كيسان كيست؟ <p /> - کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟! (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟! (1) - نسخه متنی

سید ابراهیم سید علوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به نظر نگارنده، جريان علويان سوريه وجز آن، و ماجراى فاطميان مصر وامثال آنان كه در تاريخ در باره آنان، مطالبى مطرح است وبا واقعيت اهاى موجود تطابق ندارد و با آنچه كه علماى بزرگ اين جمعيت كه امروز از آزادى قابل توجهى برخوردارند اظهار مى‏دارند، وفق نمى‏دهد از همان مقوله است و تحقيق و بررسى علمى بيشترى را مى‏طلبد.

به صراحت‏بايد گفت: على اللهى بودن علويان و يا باطنى‏گرى فاطميان به آن شكل كه مطرح است، چندان مسئله روشنى نيست; زيرا رقابت تند و تيز عباسيان با فاطميان مصر وتلاش شبانه‏روزى زمامداران و خليفگان عباسى در از ميان بردن فاطميان كه در شمال آفريقا ومصر حاكميت نيرومندى داشته‏اند از نقطه نظرهايى است كه هيچ پژوهشگرى از آن نبايد غفلت داشته باشد. تنظيم طومارى عليه فاطميان و به قصد خدشه وارد كردن به نسب ايشان و امضاى آن توسط بسيارى ازمعاريف زمان وتحت فشارحكومت عباسيان در بغداد و امتناع سيد شريف رضى از امضاى آن ازمسلمات تاريخ است. (4) وبا خواندن آن ماجراى تاريخى به حقايق پشت پرده مى‏توان پى برد.

اين نص تاريخى را ناديده نتوان گرفت كه سيد شريف رضى، حكومت فاطميان را خوش داشت و اقامت در بغداد و در زير سلطه عباسيان بغداد را ذلت مى‏انگاشت.




  • ما مقامى على الهوان و عندى
    البس الذل في ديار الاعادي
    و بمصر الخليفة العلوي



  • مقول صارم و انف حمي
    و بمصر الخليفة العلوي
    و بمصر الخليفة العلوي



چرا تن به ذلت و خوارى دهم؟ كه من شمشيرى آخته و شرف و فضيلت غير قابل انكار دارم. من همانند آن پرنده بلند پروازم كه از دسترس تجاوزگران حرمت‏شكن، بدورم. انسانى با آن شمشير آهيخته، چه عذرى دارد اگر از جستجوى مجد و شرف بيشتر، باز نشيند؟! آن كس كه پدر او و پدر من سرور او سرور من، يكى است آنگاه كه بيگانگان قصد ظلم و ستم، كنند. رگ و پى من به رگ و پى او پيچيده است و آن رگ و پى محمد وعلى صلى الله عليهما و آلهما است. من اگر در ديار دوست و زير سايه حكومت ايشان، ذليل هم باشم، عزيز و برخوردار هستم و در آنجا در عين تشنگى، سيرابم. (5)

با اين وجود، آيا مى‏توان باور داشت‏سيد شريف رضى با آن سلامت فكر وعلو انديشه تمايل به خلفايى داشته باشد كه تفكرات خاص باطنى گرى دارند و آيا مى‏توان اذعان كرد كه حكيم ناصر خسرو با آن كياست و فطانت و با آن تعالى انديشه كه در آثارش هويدا مى‏باشد از آن چنان جريانات، پيروى مى‏كرده است؟!

حقيقت آن است كه عباسيان تشنه قدرت همانند همپالگى‏هاى خود در طول تاريخ براى رسيدن به مقاصد شوم سياسى و سلطانى، از هيچ عملى، فروگذار نمى‏كردند چنان كه در همين زمينه، علاوه بر دست‏به كار شدن در ايجاد ترديد در نسب فاطميان در نسبت‏هاى نارواى ديگر، غوغا راه انداخته و صفحات تاريخ را جدا تيره و تار كردند.

ما در اين مقال راجع به كيسانيه سخن خواهيم گفت و در طرح اصل مطلب از كتاب و ابتكار نويسنده و پژوهشگر ارجمند عبدالواحد انصارى بهره خواهيم گرفت و گزارش گونه‏اى از كتاب ايشان، ارائه خواهيم داد و در صورت امكان به منابع دست اول استناد كرده و در اين راستا مواردى از آن كتاب را اصلاح كرده‏ايم.

كيسان كيست؟

در باره شناخت‏شخصى و شخصيتى كيسان به اختلاف نظر شديد برمى‏خوريم و با تفحص منابع تاريخى وكلامى به چند قول دست مى‏يابيم.

1. كيسان لقب خود مختار بن ابى عبيده ثقفى است و از اول اين نام را داشته است و گفته‏اند آن هنگامى كه پدر او نوزاد خانواده را حضور على امير مؤمنان‏عليه السلام آورد و آن حضرت دست مهر و محبت‏بر سر او كشيده و فرمود: «كيس، كيس‏» زيرك است، با هوش است و از همين زمان او كيسان لقب گرفت.

و برخى هم گفته‏اند: محمد بن حنفيه، اين لقب كيسان را به مختار داد آنگاه كه او را براى گرفتن خون امام حسين به عراق اعزام كرد و هوشيارى و فراست لازم را در او ديد. (6)

/ 9