3 ـ مكارم اخلاق - خورشید شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خورشید شرق - نسخه متنی

محمد عابدی میانجی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


بر اين اساس، امام رضا عليه‏السلام نيز مانند ديگر امامان معلّم انسان‏ها بود و هيچ انساني حق استادي بر وي نداشت.


3 ـ مكارم اخلاق

اخلاق خوب، نشان دهنده‏ي ذات نيك و درون زيباي انسان است. امام رضا عليه‏السلام چنان به اين ويژگي آراسته بود كه دوست و دشمن را جلب مي‏كرد. ابراهيم بن عباس صولي در اين‏باره گفته است:


هرگز نديدم در سخن گفتن با كسي درشتي كند.


هرگز نديدم سخن كسي را پيش از آن كه تمام شود، قطع كند.


هرگز درخواست كسي را كه قادر به انجام دادنش بود، رد نكرد.


در برابر هم‏نشين، پاهايش را دراز نمي‏كرد.


در برابر هم‏نشين تكيه نمي‏داد.


نديدم به بردگان بد بگويد.


هر كه ادعا كند در فضيلت مانند او ديده، باور نكنيد.16


يسع بن حمزه مي‏گويد: در مجلس امام رضا عليه‏السلام مشغول گفت و گو بوديم كه مردي بلند قامت داخل شد و گفت: سلام بر تو اي فرزند پيامبر خدا، من مردي از دوستان شما، پدران و نياكانتانم. اكنون از زيارت خانه‏ي خدا باز گشته‏ام و چيزي كه بتوانم با آن خود را به خانه برسانم ندارم. مرا به ديارم فرست؛ من داراي نعمت و دولتم و درخور صدقه نيستم، آنچه مرحمت فرمايي، از سوي شما صدقه خواهم داد.


امام از او خواست بنشيند. بعد از پايان جلسه، از وي اجازه گرفت و به خانه رفت. لحظاتي بعد، در را بست؛ دستش را اخلاق خوب، نشان دهنده‏ي ذات نيك و درون زيباي انسان است. امام رضا عليه‏السلام چنان به اين ويژگي آراسته بود كه دوست و دشمن را جلب مي‏كرد.


از بالاي در بيرون آورد و پرسيد: [آن مرد [خراساني كجاست؟! مرد پاسخ داد: اين جايم.


فرمود: اين دويست دينار را بگير، با آن هزينه‏ي سفرت را تأمين كن؛ به اين‏ها تبرك بجوي، از سوي من صدقه مده و بيرون شو.


يكي از ياران حضرت پرسيد: فدايت شوم به او مهرباني كردي و چهره پنهان ساختي؟!


فرمود: چون نيازش را برآوردم، نخواستم خواريِ خواهش را در چهره‏اش ببينم. آيا اين حديث پيامبر را نشنيده‏اي كه فرمود: كار نيكي كه پنهان انجام شود، برابر هفتاد حج است و افشا كننده‏ي كار بد خوار و پنهان كننده‏ي آن آمرزيده است... .17







  • اي جنابت قبله‏ي حاجات‏ارباب‏نياز
    حاجت ابن يمين را هم روا كن بهر انك
    در ره اخلاص تو جز افتخارم هيچ نيست
    نيستم محتاج دنيا چون فنايش در پي است
    كار عقبي دار و حالش را كه‏در دار البقاست18



  • حاجتي‏كاين جا رودمعروض بي‏شبهت رواست
    حاجت خلقان روا كردن ز اخلاق شماست
    و آن كه زاد او نه فقرست اندرين ره بينواست
    كار عقبي دار و حالش را كه‏در دار البقاست18
    كار عقبي دار و حالش را كه‏در دار البقاست18




* * *


4 ـ هدايت منحرفان

امام رضا عليه‏السلام به راهنمايي و هدايت منحرفان فكري و سياسي بسيار اهميت مي‏داد. پس از شهادت امام كاظم عليه‏السلام ، گروهي چنان پنداشتند امام كاظم عليه‏السلام همچنان زنده است. حضرت رضا عليه‏السلام به شيوه‏هاي مختلف با اين گروه رو به رو مي‏شد و به هدايت آن‏ها مي‏پرداخت. عبداللّه بن مغيره عراقي مي‏گويد: من به مذهب واقفيه اعتقاد داشتم. وقتي براي به جاي آوردن مراسم حج به مكه رفتم، ترديد وجودم را فرا گرفت. خود را به ديوار كعبه چسباندم و گفتم: خدايا، نيازم را مي‏داني، مرا به بهترين دين‏ها ارشاد فرما!


همان‏جا به قلبم خطور كرد نزد امام رضا عليه‏السلام به مدينه بروم. وقتي به خانه‏ي حضرت رسيدم، به خادم گفتم: به مولايت بگو مردي عراقي آمده است. در اين لحظه، صداي امام رضا عليه‏السلام را شنيدم كه دو بار فرمود: عبداللّه بن مغيره، وارد شو.


وارد خانه شدم، به چهره‏ام نگريست و فرمود: خداوند دعايت را مستجاب و تو را به دين خويش هدايت كرد.


گفتم: اشهد انك حجّة اللّه و امينه علي خلقه.19


عالم آل محمد از درياي مواج دانش خويش در مسير راهنمايي دانشوران نيز بهره مي‏برد. مناظره‏هاي آن حضرت بر درستي اين سخن گواهي مي‏دهد. صفوان بن يحيي مي‏گويد:


يوحنا نزد امام رضا عليه‏السلام آمد و گفت: گروهي ادعايي دارند. جمعي سخن آن‏ها را درست مي‏دانند ولي افزون بر آن، ادعاي ديگر نيز دارند. در اين باره چه مي‏فرماييد؟


حضرت فرمود: ادعاي گروه اول پذيرفته است و ادعاي گروه دوم بدان سبب كه گواهي ندارند، پذيرفته نيست.


يوحنا گفت: ما بر اين باوريم عيسي، روح خدا و كلمه‏ي او است. مسلمانان نيز اين سخن را مي‏پذيرند؛ ولي مي‏گويند محمد رسول خدا است. ما اين ادعا را قبول نداريم. بي‏ترديد آنچه بر آن توافق داريم، از آنچه در آن اختلاف داريم، بهتر است.

/ 8