امــامت و تلاطم سياسي ـ اجتمــاعــي اميرالمؤمنين(ع) و وقايع سال 35 هجري
حجتا... ايزدي چكيدهشهر مدينه در چهارمين دهه حيات اسلامي خود گرفتار تركيب ناهمگون جمعيتي شده بود. مردم مسلمان مهاجر و انصار، غلامان، كنيزان و اعراب باديهنشين هر كدام گرايشهاي سياسي و فرهنگي خاص خود را داشتند. از طرف ديگر با ورود سيل غنايم به مدينه و تبعيض در تقسيم آن، فاصله بين طبقات تشديد شد. در چنين هنگامي با رويكار آمدن عثمان به عنوان سومين خليفه مسلمانان و اعمال سياستهاي قبيلهاي و اشرافي علل انزجار مسلمين پاكباخته و طبقات پايين جامعه را فراهم آورد و اصرار وي بر مواضع غلطش باعث قتل او شد. حضرت علي(ع) در اين هنگام تلاشهاي اصلاح طلبانهاي را براي تعديل اوضاع شروع كردند، اما نفوذ بيش از حد امويها در تصميمگيريهاي خليفه مانع از تحقق خواستهاي آن حضرت شد و در نهايت آنچه اتفاق افتاد نتيجه يك حركت تودهاي بود كه هيچكس قادر به كنترل آن نبود.اگرچه اطلاع و آگاهي، از سيره ائمه اطهار(س) بسيار ضروري است، امّا با وجود ارتباط بسيار مستحكمي كه از جهت عاطفي بين ما و آن بزرگواران وجود دارد، نسبت به سيره اين چراغهاي هدايت و روشنايي راه بشريت، كمتر كار علمي انجام دادهايم. اقوال مختلفي در باره واقعه سال 35ه·· .(قتل عثمان) و چگونگي آن وجود دارد. همچنين نسبت به اقدامات حضرت علي(ع) در آن هنگام نظريات ضد و نقيضي ارائه شده است. تشخيص موضع و سيره مبارك آن حضرت در اين مورد از لابلاي بحثهاي روايي صِرف روشن نميشود. با شناخت دقيق اوضاع سياسي ـ اجتماعي آن روزگار و اقوال مختلف است كه سيره مبارك حضرتعلي(ع) قابل تشخيص است. اين مقاله تلاشي در جهت شناخت سيره آن حضرت با تكيه بر تحقيق در مسائل سياسي ـ اجتماعي آن روزگار است.اميد است كه خوانندگان محترم، نگارنده را از نظريات اصلاحي خويش بهرهمند سازند.
اجمالي از وضعيت عمومي مدينه
براي شناخت بهتر زمينههاي پيدايش بحراني كه در سال 35 ه·· . در شهر مدينه اتفاق افتاد، آشنايي اجمالي با وضعيت عمومي اين شهر در آن هنگام ضروري است. اين موضوع در سه بخش سياسي ـ اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي توضيح داده ميشود:
الف ـ اوضاع سياسي ـ اجتماعي
در اين هنگام چهار گروه اجتماعي در مدينه زندگي ميكردند كه هر كدام گرايشهاي سياسي و ويژگيهاي فرهنگي متمايز از ديگران داشتند كه عبارت بودند از:1ـ انصار: مردم مدينه در سختترين وضعيت و هنگامي كه كفار قريش قصد جان پيامبر اكرم(ص) را كرده بودند، پذيراي آن حضرت و يارانش شدند و آنها را در اموال و زندگي خويش سهيم كردند. با فضاي بازي كه در مدينه براي فعاليت مسلمانان ايجاد شد، تشكيل حكومت اسلامي عملي شد. اين مردم در درگيريهاي نظامي بين اسلام و شرك از خود اخلاص و شجاعت زيادي نشان دادند و به همين دلايل بين خود و اسلام احساس پيوندي محكم و صميمي ميكردند. هنگام تعيين جانشين رسول اكرم (ص) مهاجران بر آنان پيشي گرفتند و رهبري جامعه اسلامي را به خود اختصاص دادند. انصار در زمان سه خليفه قبل از حضرت علي(ع) جايگاه برجستهاي در اداره مملكت اسلامي نداشتند. اين موضوع باعث سستي پيوند بين مردم مدينه به عنوان شهروندان اصلي و رهبري جامعه اسلامي شده بود.2ـ مهاجران: مسلماناني كه از مكه به مدينه هجرت كرده بودند، براي خود امتيازاتي قائل بودند. آنها قرابت بين خويش و پيامبر اسلام (ص) را يكي از ملاكهاي برتري خود بر ديگر مسلمانان ميدانستند. از طرف ديگر قريشيان با سوابق طولاني قيادت، رهبريِ سياسي ـ اجتماعيِ منطقه را به عهده داشتند؛ لذا با كمي كشمكش و نزاع، رهبري سياسي جامعه اسلامي را پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) به دست گرفتند.3ـ اعراب بدوي: عده زيادي از مردم جزيرةالعرب بودند كه پس از توسعه اسلام در سراسر شبه جزيره مسلمان شدند. آنها به دليل تأخير در اسلامآوردن و عدم تأثير ايمان در قلوبشان با ديگر مسلمانان تفاوتهايي داشتند و به "مسلمةالفتحها" معروف بودند. اكنون عدهاي از آنان در مدينه و اطراف اين شهر ساكن بودند.4ـ غلامان و كنيزان (مسلمانان غير عرب):افراد غيرعرب مسلمان، طيف چشمگيري از جمعيت مدينه را تشكيل ميدادند كه با توسعه اسلام در ايران، سرحدات روم و مصر عمدتا به صورت غلام و كنيز به سوي مدينه سرازير شده بودند. آنها نيرويِ قويِ اجتماعي را تشكيل ميدادند كه در بحرانهاي اجتماعي ميتوانستند نقش مهمي ايفا كنند. اين دسته از ديد عربها افرادي با شأن اجتماعي پاييني به حساب ميآمدند و نوعا از حقوق اجتماعي و سياسي مساوي با عربها برخوردار نبودند.
ب ـ وضعيت اقتصادي
شهر مدينه كه اخيرا از جنگهاي طولاني بعاث نجات يافته بود، در ابتداي مهاجرت مسلمانان از لحاظ اقتصادي بسختي ميتوانست نيازهاي جمعيت شهر را، كه رو به افزايش نهاده بود، تأمين كند. در زمان عمر و با توسعه قلمرو اسلامي در سرزمينهاي ثروتمند، سيل غنايم و اموال به سوي مدينه سرازير شد. عمر براي تقسيم غنايم سيستم ديواني ايجاد كرد و از همه مسلمانان ثبتنام به عمل آورد و براساس سابقه در اسلام و حضور در ميدانهاي نبرد و قرابت با پيامبر اكرم(ص) براي آنها مستمري معين ساخت. اگرچه اين تدبير مناسبترين راه اداره امپراتوري گسترده اسلام بود، امّا فاصله بين مستمريها، كه از 200 درهم تا 12هزار درهم اختلاف داشت، تأثيرات نامطلوب اقتصادي ـ اجتماعي در پي داشت. اينگونه تقسيم بيتالمال كمكم مردم مدينه را به دو طيف اقتصادي تبديل كرد. در زمان عثمان با بذل و بخششهاي جهتدار وي فاصله بين اين دو طيف بيشتر شد.