2ـ حرمت انساني - پژوهشی فقهی اجتماعی در موضوع نگاه و مسائل آن (06) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پژوهشی فقهی اجتماعی در موضوع نگاه و مسائل آن (06) - نسخه متنی

محمد سروش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيگانه نيست. هوس، «هرزه» صفت است، ارضا شدني نيست، همچون جهنم است كه هرچه را ببلعد، باز هم مي‏گويد: هَلْ مِنْ مَزيدٍ.

كسي كه مي‏خواهد با نظربازي و چشم‏چراني آرامش كسب كند، همچون نابخردي است كه بخواهد آتش را با هيزم، سير و خاموش سازد.




  • مراد هر كه براري مطيع امر تو گشت
    خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد



  • خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد
    خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد



راه كنترل و آرامش، علاوه بر «ارضاء غريزه» از مسير صحيح و در حد نياز طبيعي، «جلوگيري از تهييج و تحريك» است.

چشم دوختن به صحنه‏هاي تحريك‏كننده و نظر انداختن به آنچه كه تهييج را به دنبال دارد، غريزه جنسي را «هار» مي‏كند و در آن صورت مهار كردن آن سخت دشوار است. تدبير اسلام براي رام كردن اين غريزه، علاوه بر «رعايت پوشش» مناسب، پرهيز از «نگاه»هاي مسموم است كه زنان و مردان بدان موظف شده‏اند.

از امام صادق(ع) نقل شده است كه حضرت عيسي به اصحاب خود فرمود:

«از نگاه حذر كنيد كه آن تخم شهوت را در دل مي‏كارد و براي فتنه صاحبش كافي است.»14

و حضرت رضا(ع) فلسفه حرمت نگاه به زنان را چنين بيان مي‏كند:

«اين كار مردان را تهييج مي‏كند و در اثر آن به فساد روي مي‏آورند.»15




  • دل برود، چشم چو مايل مي‏بود
    دست نظر رشته‏كش دل بود



  • دست نظر رشته‏كش دل بود
    دست نظر رشته‏كش دل بود



آنان كه با «چشم هرز»، باز هم ادعاي «دل پاك» دارند، سخنانشان به شوخي شبيه‏تر است و بايد ايشان را در انكار واقعيت، در زمره سوفسطائيان شمرد.

2ـ حرمت انساني

همان گونه كه حجاب و پوشش، نوعي «حريم» بين زن و مرد ايجاد مي‏كند، پرهيز از هرزگي در نگاه و دوري از چشم‏چراني نيز، «حريمي ديگر» در روابط اين دو جنس به وجود مي‏آورد. با اين حريم «منظوراليه» در هاله‏اي از «حرمت» قرار مي‏گيرد.

پيام هر نگاه آلوده آن است كه به طرف مقابل به عنوان «ابزار»ي براي كامروايي توجه دارم و به او نه از زاويه يك انسان با كمالات والا و ارزشهاي متعالي، بلكه از زاويه برآوردن نيازهاي شهواني خويش مي‏نگرم. چنين نگاهي، انسان ـ منظوراليه ـ را از «شخصيت مستقل» به «شخصِ براي من» تنزل مي‏دهد و در حقيقت، در ذات خود، با نوعي تحقير همراه است.

اساسا «نگاه‏ها» پيام دارند و «چشم»ها مانند زبان، سخن مي‏گويند و گويايند. گاه چشم از «نفرت و خشم» سخن مي‏گويد، گاه نگاه «بغض» و كينه را بيرون مي‏ريزد، گاه از «محبت» و صميميت خبر مي‏دهد، گاه حكايت از «طمع» دارد و گاه ...

وقتي كه ديده از زن مسلمان فرو خوابانده مي‏شود و چشم با خيرگي به او نمي‏نگرد و در مقام ورانداز كردن وي برنمي‏آيد ـ غضّ بصر ـ احترام به او را اثبات مي‏كند. بخصوص كه زنان عفيف مسلمان با رعايت «حجاب»، بر اين «حرمت نهادن» تأكيد مي‏ورزند و با پوشش خود نشان مي‏دهند كه نگاه مردان را به خويش نمي‏پسندند و با آن مخالفند.

تعبير «حرمت نگاه داشتن زنان» با ادب چشم‏پوشي، از روايتي از رسول خدا استفاده مي‏شود.16

بقيه از صفحه 9

قرآن به روشني و وضوح نشان مي‏دهد كه زناني كه از پوشش مناسب و از متانت و وقار بيشتر برخوردارند، كمتر در معرض مزاحمت افراد سبك‏سر قرار مي‏گيرند.

حجاب و نگاه هر دو ريشه در احترام زن دارد و اسلام با متانت و وقارِ زن، خواسته است كه او در معرض نمايش قرار نگيرد و حرمت وي حفظ گردد، مردان نيز بايد با «غضّ بصر» اين احترام را جدي بگيرند.

حجاب و نگاه هر دو ريشه در احترام زن دارد و اسلام با متانت و وقارِ زن، خواسته است كه او در معرض نمايش قرار نگيرد و حرمت وي حفظ گردد، مردان نيز بايد با «غضّ بصر» اين احترام را جدي بگيرند.

3ـ امنيت اجتماعي

موضوع ضرورت امنيت براي زنان، از اجزاء تفكيك‏ناپذير يك جامعه سالم است و بدون شك پوشش و نگاه حريم اطمينان‏بخشي براي تأمين اين نياز اساسي تلقي مي‏شود. متأسفانه در دنياي كنوني كه به اين كمربند حفاظتي و امنيتي بهاي لازم داده نمي‏شود، امنيت زنان بيش از گذشته در معرض خطر قرار گرفته و حضور اجتماعي زنان، مشكل را مضاعف كرده است و آيا از محيطي كه جولانگاه شهوت است مي‏تواند انتظار امنيت ناموس داشت؟ و آيا به چشمان حريص مي‏توان اعتماد كرد؟

قرآن به روشني و وضوح نشان مي‏دهد كه زناني كه از پوشش مناسب و از متانت و وقار بيشتر برخوردارند، كمتر در معرض مزاحمت افراد سبك‏سر قرار مي‏گيرند.17

قرائت دوباره

در بيانات ديني علاوه بر آنكه مرزهاي نگاه حرام ترسيم شده است، عوارض و پي‏آمدهاي منفي نگاه آلوده و لجام‏گسيخته نيز تبيين گرديده است. قرآن كريم، با تعبير كوتاهي «ذلك ازكي لهم»18، مهار كردن ديده را موجب «پاكيزگي» دانسته است و سپس با جمله: «خداوند به آنچه انجام مي‏دهند خبير است» ـ ان اللّه‏ خبير بما يصنعون ـ انسانها را به كنترل بيشتر چشم و مراقبت كامل‏تر فراخوانده است،19 تا همگان با توجه به بصيرت حق در هر حال و در هر جا، او را شاهد بصر خود دانسته و نيم‏نگاه يا گوشه چشمي را از او پنهان پندارند، چرا كه خداوند حتي بر اسرار، اغراض و حتي خطورات قلبي و انديشه‏هاي پراكنده ذهني نگاه‏كننده هم آگاه است.

در برخي از روايات از نگاه به نامحرم به «تير زهرآلود ابليس» ياد شده است:

«النظر الي محاسن المرأة سهم مسموم من سهام ابليس»؛20

نگاه به زيباييهاي زنان، تيري زهرآلود از تيرهاي شيطان است.

آيت‏اللّه‏ خوئي در توضيح اين تشبيه كه «نگاه»، «تير شيطان» تلقي شده است، مي‏گويد:

هر تيري، «تيرانداز»ي دارد و «هدفي»، و تيرانداز با تير خود هدف را نشانه مي‏گيرد. در اين گونه روايات آمده است كه فرد نگاه‏كننده، تيري را كه ابزار هدف‏گيري شيطان است به كار مي‏گيرد هدف او آن است كه اشخاص را با نگاه آلوده به ارتباط نامشروع جنسي وادار سازد.21

برخي محققان ديگر، اين روايات را چنين تفسير كرده‏اند:

شخصي كه به نگاه ممنوع مبادرت مي‏ورزد و به مواردي كه نبايد نگاه كند،

چشم مي‏دوزد، مورد تير شيطان قرار گرفته است و شيطان با تير مسموم خود او را شكار نموده و صيد كرده است. پس ابليس با تور نگاه و به وسيله تشويق به چشم‏چراني، افراد را به دام خود مي‏اندازد و در چنگال خويش گرفتار مي‏سازد. نگاه حرام، تيري است كه از شيطان به قلب انسان اصابت مي‏كند.

افراد لاابالي، معمولاً نگاه را «عملي ساده در يك يا چند لحظه» تلقي مي‏كنند و به آثار زيانباري كه پس از آن مي‏تواند بروز كند، اعتنايي ندارند. آنان نمي‏خواهند باور كنند كه نگاه «قدم اول» است. آن هم قدمي كه يك باره زير پاي انسان را سست مي‏كند و قدرت تصميم‏گيري در باره مراحل بعدي را از انسان سلب مي‏كند. چرا كه براي نگاه كردن، چشم در اختيار ماست و اراده بر آن مسلط است، ولي پس از نگاه «اراده» مغلوب و محكوم هوي و هوس قرار مي‏گيرد. و به فرموده امام صادق(ع): چه بسا يك نگاه كه حسرت طولاني به دنبال دارد:

«كم من نظرة اورثت حسرة طويلة.»22

گاه از يك نگاه، خانواده‏اي متلاشي مي‏گردد،

گاه از يك نگاه، آتش فتنه‏اي مشتعل مي‏شود،

گاه از يك نگاه، حيثيت و آبرويي برباد مي‏رود،

گاه از يك نگاه، انسان پاك در منجلاب فساد سقوط مي‏كند،

و ...

آيا نبايد نگاه‏هاي خود را جدي بگيريم و با قدرت تقوي آن را كنترل كنيم؟

ادامه دارد.

/ 5