پيشينه مجسمه سازى و نقاشى‏ - نگاهی دوباره به فقه و هنرهای تجسمی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی دوباره به فقه و هنرهای تجسمی - نسخه متنی

احمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«لاترى الجاهلَ إلاّ مُفرِطاً او مُفرَّطاً.»(3)

انسان نادان را يا گرفتار زياده روى مى‏بينى يا دچار كم روى.

بايد توجه داشت كه دين و فقه ما،بر اساس بينشى استوار است كه اعلام مى‏كند:

«و لو تقولّ علينا بعض الاقاويل لأخذنا منه باليمين ثم لقطعنا منه الوتين.»(4)

و اگر سخنى را به ما نسبت دهد [كه ما نگفته‏ايم‏]با قدرت با آن برخورد مى‏كنيم و رگ قلب گوينده سخن را مى‏بريم.

و يا آن كه مى‏فرمايد:

«مَهْلاً يا ابان.»(5)

آرام باش اى ابان‏[بر اساس قياس داورى نكن‏].

يا:

«علينا القاء الاصول و عليكم التفريع»(6)

بر ماست بيان كليّات و بر شماست اجتهاد در فروعها.

بنابراين، همان گونه كه پا بيرون نهادن از مورد آيات و روايات، امرى دشوار است و ماندن و ايستايى در آن نيز دشوار خواهد بود.

وحيد بهبهانى مى‏نويسد:

«..فظهر ممٌا ذكرنا انه يحرم التعدى عن النصوص جزماً و يحرم عدم التعدى ايضا جزماً.

و يحرم مخالفة النصوص جزماً و يحرم عدم المخالفة جزماً فلابد للمجتهد من معرفة المقامين و تمييزها... .

و عدم الفرق بين المقامين أعظم خطرا على المجتهد. و لو كان احد لم يفرق و بم يعرف ما به الفرق. يخرب فى الدين تخريبات كثيرة من اوّل الفقه الى آخره...»(7)

از مطالبى كه بيان كرديم،روشن شد:پا فرا نهادن از مورد روايات و ناسازگارى با آن، حرام است و ايستايى و ماندن در مورد و فراتر نرفتن از آن نيز، حرام است.

بنابراين، بايد مجتهد موارد جايز بودن و نبودن فراتر رفتن از مورد را باز شناسد و بازشناسى اين مقام،از بزرگ‏ترين دشواريهاى مجتهد است.

و چنانكه مجتهدى بين اين دو مقام فرق نگذارد و وجه فرق آن را نشناسد، خرابيهاى فراوانى را،از آغاز فقه تا آخر فقه،به بار مى‏آورد.

به همان اندازه كه به استناد: «ولو تقوّل علينا بنص الاقاويل»و«مهلاً يا ابان»خودارى از بيان احكام مسايل نو پيدا و جرأت نكردن اط اظهار نظر نو و استنباط جديد،سبب به بار آمدن خرابى در فقه و دين است،شتاب زدگى و بى روشى در اظهار نظرهاى فقهى، سبب ويران كردن فقه و احكام اسلامى است.

اين جاست كه با رسيدن به اجتهاد درست را (( ادق من الشعر و احر من النار)) دانست.

از اين روى،شيخ انصارى مى‏نويسد:

«وَفقٌنا الله للاجتهاد الذى هو اشد من طول بحق محمد و آله الاطهار.»(8)

خداوند، به حق محمد و آل پاك او،ما را موافق بدارد به اجتهادى كه رسيدن به آن دشوارتر از جهاد پيوسته با شمشير در راه خداست.

پيشينه مجسمه سازى و نقاشى‏

برابر شواهد استوار، همانند آيات، روايات، تاريخ و آثار به جاى مانده از عهد باستان، پيدايش مجسمه سازى و نقاشى به عنوان هنر و فن، كم و بيش، نزديك به تاريخ پيدايش بشر است.آنچه در آيات مطرح شده،تنديسها و بتهاى پرستش است.

بخشى از روايات تاريخ پيدايش مجسمه سازى به انگيزه پرستش، در كتاب توحيد بحار الانوار(9) و بخشى در ضمن بيان تاريخ پر بار و درخشان پيامبر اسلام (ص) بازگو شده اند.(10)

پيدايش و گسترش مجسمه سازى و نقاشى ، انگيزه ها و علتهاى گوناگونى دارد و سرچشمه گرفته از گرايشها و ذوقهاى روحى ، هنرى و از جمله به انگيزه پرستش بوده است.

چنانكه مطالعه تاريخ ملتها نشان مىدهد ، مجسمه سازى و نقاشى همواره به عنوان يك هنر پيشرفته ، نشانه تمدن و قوه پدپد آورندگى و آفرينندگى يك ملت ، بشمار مىآمده است.

از اين روى، شايسته و بايسته است كه از ديدگاه فقه اسلامى، حكم اين موضوع ، به تحقيق و بررسى گذاشته شود.

موضوع شناسى فقهى مجسمه سازى و نقاشى

بحث از مسأله مجسمه سازى و نقاشى و احكام آن در بابهاى گوناگونى از كتابهاى فقهى و روايى مطرح شده است· روشن است كه رجوع به همه موارد ياد شده و جمع بندى بين آنها در فهم هر چه بيش تر مسأله نقش بسزايى دارد:

1.باب لباس نمازگزار

2.مكان نمازگزار

3.احكام مساجد

4.كتاب المتاجر باب معاملات و مكاسب محر+مه.

5.كتاب النكاح باب الوليمه

در كتابهاى روايى نيز:

1.در باب احكام و دفن اموات.

2.باب لباس نمازگزار

3.باب مكان نمازگزار.

4.باب احكام مساجد.

5.باب احكام مساكن و خانه سازى.

6.باب مكاسب محر+مه.

7.كتاب الزى و التجمل.

8.باب الفرش و تزويق البيوت.

9.كتاب اللباس.

گونه‏هاى مجسمه سازى و نقاشى:

فقيهان براى پيكر تراشى و چهره نگارى، گونه هايى ياد كرده‏اند كه به مهم‏ترين آنها اشاره مى‏شود:

1.ساخت تنديس جانداران.

2.چهره‏هاى جانداران.

3.ساخت تنديس غير جانداران.

4.چهره نگارى غير جاندران.

5.رنگ‏آميز و نقش و نگار، بدون اين نمودار شكل و صورت جاندار،يا بى جانى باشد.

6.ساخت تنديس و چهره‏ نگارى نيم تنه، به گونه ناقص.

7.چهره نگارى فرشته و جن به گونه‏هاى گوناگون.

8.چهره نگارى برقى يا كامپيوترى، به گونه برجسته و نقاشى.

9.چهره نگارى موجود تخيلّى و موهوم؛يعنى مجسمه‏هاى تجريدى و انتزاعى.

10.چهره‏ نگارى كاريكاتورى و كارتنى.

گونه‏هاى ديگرى نيز در سخنان فقيهان مطرح شده است كه هر يك از گونه‏هاى ياد شده،انفرادى انجام بگيرد،يا گروهى. با دست باشد يا دستگاه و... .

ياد آورى: آنچه بيان شد، تنها تقسيم بندى نيست،بلكه از ديد فقهاء احكام أقسام بيان شده از نظر فقهى، با هم فرق دارند.

/ 8