بیشترلیست موضوعات قانون مندي حاكم بر سيره نظري و عملي امام خميني(ره) مديريت و تصميمگيري ارتباط مديريت با اصول ارزشي نتيجه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
بررسي اين موضوعات نشان ميدهد كه خيلي از تصميمات شايد از سال 59 ـ 58 در ذهن امام بوده، ولي هيچ موقع اعلام نكردند تا شرايط فراهم شد. اين رفتارها حاكي از تبعيت تصميمات ايشان از يك چنين مدلي است و در داخل اين نظريه دو فرض اساسي وجود دارد: فرض اول اين است كه اعتقاد ما به دين مبين اسلام به عنوان كاملترين و فطريترين دين و دستورها و اصول ثابتش براي انتخاب زندگي صحيح فردي و اجتماعي، در پشت اين نظريه قرار دارد و فرض دوم، مديريت و تدبير امور فردي و اجتماعي است.بيمناسبت نيست كه اشاره كنيم امروزه در دنياي غرب از مديريت فردي به عنوان خود مديريتي استفاده ميشود؛ يعني همان جهاد اكبر كه از ديدگاه حضرت امام(ره) در آن چند مرحله بايد طي شود: تفكر، عزم، مشارطه، مراقبه، محاسبه و تذكر. اينها را اگر به عنوان يك مدل تهذيب و تزكيه شخصي، هر روز و هر هفته به كار بگيريد، مديريت فردي ميشود. كسي كه نتواند خود را مديريت كند از عهده مديريت جامعه هم برنميآيد. به اين ترتيب مديريت و تدبير امور اجتماعي و فردي با نگاه اعتقادي عين دينورزي و عبادت حق تعالي است.
نتيجه
استنتاجهايي كه از اين قضيه ميتوان كرد به صورت زير است:1ـ اصول و مباني اعتقادي پايه و چهارچوب اصلي و شكل دهنده سمت و سوي حركت و جوهر تصميمات هر فرد مسلمان است.2ـ اصول و مباني اعتقادي، تعيين كننده وزن عوامل در شناخت پديده است و به شناخت از پديده هويت ميبخشد. يعني شناختهايي كه امروزه در علوم مديريت وجود دارد، فارغ از هويتهاي ارزشي، عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را تعبيه ميكند كه اگر به دنبال آن يك چهارچوب نظري نباشد، اين شناخت هويت ندارد.3ـ اصول و مباني اعتقادي آفريننده علوم و فنون مديريت براي تدبير امور فردي و اجتماعي است.4ـ شناخت از موضوع و واقعيتها در سرعت و شتاب حركت به سمتِ تحقّق اصول و مباني اعتقادي و شدت رعايت آنها تأثير ميگذارد؛ يعني اينكه ما با چه سرعتي به سمت تحقق اصول حركت كنيم تابع مقتضيات و شرايط عيني جامعه است. از اصول دست برنميداريم، ولي اگر شرايط فراهم نباشد، بُعدِ زماني تحققِ اصول و مباني، طولانيتر ميشود. مهم اين است كه در راه باشيم و اين نوع نظريه ميگويد با چنين اعتقاد و چنين نظامي حتما به هدف ميرسيم.5ـ سرعت حاصل از مقتضيات و سمت و سو، تابع اصول و مباني است. درك و دريافت عميق از اصول و پايبندي به آنها مقدم بر هر عامل ديگري در تصميمات اثر ميگذارد و به تصميمات و اعلام مواضع شفافيت مقام معظم رهبري:اثر وجود آن بزرگ مرد و ياران شهيدش، تنها به دوران زندگيشان متعلق نبود، همچنان كه فقط به ايران اختصاص نداشت. امروز، به بركت وجود و عمر مبارك او آنان، اسلام روز به روز درخشانتر ميشود و ابر غليظ تحريفها و جهالتها و فتنهها، ناپايدارتر و ضعيفتر ميگردد.(همان)ميبخشد. هر تصميم مديريتي يك حركت اعتقادي است. به اين ترتيب، اصل بر تقدم اصول است نه تقدم واقعيتها، كه از آن به عملگراييِ رئاليستي تعبير ميشود.6ـ نتيجه تصميمات و سرعت رسيدن به دستاوردها فرع بر قضيه است و در واقع فرد مسلمان عمل به تكليف مينمايد. اصلي كه مكرّر از ناحيه حضرت امام(ره) بر آن تأكيد ميشد، اين بود كه: «ما به تكليف عمل ميكنيم».7 ـ به لحاظ ورود خطا در برداشت از اصول و درك واقعيتها آن طور كه هستند، مجاهده مستمر فرد براي ارزيابي تصميمات و چگونگي عملكرد عوامل چهارگانه ضروري است. يعني مديرِ مسلمان در چنين نظريهاي هيچ گاه از عواقب تصميم خود غفلت نميكند و مرتب با آثاري كه از اين تصميمات به او منعكس ميشود، يا علم خود را نسبت به واقعيتها بالا ميبرد يا علوم مديريت را ارتقا ميدهد، يا اصول و مبانياش را شفافتر ميكند، با تهذيب فردي و برداشت صحيحتر و يا تجربيات مديريتي خود ـ كه هنر مديريت است ـ به آنها جلا و غنا ميبخشد كه بتواند در مرحله بعد با توانمندي بالاتري بر اساس اين نظريه اقدام كند.8 ـ در جلا بخشيدن و كارآمد كردن الگوي تصميمگيري تجهيز فردي براي درك بهتر اصول و مباني اعتقادي، فراگيري علوم مديريت و ارتقاي تجربه و هنر مديريت و اشراف به زمان و مكان و در رأس همه تزكيه نفس ضامن موفقيت روزافزون فرد مسلمان است.9 ـ استفاده مكرر از اين الگو توسط مديران، استحكام مديريت فردي، يعني تقواي ساختارهاي حاكم به يك نظام در مقياس فردي را «شاكله» ميگويند. اگر عملكرد فرد مثبت باشد، ميگويند فرد متقي است و با صداقت كار ميكند. استفاده مكرر از از اين موضوع توسط مديران به استحكام مديريت فردي و مديريت اجتماعي ميافزايد؛ يعني يك سيستم خودش، خودش را تصحيح ميكند.