مراد هر كه براري مطيع امر تو گشت خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد
خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد
راه كنترل و آرامش، علاوه بر «ارضاء غريزه» از مسير صحيح و در حد نياز طبيعي، «جلوگيري از تهييج و تحريك» است.چشم دوختن به صحنههاي تحريككننده و نظر انداختن به آنچه كه تهييج را به دنبال دارد، غريزه جنسي را «هار» ميكند و در آن صورت مهار كردن آن سخت دشوار است. تدبير اسلام براي رام كردن اين غريزه، علاوه بر «رعايت پوشش» مناسب، پرهيز از «نگاه»هاي مسموم است كه زنان و مردان بدان موظف شدهاند.از امام صادق(ع) نقل شده است كه حضرت عيسي به اصحاب خود فرمود:«از نگاه حذر كنيد كه آن تخم شهوت را در دل ميكارد و براي فتنه صاحبش كافي است.»14و حضرت رضا(ع) فلسفه حرمت نگاه به زنان را چنين بيان ميكند:«اين كار مردان را تهييج ميكند و در اثر آن به فساد روي ميآورند.»15
دل برود، چشم چو مايل ميبود دست نظر رشتهكش دل بود
دست نظر رشتهكش دل بود دست نظر رشتهكش دل بود
آنان كه با «چشم هرز»، باز هم ادعاي «دل پاك» دارند، سخنانشان به شوخي شبيهتر است و بايد ايشان را در انكار واقعيت، در زمره سوفسطائيان شمرد.
2ـ حرمت انساني
همان گونه كه حجاب و پوشش، نوعي «حريم» بين زن و مرد ايجاد ميكند، پرهيز از هرزگي در نگاه و دوري از چشمچراني نيز، «حريمي ديگر» در روابط اين دو جنس به وجود ميآورد. با اين حريم «منظوراليه» در هالهاي از «حرمت» قرار ميگيرد.پيام هر نگاه آلوده آن است كه به طرف مقابل به عنوان «ابزار»ي براي كامروايي توجه دارم و به او نه از زاويه يك انسان با كمالات والا و ارزشهاي متعالي، بلكه از زاويه برآوردن نيازهاي شهواني خويش مينگرم. چنين نگاهي، انسان ـ منظوراليه ـ را از «شخصيت مستقل» به «شخصِ براي من» تنزل ميدهد و در حقيقت، در ذات خود، با نوعي تحقير همراه است.اساسا «نگاهها» پيام دارند و «چشم»ها مانند زبان، سخن ميگويند و گويايند. گاه چشم از «نفرت و خشم» سخن ميگويد، گاه نگاه «بغض» و كينه را بيرون ميريزد، گاه از «محبت» و صميميت خبر ميدهد، گاه حكايت از «طمع» دارد و گاه ...وقتي كه ديده از زن مسلمان فرو خوابانده ميشود و چشم با خيرگي به او نمينگرد و در مقام ورانداز كردن وي برنميآيد ـ غضّ بصر ـ احترام به او را اثبات ميكند. بخصوص كه زنان عفيف مسلمان با رعايت «حجاب»، بر اين «حرمت نهادن» تأكيد ميورزند و با پوشش خود نشان ميدهند كه نگاه مردان را به خويش نميپسندند و با آن مخالفند.تعبير «حرمت نگاه داشتن زنان» با ادب چشمپوشي، از روايتي از رسول خدا استفاده ميشود.16بقيه از صفحه 9قرآن به روشني و وضوح نشان ميدهد كه زناني كه از پوشش مناسب و از متانت و وقار بيشتر برخوردارند، كمتر در معرض مزاحمت افراد سبكسر قرار ميگيرند.حجاب و نگاه هر دو ريشه در احترام زن دارد و اسلام با متانت و وقارِ زن، خواسته است كه او در معرض نمايش قرار نگيرد و حرمت وي حفظ گردد، مردان نيز بايد با «غضّ بصر» اين احترام را جدي بگيرند.حجاب و نگاه هر دو ريشه در احترام زن دارد و اسلام با متانت و وقارِ زن، خواسته است كه او در معرض نمايش قرار نگيرد و حرمت وي حفظ گردد، مردان نيز بايد با «غضّ بصر» اين احترام را جدي بگيرند.
3ـ امنيت اجتماعي
موضوع ضرورت امنيت براي زنان، از اجزاء تفكيكناپذير يك جامعه سالم است و بدون شك پوشش و نگاه حريم اطمينانبخشي براي تأمين اين نياز اساسي تلقي ميشود. متأسفانه در دنياي كنوني كه به اين كمربند حفاظتي و امنيتي بهاي لازم داده نميشود، امنيت زنان بيش از گذشته در معرض خطر قرار گرفته و حضور اجتماعي زنان، مشكل را مضاعف كرده است و آيا از محيطي كه جولانگاه شهوت است ميتواند انتظار امنيت ناموس داشت؟ و آيا به چشمان حريص ميتوان اعتماد كرد؟قرآن به روشني و وضوح نشان ميدهد كه زناني كه از پوشش مناسب و از متانت و وقار بيشتر برخوردارند، كمتر در معرض مزاحمت افراد سبكسر قرار ميگيرند.17
قرائت دوباره
در بيانات ديني علاوه بر آنكه مرزهاي نگاه حرام ترسيم شده است، عوارض و پيآمدهاي منفي نگاه آلوده و لجامگسيخته نيز تبيين گرديده است. قرآن كريم، با تعبير كوتاهي «ذلك ازكي لهم»18، مهار كردن ديده را موجب «پاكيزگي» دانسته است و سپس با جمله: «خداوند به آنچه انجام ميدهند خبير است» ـ ان اللّه خبير بما يصنعون ـ انسانها را به كنترل بيشتر چشم و مراقبت كاملتر فراخوانده است،19 تا همگان با توجه به بصيرت حق در هر حال و در هر جا، او را شاهد بصر خود دانسته و نيمنگاه يا گوشه چشمي را از او پنهان پندارند، چرا كه خداوند حتي بر اسرار، اغراض و حتي خطورات قلبي و انديشههاي پراكنده ذهني نگاهكننده هم آگاه است.در برخي از روايات از نگاه به نامحرم به «تير زهرآلود ابليس» ياد شده است:«النظر الي محاسن المرأة سهم مسموم من سهام ابليس»؛20نگاه به زيباييهاي زنان، تيري زهرآلود از تيرهاي شيطان است.آيتاللّه خوئي در توضيح اين تشبيه كه «نگاه»، «تير شيطان» تلقي شده است، ميگويد:هر تيري، «تيرانداز»ي دارد و «هدفي»، و تيرانداز با تير خود هدف را نشانه ميگيرد. در اين گونه روايات آمده است كه فرد نگاهكننده، تيري را كه ابزار هدفگيري شيطان است به كار ميگيرد هدف او آن است كه اشخاص را با نگاه آلوده به ارتباط نامشروع جنسي وادار سازد.21برخي محققان ديگر، اين روايات را چنين تفسير كردهاند:شخصي كه به نگاه ممنوع مبادرت ميورزد و به مواردي كه نبايد نگاه كند، چشم ميدوزد، مورد تير شيطان قرار گرفته است و شيطان با تير مسموم خود او را شكار نموده و صيد كرده است. پس ابليس با تور نگاه و به وسيله تشويق به چشمچراني، افراد را به دام خود مياندازد و در چنگال خويش گرفتار ميسازد. نگاه حرام، تيري است كه از شيطان به قلب انسان اصابت ميكند.افراد لاابالي، معمولاً نگاه را «عملي ساده در يك يا چند لحظه» تلقي ميكنند و به آثار زيانباري كه پس از آن ميتواند بروز كند، اعتنايي ندارند. آنان نميخواهند باور كنند كه نگاه «قدم اول» است. آن هم قدمي كه يك باره زير پاي انسان را سست ميكند و قدرت تصميمگيري در باره مراحل بعدي را از انسان سلب ميكند. چرا كه براي نگاه كردن، چشم در اختيار ماست و اراده بر آن مسلط است، ولي پس از نگاه «اراده» مغلوب و محكوم هوي و هوس قرار ميگيرد. و به فرموده امام صادق(ع): چه بسا يك نگاه كه حسرت طولاني به دنبال دارد:«كم من نظرة اورثت حسرة طويلة.»22گاه از يك نگاه، خانوادهاي متلاشي ميگردد،گاه از يك نگاه، آتش فتنهاي مشتعل ميشود،گاه از يك نگاه، حيثيت و آبرويي برباد ميرود،گاه از يك نگاه، انسان پاك در منجلاب فساد سقوط ميكند،و ...آيا نبايد نگاههاي خود را جدي بگيريم و با قدرت تقوي آن را كنترل كنيم؟ادامه دارد.