مديريت و تأمين نيرو - مدیریت و رهبری از دیدگاه شهید مظلوم آیت اللّه بهشتی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدیریت و رهبری از دیدگاه شهید مظلوم آیت اللّه بهشتی - نسخه متنی

مسیح مهاجری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مديريت و تأمين نيرو

يكي از نكات قابل توجه در مبحث مديريت از ديدگاه شهيد بهشتي و همچنين سيره عملي ايشان، چگونگي تأمين نيروست. شهيد بهشتي، كشف نيروهاي لازم براي بر عهده گرفتن مسئوليتها را در سطوح مختلف از جمله اقداماتي مي‏دانست كه خود مديران در هر سطحي كه هستند مي‏توانند انجام دهند. ايشان معتقد بودند پيدا كردن افراد عادل، صادق و قابل اعتماد و سپردن كارها به آنها يكي از اصول مديريت است.50

نكته قابل توجه اينكه شهيد بهشتي، خود به اين اصل پايبند بود و در همه حال خود را موظف مي‏دانست در پي كشف نيروهاي جديد باشد؛ به گونه‏اي كه اين نكته را گاهي در سخنرانيهاي عمومي خود نيز اظهار مي‏كرد و از اينكه توانسته است افراد شايسته‏اي براي قبول مسئوليت كشف كند خوشحال بود.51

مديريت و جاذبه و دافعه

نيروهاي موجود در جامعه از نظر شهيد بهشتي به سه دسته تقسيم مي‏شوند: يك دسته كساني كه صادق و قابل اعتماد و كاردان هستند. دسته دوم افراد بي‏تفاوت يا كم تفاوت و دسته سوم كساني كه چنان فاسدند كه اميدي به اصلاحشان نيست.

تكليف دسته اول روشن است. آنها نيروهايي هستند كه مي‏توان بدون هيچ مشكلي كارها را به آنها سپرد. نظر شهيد بهشتي در باره دسته دوم اين است كه بايد براي جذب آنها تلاش كرد و به آنها فرصت خودسازي داده شود و در باره دسته سوم معتقدند بايد دفع، و از جريان اجتماعي بركنار گردند.52

نكته مهمي كه در زمينه جذب نيرو توسط مديريت جامعه در نگاه شهيد بهشتي به چشم مي‏خورد، جايگاهي است كه ايشان براي جوانان قائل هستند. اين جايگاه در بيان شهيد بهشتي اين چنين ترسيم شده است: «بايد نسل جوان با ايمان را به ميدان كار بياوريم و با خاميهايشان بسازيم و از خودسازيهايشان لذت ببريم و آينده را به دست آنان بسپاريم.»53

مديريت و اقتضاي زمان و مكان

توجه به اقتضاي زمان و مكان، اهرم و امكان مهمي است كه در اختيار حاكم اسلامي براي تأمين مصالح عامه قرار دارد. اين امكان، مبناي بينش فقهي شهيد بهشتي در مسأله حكومت ديني است. با تكيه بر همين بينش است كه ايشان در مسأله تعارض مرجعيت و رهبري، نظر رهبر و حاكم اسلامي را بر نظر ساير فقيهان حتي مراجع، مقدم مي‏دانند.54 اين نظر، اهميت بلامعارض بودن مديريت را در سطح جامعه از ديدگاه شهيد بهشتي نشان مي‏دهد.

بر همين اساس است كه دولت اسلامي حق وضع ماليات به تناسب نياز حكومت و تعيين نرخ كالاها و نظارت بر معاملات را دارد و آيت‏اللّه‏ بهشتي، واگذاشتن جامعه به انصاف كاسبها و خودداري از نرخ‏گذاري را خلاف احتياط فقهي مي‏داند و معتقد است در يك جامعه اسلامي چنين چيزي پذيرفته نيست.55 به همين موازات در رعايت احكام فقهي و اجراي آنها، مطلق‏گرايي تفكري غيرمنطقي است كه مانع حل مشكلات جامعه بر اساس بينش ديني و مصالح عامه مي‏شود.

در مبحث بانكداري با اينكه شهيد بهشتي جريان موجود بانكها را در جهان امروز، جرياني فاسد و ظالم و آلوده به ربا مي‏داند و به همين دليل در دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي در ايران تأسيس صندوقهاي قرض‏الحسنه را براي آلوده نشدن مردم به بانكهاي ربوي توصيه مي‏كرد، در عين حال از آنجا كه تأمين امنيت پول و نگهداري بي‏خطر آن در صندوقهاي قرض‏الحسنه و ساير جاها ميسر نبوده و تنها بانكها بودند كه از امنيت كافي برخوردار بودند، سپردن پول به بانكها را براي افراد و حتي براي خود صندوقهاي قرض‏الحسنه مجاز مي‏دانستند و كساني را كه به اين طرز فكر خرده مي‏گرفتند به دليل مطلق‏گرايي نكوهش مي‏كردند و معتقد بودند اين طرز فكر نه تنها مفيد نيست بلكه به جريان سالم كارها لطمه مي‏زند.56 اين نظر، نشانه اهميتي است كه شهيد بهشتي براي نقش زمان و مكان در تصميم‏گيريها و عملكرد مديريتها قائل است.

فصل سوم ـ مباحث جانبي مديريت

نقش مديران در برخورد با آن دسته از مسائل جامعه، كه هر چند نه مستقيم ولي به گونه‏اي با مديريت مرتبط است، اهميت زيادي در چگونگي اداره جامعه دارد. مواردي از اين مسائل در نظريات شهيد بهشتي به چشم مي‏خورد كه در اين فصل به آنها مي‏پردازيم:

انتخاب كارگزاران در مرحله انتقال

در نظام مبتني بر دين، مديريت بر اصولي استوار است كه بطور طبيعي زمينه براي اعمال آن اصول، فراهم و يا قابل فراهم كردن است. اين وضعيت در نظام ضد ديني يا غيرمبتني بر دين وجود ندارد. در چنين نظامهايي، آرمانگرايان و معتقدان به تأسيس حكومت ديني مي‏كوشند به هر مقدار كه ممكن باشد و در هر محدوده‏اي كه زمينه وجود داشته باشد، امكاناتي را براي تعامل سالم و مبتني بر دين فراهم كنند. اين، خود بخشي از اقداماتي است كه بايد براي تأسيس حكومت ديني صورت گيرد.

پس از تأسيس حكومت اسلامي و در شرايطي كه نيروهاي كارگزار طبق ضوابط نظام غيرديني برگزيده شده‏اند، سلوك مديران با اين كارگزاران و اصولاً گزينش مديران توسط نظام ديني، كار پيچيده‏اي است. اين، در واقع مرحله انتقال از يك نظام ضد ديني يا غير ديني به نظام ديني، و وظيفه مديريت كلان جامعه در گزينش كارگزاران، بسيار پيچيده و دشوار است.

شهيد بهشتي در اين زمينه معتقد به انتخاب نسبي است با اين شرط كه همواره تلاش بر كشف نيروهاي شايسته‏تر باشد:

در مرحله انتقال از جامعه طاغوتي به جامعه مطلوب الهي اسلامي، در هرجا مؤمن‏ترين و با تقواترين را به صورت نسبي انتخاب مي‏كنيم ولي در آن نسبت نمي‏مانيم و درنگ نمي‏كنيم، طوري عمل مي‏كنيم كه منتخب ما دو سال ديگر از منتخب امسال ما با ايمانتر، با تقواتر، مكتبي‏تر و آگاهتر باشد.57

مديريت و اقليتها

چگونگي رفتار با اقليتهاي ديني در زمينه‏هاي مختلف از جمله مسائل مهمي است كه به هر حال مديريت جامعه مبتني بر حكومت ديني با آن سروكار خواهد داشت. آزادي بيان، آزادي عقيده و برخورداري از حقوق اجتماعي از موضوعات مهم اين مبحث هستند.

از ديدگاه شهيد بهشتي، اقليتها در انجام مراسم ديني، داشتن انجمنهاي ديني و فرهنگي و تعليم و تربيت فرزندان بر اساس اعتقادات ديني خودآزادند و از نظر سياسي و اجتماعي وضعي مشابه مردم ديگر دارند.58 بدين ترتيب، در زمينه سپردن كار به اقليتها، ضابطه همان است كه در مبحث تعهد و تخصص توضيح داده شد؛ يعني از تخصص افرادي كه امين و قابل اعتماد هستند استفاده مي‏شود با اين قيد كه عدم پايبندي آنها به مكتب در ديگران اثر منفي نگذارد.59

/ 10