همسايگان مسجد بايد ضمن اهتمام ورزيدن به عمران و آباداني مسجد در فعاليتهاي خود انگيزهاي پاك و الهي داشته و تلاش خود را براي احياي خانه توحيد خالص كنند و در پي شهرتهاي فناپذير و انگيزههاي به تحليل رونده نروند. همسايگان بايد در اخلاق، رفتار و برخوردهاي اجتماعي نيز حرمت مسجد را مراعات كنند و آن را پايگاه تربيت ديني و پرورش حالات فطري و روحي تلقي بنمايند. كوتاهي در حفظ و استحكام مسجد و تسامح در امور اين مكان ارجمند، توسط همسايگان، زمينههاي تخريب آن را پديد آورده و خداي ناكرده اين افراد مشمول سخني از قرآن ميشوند كه ميفرمايد: «وكيست ستمكارتر از آن كه مردم را از ذكر نام خدا در مساجد منع كند و در خرابي آن بكوشد، چنين گروهي نبايد در مساجد مسلمين حضور يابند جز آن كه بر خود (به خاطر اعمال سوء) خائف باشند، ذلّت در دنيا نصيبشان ميشود و در آخرت عذابي بسيار سخت دارند».10 از حضرت علي(ع) نقل شده كه آن امام فرمودهاند: «مسجد در مورد خرابي خود به پيشگاه خداوند متعال گله ميكند و از آبادكنندگانش وقتي از آن دور شوند و سپس به سويش آيند شادمان ميگردد، همان گونه كه يكي از شماها وقتي مدتي از فردي دور بودهايد و حال به طرف شماآيد خوشحال ميشويد».11 بيهقي سبزواري ميگويد از قول بزرگي نقل شده كه ثواب تطهير مسجد بسيار است و فضيلت آن بيشمار بوده و آيه «...ان طَهِّرا بيتي للطّائفين والعاكفين و الركع السجود»12 بر اين معنا دلالت دارد. رسول خدا(ص) فرمود كسي كه مسجدي را جاروب كند، چون فردي است كه با پيامبرخدا(ص) در چهارصد غزوه شركت كرده و چهارصد حج انجام داده و چهارصد بنده، آزاد نموده و چهارصد روز، روزه گرفتهاند. در پايان اين روايت، بيهقي ميافزايد: چون ثواب تطهير مسجد چنين باشد، اجر تعمير آن نيز اين گونه است.13 بنابراين همسايگان مسجد نبايد خودشان را از چنين پاداشهاي معنوي محروم كنند و نسبت به پاكيزه نگهداشتن خانه خدا و آباداني مراكز عبادي و مصلاّي مؤمنين دقت و اهتمام ويژه داشته باشند و اين گونه نباشد كه در نظافت و عمران خانههاي خود مُصرّ گردند، ولي از تعمير و تطهير مساجد غافل گردند. ابوذر غفاري روايت كرده كه رسول اكرم(ص) فرمود: «كسي كه مسجدي را جاروب نموده و يا آن را خوشبو گرداند، در روز قيامت، نامه عملش را به دست راست وي دهند و از قبر در حالي خارج ميشود كه به بوي معطر مشك غليظ آغشته ميباشد» و در حديث ديگري آمده: «جاروب نمودن و دوركردن گرد و غبار از مسجد موجب ميشود خداوند، انسان را از گناهانش پاك گرداند».14
* هويت معنوي
افرادي كه در همسايگي مسجد اسكان دارند و ساكنان محلاتي كه هويّت فرهنگي خود را مديون اين گونه اماكن مقدّس ميدانند، بايد در اخلاق و رفتار خويش احتياط افزونتري به خرج داده و از ارتكاب اعمالي كه حرمت مسجد را تنزّل ميدهد اجتناب كنند. در مناطق سنتي و شهرهاي تاريخي ايران، خصوصا نقاط مركزي و كويري، مسجد جامع در وحدت و انسجام بخشيدن به محلاّت، نقش ويژه و تعيين كنندهاي دارد و نام آن محلات با عنوان مسجد گره خورده و حتي در مسائل ارتباطي، پيوند عاطفي و همزيستي و معاشرت مردم مسجد تأثير بارز خود را نشان داده است، همسايگان مسجد از سر صدق و اخلاص و با نيّتي خوش و انگيزههايي عالي از نان و آب خويش مايه گذاشته و بر شكوه معماري و عزّت و عظمت مسجد افزودهاند و بر خويشتن روا نداشتهاند كه ساختمانهاي خود را مجللتر از مسجد يا مرتفعتر از آن قرار دهند. براي آنان از گذشتههاي دور، خانه جايي براي زيستن و رستن از تنهايي است، ولي مسجد مكان خلوت كردن با خدا و درد دل نمودن با پرواپيشگان و ابراز علاقه به انبيا و اولياست. به همين دليل اين اماكن مقدس در تسكين روحي و آرامش رواني افراد دخالت دارد و حتي افراد را به اين باور ميرساند كه بركت زندگي، افزايش رزق و روزي و رهايي از بلاهاي ارضي و سماوي در گرو توجه به اين مكانها و اهتمام در عمران آنهاست، قرنهاست كه مساجد به محلات مسكوني طراوت و صفا بخشيده و چون رگ حياتي و قلب تپنده شهر، نقش تعيين كنندهاي را عهدهدار بوده و در كنترل رفتار انسانها با هم و جلوگيري از خلافها و گسترش نيكيها مؤثر بوده و ميباشند. اصولاً ساختمان مسجد در بين افراد محل، آن چنان حال و هواي معنوي ايجاد ميكند كه هر كسي تصوّر مينمايد صفاي روحاني مسجد چون چشمهاي جوشان در كوي و برزنهاي محل جاري است و زندگي فردي و اجتماعي آنان با مسجد گره خورده است.