ديوار - مرگ رنگ (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مرگ رنگ (مجموعه شعر) - نسخه متنی

سهراب سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید















ديوار



زخم شب مي شد كبود

در بياباني كه من بودم

نه پر مرغي هواي
صاف را مي سود

نه صداي پاي
من همچون دگر شب ها

ضربه اي بر ضربه
مي افزود

تا بسازم گرد خود
ديواره اي سرسخت و پا برجاي

با خود آوردم ز
راهي دور

سنگهاي سخت و سنگين
را برهنه پاي

ساختم ديوار سنگين
بلندي تا بپوشاند

از نگاهم هر چه مي آيد
به چشمان پست

و ببندد راه را
بر حمله غولان

كه خيالم رنگ هستي
را به پيكرهايشان مي بست

روز و شب ها رفت

من به جا ماندم دراين سو
شسته ديگر دست از كارم

نه مرا حسرت به رگها
مي دوانيد آرزوي خوش

نه خيال رفته ها مي داد
آزارم

ليك پندارم پس
ديوار

نقشهاي تيره مي
انگيخت

و به رنگ دود

طرح ها از اهرمن مي ريخت

تا شبي مانند
شبهاي دگر خاموش

بي صدا از پا درآمد
پيكر ديوار

حسرتي با
حيرتي آميخت


/ 23