مسلمان بر اين اساس، به طور مستمر تلاش ميكند كه با تجهيز دروني يعني تهذيب و تزكيه، تعليم و تربيت و تغيير و فراهم سازي شرايط بيروني، در جهت پياده شدن اصول و مبانياش با محيط جدال كند تا آن را براي تحقّق اصولش آماده نمايد و تصميمات حكيمانهتري را اتخاذ كند؛ يعني تلاش مستمر براي تغيير درون و بيرون.شيوه مديريتي امام خميني(ره)شما ميتوانيد با اين مدل، تصميمات حضرت امام خميني را چه در بُعد زندگي فردي و چه در بعد كلان اجتماعي تبيين كنيد؛ مثلاً چهار عاملي را كه اشاره كردم، يعني تجربه و هنر مديريت، علم مديريت، اصول و مباني و عامل شناخت از موضوع را در چند تصميم ايشان در نظر بگيريد: اصرار ايشان بر تنظيم و تبيين و جاري شدن قانون اساسي نشان دهنده اشراف و آگاهي از منظر رهبري يك نظام، به هدفمند كردن نظام بوده است؛ يعني اولين كاري كه در علم مديريت بايد صورت بگيرد اين است كه نظام را هدفمند كنيد. تدوين قانون اساسي از اين سنخ بوده است. وقتي كه بحث اسمِ نظام حكومتي پيش آمد فرمودند: «جمهوري اسلامي، نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد». با اينكه تمام گروههاي سياسي، اين مسئله را به صورت ديگري تعبير و تفسير ميكردند. ايشان به استناد شناخت و استنباطي كه از خواست و نگرش مردم داشتند و با تكيه بر اصول و مباني، بدون ذرّهاي ترديد با آرامش كامل فرمودند: «جمهوري اسلامي». اين نشان ميدهد كه امام از آن عوامل به خوبي بهره ميبردند و تصميم ميگرفتند. شناخت از موضوع و اتكا به علم مديريت در منظر رهبري، اولين كاري است كه نظام را هدفمند ميكند. از آن طرف، تكيه بر اصول و مباني و توان به كارگيري اينكه هدف چگونه با مجموعه شما همآهنگ باشد. هرگاه ايشان اعلام موضوع و تصميمي ميكردند، عقبتر يا جلوتر از مردم نبودند، بلكه دقيقا در كنار آنها بودند.به اين ترتيب ميبينيد كه هر چهار ركن در تصميم ايشان در اين موضوع تجلي ميكند. بعضي از تصميمات امام ظاهرا ناهمآهنگ با مقتضيات محيط است، مثلاً حكم اعدام سلمان رشدي شايد از جمله اين مسائل باشد. علت دير هضمي اينگونه تصميمات امام اين است كه اين تصميمات در بُعد زمان معنا پيدا ميكند؛ يعني بُعدِ تصميم و عمقِ تصميم مقام معظم رهبري:امام عزيز و بزرگ ما، اكنون در ميان ما نيست، همان طور كه شهدا در ميان ما نيستند، امّا هم او و هم آنان در ذهن و دل ما، در راه زندگي ما و در صراط مستقيم انقلاب ما، حاضر و زنده و فعال است.(همان، ص 238)ممكن است پنجاه سال، يك قرن يا چند نسل باشد. به علت محدوديت ذهن ما و دور بودن از آن نگاه و منظر اين طور به نظر ميآيد كه ايشان بدون توجه به مقتضيات و شرايط زمان تصميم گرفتهاند. منتها چون تصميم ايشان، تصميم بلندي است با وجود گذشت سالها هنوز از نظر ادبياتِ مديريت درك نشده است. اگر اين زمان را كمي طولانيتر بكنيد متوجه ميشويد كه به مقتضيات هم توجه شده و در واقع بر مبناي اصولي و به اتكاء مقتضيات، تصميمي را اتخاذ كردهاند. يكي ديگر از تصميمگيريهاي مهم امام، پذيرش قطعنامه است. كساني كه در كوران تصميمگيري حضرت امام بودند، خوب ميدانند كه در بحث قطعنامه في الواقع مديريت كشور تصميم ميگرفت و جلو ميرفت. روزي كه آمدند و گفتند به اين دليل نميتوان جنگ را ادامه داد، امام تشخيص مصلحت دادند كه با حفظ اصول اين جا توقف ميكنيم. يعني هيچگاه از اصول دست برداشته نميشود. در اين مدل و در اين تئوري، مديريت بر مبناي اصول حاكم است، ولي اگر مقتضيات خوب شناسايي نشود، هزينه تصميم بالاست. آن جا اگر اين توان اجازه نميدهد يا مقتضيات فراهم نيست يا درك از اصول و مباني و واقعيات آن چنانكه بايد و شايد شفاف نيست، مدير تصميم ميگيرد و تشخيص مصلحت ميدهد. كما اينكه اين مكانيزم در تمام نظام اداري كشور بعد از چند سالي تعبيه شد.تلاشهاي دروني و بيرونيِ امام، زبانزدِ همه است. ايشان عليرغم قرار گرفتن در منصبِ امامت امت و رهبري انقلابِ اسلامي در جهان امروز، در هيچ زماني از تزكيه درون به عنوان يك امر اساسي واجب و مقدم بر هر كاري غفلت نكردند. بيت مكرّم امام(ره) ادبياتي در اين زمينه توليد كرده كه نشان ميدهد، عبادت، تزكيه و تهذيب، آن هم در آن مقام، جزء لاينفك خودسازي و تجهيز درون نزد ايشان امري اساسي بوده است. از آن سو مطالعه مستمر و اطلاع روز به روز از وضعيت مردم دنيا از طريق راديوها و روزنامهها در چنين موقعيتي همواره يكي از اصول اساسي زندگي حضرت امام(ره) بوده است. ايشان برخي تصميمات را علي رغم اعتقاد به صحتش اعلام نكردند و منتظر فراهم آمدن شرايط شدند.