لوازم الدین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لوازم الدین - نسخه متنی

عبد الله نورانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

( محمد / 47 / 19 ) . پس بر امّت به طريق اولي واجب باشد و نيز پيروي آن حضرت كردن واجب بود . سوّم آنكه اجماع است همؤ علما و فقها را در اينكه واجب است علم به اصول دين حاصل كردن همه كس را ، و از تقليد آن حاصل نشود ، چه جايز است كه گوينده دروغ گويد و وي خارج از تقليد باشد ، پس اجتماع نقيضين لازم آيد كه هم مقلّد بود و هم نبود . چهارم آنكه واجب بودن نظر و استدلال نزد ما عقلي است نه شرعي ، پس دور لازم نيايد . پنجم آنكه اكتفا كردن پيغمبر6 از اَعراب به شهادتين و تكليف به دليل ننمودن از روي اعتماد آن حضرت بود به آنچه شهادت مي داد عقلهاي ايشان بدان به حيثيّتي كه احتياج به دليل نبود . ششم آنكه دليل « عليكم بدين العجائر » حديث نيست ، بلكه از سخنان سفيان ثوري است . هفتم آنكه نهي كردن پيغمبر صحابه را از جدال و گفتگوي علم كلام و عدم امر ايشان يكديگر را به اخذ دليل از آن بود كه مطلب روشن بود پيش ايشان و شبهه كمتر ، پس احتياج بدان نبود . هشتم آنكه مظنّؤ وقوع در ضلالت به مقلّد كه مستدل و ناظر نيست بيش راه دارد ، پس براي دفع آن احتياج به ديگري شود ، بنابراين تسلسل لازم آيد يا منتهي شود به صاحب استدلالي ، پس باز آنچه از قرآن حذر كرده شد كه مظنّؤ وقوع در ضلالت بود لازم آيد يا چيزي ديگر زياده بر آن كه آن احتمال كذب آن شخص بود . نهم آنكه رجوع به معصوم در اصول يا فروع تقليد نبود و آنكه قول غيرمعصوم در نفس وقع بيش از مفاد دليل دارد ممنوع است .

دهم آنكه مستوربودن آنچه بدان نفس مطمئن گردد و حاصل نشدن آن به استدلال ممنوع است ، بلكه آن در جايي لازم آيد كه بر آن شبهه اي وارد آيد . بدان كه اين زبده و خلاصؤ دلايل طرفين است كه مذكور شد و بحث را در بيشتر آنها مجال است ، چنانكه شيخ متين بهاءالملّة والدّين در زبدؤ اصول بدين اشارت كـــرده است . امّا احتياط به اطراف اشتراط استدلال و علم قطعي و نظر راست .

و اگر عاقل تعميق نظر كند و تأمّل نمايد وي را دغدغه نمي ماند در آنكه كلام اهل استدلال حق است و اهل تقليد باطل . بنابراين بود كه اين فقير بي بضاعت و حقير كم استطاعت ، معتصم به لطف جليل جميل علي عالي ، ادهم واعظ عزلتي تخلّص قريش خلخالي ، ارادؤ آن نمود كه ، حِسبَةً للّه و قُربةً إلي جنابه و طلبا لمرضاته ، باب يازدهم را از ابوابِ كتابِ مصباح متهجّد كه در بيان اين مقدّماتِ مذكور بود و ازتصانيف شيخ اجلّ اعرف اشهر ، علاّمؤ حلّي ، جمال الملّة والدّين ، حسن بن يوسف بن علي المطّهر ، قدّس اللّه روحه ، ترجمه كنم و به عبارت فارسي معاني آن را بيان نمايم ، بر وجهي و بر نهجي كه اكثر عوام انام از خواندن و شنيدن آن به قدر ج ميسور ج انتفاع گيرند و طفلان در دبستانها بخوانند و شب در خانه بگذرانند تا گوشها از آن پر گردد ، و اگر بعضي را قدرتِ ملكه يا فهم دلايل آن نباشد باري الفاظ و مباني آن معاني و مفهومات را مفصّلاً و مضامين آن را مجملاً به خاطر گيرند تا يكبارگي از دين و ايمان بي نصيب نباشند و وجوب تعلّم مسائل آن نيز بر همه ظاهر شود . و گاهي بعضي از عبارات شيخ تفصيلي داده مي شود براي توضيح تا واضح باشد . تاريخ هجرت هزار و سي و هفت بود كه در بلدؤ طيّبؤ تبريز حسب الاستدعاء جمعي اين نسخؤ شريفه مسمّي به لوازم الديّن در علم كلام سمتِ ترجمه و تحرير يافت .

/ 13