ضماير در نقشِ مضاف اليهي - ترکیب های اضافی در ترجمه روسی قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترکیب های اضافی در ترجمه روسی قرآن کریم - نسخه متنی

احمد پاکتچی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ضماير در نقشِ مضاف اليهي

همواره در آثار دستوريِ هر دو زبان، معناي ملكيت و با قدري گسترش، تخصيص، به عنوان اصلي‏ترين معنايي شناخته شده است كه از اضافه مي‏تواند مراد باشد. در قرآن كريم نيز، بخش اساسيِ تركيب‏هاي اضافي، رساننده معناي ملكي ـ تخصيصي است و درصدي قابل ملاحظه از اين كاربردها، تركيب‏هايي است كه در آنها مضاف اليه، ضميرهاي متصل مجرور است. معناي مراد از اضافه يك اسم به يك ضمير، از جمله مواردي است كه اساسا در زبان عربي قابل ساخت به صورت تركيب وصفي نيست و در اين زبان، تصريفي براي ساختن وجه وصفي از ضماير، پيش بيني نشده است. اين در حالي است كه در زبان روسي در كنار «ضماير اسمي در حالت مضاف اليه» كه معادل تحت اللفظي ضماير متصل مجرور در عربي‏اند، وجوه وصفي نيز از ضماير ساخته مي‏شود كه كثرت كاربرد آنها با وجوه اسميِ ياد شده غير قابل مقايسه است. كاربرد ضماير در حالت مضاف اليه، نه تنها در روسيِ نوين، بلكه در روسي كهن نيز بسيار محدود بوده و اساسا در مواردي محدود و قالبي، از آن جمله تعبيرهايي روزمره (چون radi tebya, protiv tebya, sredi nas) كاربرد داشته است.

به طور كلي، روش عادي در ترجمه تركيب‏هاي اضافيِ «اسم + ضمير» از عربي به روسي، تبديل آنها به تركيب وصفي است كه در ترجمه‏هاي روسي قرآن نيز به صورت يك قاعده به چشم مي‏آيد و حتي از مقيّدترين مترجمان به لفظِ متن، تلاشي در جهت ترجمه تحت اللفظيِ چنين تركيب‏هايي ديده نشده است. آنچه مي‏تواند به عنوان وجه تمايز متون كهنِ روسي از متون امروزي، در بحث ترجمه چنين تركيب‏هايي سودمند افتد، تقديم و تأخير صفت و موصوف در تركيب‏هاي ملكي ـ تخصيصي است. در متون كهن روسي، قرار گرفتنِ صفتِ ملكي پس از موصوف خود، نياز به جست و جو دارد. به عنوان نمونه‏هايي از تقدمِ موصوف، در كنار تعبيرِ Otche nash(انجيل متي، 6:9) كه سرآغاز نيايشي مشهور در ميان عموم مسيحيان است، در بندبند ترجمه روسي كتاب مقدس مي‏توان موارد متعددي از اين دست را پي جويي كرد.

از آن جا كه تقديم موصوف بر صفت ملكي در روسي امروزي نيز، هم در زبان ادبي و هم در زبان روزمره، در سطح محدودي كاربرد دارد و با توجه به حاكم بودن نظام حالت‏ها، در صورت كاربرد، براي شنونده هيچ گونه ابهامي در تشخيص ايجاد نخواهد شد، استفاده از اين گونه تركيب‏هاي وصفي در ترجمه‏هاي قرآن مي‏تواند گونه‏اي مقبول از گرايش به سبك نگارش متون كهن باشد كه در عين ياد آوريِ فضايي قديم ــ كه لازمه ترجمه‏اي از متون كهن، به ويژه مذهبي است ــ به اندازه كافي براي خواننده قابل فهم است. در ترجمه‏هاي متداول، سابلوكوف در حدي گسترده از اين شيوه كهنه سازيِ متن بهره برده و قدري محدودتر، كراچكوفسكي نيز از آن استفاده كرده است. به عنوان نمونه در آيات آغازين سوره بقره، تركيب‏هاي «ربهم» و «قلوبهم» را سابلوكوف در هر دو مورد با استفاده از صفت پس آيند برگردان كرده است (serdtsa ix; gospoda ix)، در حالي كه كراچكوفسكي تنها در برخي موارد از اين روش بهره برده(مانند serdtsa ix؛ قس. ix gospoda) و در ترجمه اخير از گروهِ عثمانوف نيز، اصولاً بنا بر شيوه امروزي صفتِ پيش آيند نهاده شده است.

حتي براي هواداران گرايشي كه بيشترين گريزِ ممكن از كهنگي را توصيه مي‏كند، در مواردي كه تأكيد و تكيه بر صفتِ ملكي در سياق جمله مقصود باشد، استفاده از صفت پس آيند، امري پسنديده مي‏تواند بود. به عنوان نمونه‏اي از اين دست، بايد به تركيب‏هاي «عبادي» و «جنتي» در آيه‏هاي 29 و 30 از سوره فجر اشاره كرد كه در ترجمه آن، عبارتِ سابلوكوف (slug moix; rai moi)، نسبت به عبارت‏هاي روز مـره كـراچـكـوفـسـكـي (moimi rabami; moi rai) و گروهِ عثمانوف (moix rabov; moi rai)، از حيث تأكيد بر انتسابِ ويژه اين عباد و اين جنت به خداوند، رساتر به نظر مي‏رسد.

/ 8