جمع بندي: - موضوع شناسی فقهی مجسمه و نقاشی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

موضوع شناسی فقهی مجسمه و نقاشی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جمع بندي:

آنچه از مجموع موارد استعمال صورت و تمثال، چه در آيات، روايات، کلمات فقهاء و اهل لغت استفاده مي‌شود اين است که قول سوّم دقيق تر و با اطلاقات روايات و نظر اهل دقت از اهل لغت و محاورات عرفي موافق ترست. يعني بين صورت و تمثال جدايي است، نه هماهنگي. جدايي هم به اين گونه است که صورت در مجسمه و غير مجسمه، جاندار و غيرجاندار، اطلاق ميشود، ولي تمثال، به معناي خصوص مجسمه است، چه جاندار و چه غير جاندار.

براي تقويت اين نظريه، دلائل و شواهدي وجود دارد، از جمله:

1 . بيشتر اهل لغت، در ريشه يابي معناي تمثال، تصريح کرده‌اند که:

تمثال، مشتق از مثول است و مثول، يعني بر پا ايستادن و اين تناسب با چيزي دارد که داراي هيکل و جسم است.

خليل بن احمد، در کتاب «العين» اين مطلب را به روشني بيان کرده است:ه«مثل بين يديه مثولاً‌اي انتصب قائماً.»

تمام قد، پيش پاي او برخاست و راست ايستاد.

در حديث آمده است:

«من سرّه ان يمثل له الناس قياماً فليتبوء مقعده من النار.»

کسي که دوست داشته باشد و خوشحال شود که مردم به او احترام کنند و پيش پاي او تمام قد برخيزند، جايگاهش آتش است.

ابن ابي الحديد، در بيان خدمات ارزنده حضرت ابوطالب و فرزند بزرگوارش، اميرالمؤمنين، عليه السلام، به اسلام و دين، اشعاري سروده که يک مصراع آن چنين است.

ولولا ابوطالب وابنه


لما مثل الدّين شخصاً وقاماً

اگر ابوطالب و فرزندش نبود


هيچ گاه بر پا نمي‌شد دين مشخص و برجسته.

2 . لغويان تصريح کرده‌اند که تمثال به چيزي گفته مي‌شود که مشتمل بر تمام خصوصيات ممثل باشد و اين با مجسم بودن سازگارتر است، در حالي که صورت، بر بخشي از وجود صاحب صورت، اطلاق مي‌شود، مثل خصوص چهره. تمثال شيء در وقتي صحت اطلاق دارد که مثال، در همه جهات ممکنه شبيه ممثل باشد.

3 . در زبان امروزين عرب، مانند زبان مردمان: مصر، لبنان، حجاز، عراق و... و در نوشته هاي نويسندگان: الازهر، لبنان و جرائد و مجلات آنها، تمثال، به معناي مجسمه است و صورت به معناي نقش و عکس.

بر فرض شک کنيم که نقلي در اين لفظ و استعمال صورت گرفته است يا خير، با تمسک به استصحاب قهقرايي و اصالة عدم نقل، که حجت بودن آن در اصول پذيرفته شده است، اثبات مي‌کنيم که از همان روزگار قديم، تمثال به همين معني اطلاق مي‌شده است.ه

4 . شاهد چهارم ما بر اين مدعي، روايات است:

علي بن جعفر مي‌گويد: از برادرم موسي بن جعفر، سؤال کردم از مسجدي که در آن، تماثيل وجود دارد، آيا مي‌شود نماز گزارد يا خير؟

/ 24