شيطان در اينترنت - شیطان در اینترنت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیطان در اینترنت - نسخه متنی

محمدعلی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيطان در اينترنت

محمد على جعفرى

نگاهى به تلاش شبكه ارتباطات جهانى در ترويج كتاب آيات شيطانى
دفاع از جان، مال، ناموس و دين خصلتى است كه با نهاد و فطرت آدمى عجين و آميخته است. اصولا هر موجود زنده‏اى به طور طبيعى و حتى ناخودآگاه در مقابل تجاوز و تعدى ديگران از خود واكنش نشان مى‏دهد.

بر اين اساس سخن از اثبات ضرورت و بايستگى دفاع نيست، چرا كه همه شرايع الهى و از جمله شريعت اسلام كه شالوده‏اى مبتنى برفطرت الهى انسان دارند، هم‏آوا با نداى فطرت، دفاع را امرى واجب مى‏شمارند.

چنين است كه علما و صاحب‏نظران مذاهب اسلامى در بحث جهاد به صراحت اعلام مى‏دارند كه:

چنانچه شهرها و مرزهاى بلاد اسلامى مورد تهاجم دشمن واقع شود، و يا چنانچه دشمن در صدد يورش بردن به شمارى از مسلمانان برآيد و مال و خواسته آنان را به يغما برد و يا اگر حرمت نواميس آنان در خطر هتك و ستم‏ورزى قرار گيرد; بر همه مسلمانان واجب كفائى است كه جلو اين تاخت و تاز دشمن را بگيرند و دشمن را از حدود و ثغور خود بتارانند. اين وظيفه تا بدانجا مؤكد و حتمى است كه در اين امر، اجازه امام و خليفه يا زمامدار مسلمين را نيز شرط نمى‏دانند.

در اين سخن، فقها وظيفه و مسئوليت مسلمانان را در هجوم دشمن به مرزهاى خاكى سرزمينهاى اسلامى يادآور شده‏اند. اما دشمن امروزه كمتر از راه جنگ گرم و يورش به مرزها - به عنوان نخستين گام - استفاده مى‏كند (گر چه هيچ‏گاه در صورت لزوم از انجام آن نيز روى‏گردان نيست). او با پيشرفت دانش و صنعت و تكنيك، ابزارهاى گوناگون را در استخدام مى‏گيرد تا بتواند از راههاى ديگر از قبيل هجوم فرهنگى و دست‏اندازى به مرزهاى عقيدتى، بر بلاد اسلامى ومسلمانان تسلط پيدا كند. نبرد فرهنگى كم هزينه‏تر، مؤثرتر و آثار آن ماندگارتر است و در صورت موفقيت در آن، ملتها خود به اختيار، رام و تسليم و منقاد خواهند بود و ديگر اصولا نيازى به جنگ فيزيكى نخواهد بود.

انقلاب اسلامى و نظام واحد جهانى

استكبار جهانى، پس از فروكش نمودن شعله جنگ عالم‏گير اول تا اواخر دوران نبرد ويتنام بر پايه تبليغ اين نگره استوار بود كه دنيا ميان دو قطب سياسى و نظامى و اقتصادى و فرهنگى تقسيم شده است; غرب سرمايه‏دار و آزاد، و شرق ماركسيست و پرولترى.

آنها كه مى‏خواستند مردم دنيا را سرگرم كنند، اين راه را موفق و ثمربخش يافته بودند و از هر دو طرف به آتش ماجرا دامن مى‏زدند. اما با ظهور پديده انقلاب اسلامى ايران و در آستانه تبديل اسلام به «يك قدرت عظيم عقيدتى در پايان اين قرن‏» كه قرار بر اين شد تا ارابه نظام سلطه با شتاب بيشترى به سوى تشكيل «نظام واحد جهانى‏» به پيش تازانده شود، ديگر حاجتى به اين طرح نبود. حال بايد همه تبليغات - در راستاى استراتژى جديد رسانه‏اى غرب - صرف اين معنا شود: دنيا يك دهكده جهانى شده و وسايل ارتباطى و پيوندهاى سياسى و اقتصادى، جهان را كوچك كرده و همه دنيا بايد يكجا و يكپارچه در جيب گشاد جهانخواران قرار گيرد.

ساحران سامرى روزگار ما، مارهاى گوناگون و رنگارنگى در آستين دارند و يك به يك را مى‏آزمايند و يكى از بهترين آنها اين تبليغ است كه: «ديگر دوران انقلاب گذشته است و در جهان به‏هم پيوسته كنونى نمى‏توان انقلاب كرد و موفق شد».

سلمان رشدى دقيقا همين پيام را دارد. رشدى در دو رمان خود با نامهاى «بچه‏هاى نيمه شب‏» و «شرم‏» دقيقا انديشه انقلاب را نفى مى‏كند و طبعا چون اين انقلابها در هند و پاكستان مى‏گذرد كه كاملا در ظرف باورهاى اسلامى شكل گرفته و قوام يافته‏اند، پس بايد اسلام را هم نفى كند - و مى‏كند - هم در آن دو رمان و هم در حلقه سوم اين سلسله به هم پيوسته، در «آيه‏هاى شيطانى‏». به اين ترتيب درست در سالهاى پس از وقوع انقلاب اسلامى، و به راه افتادن امواج بيدارى مسلمانان و نهضتهاى اسلامى; اسلام به عنوان يك دين منحط و غير قابل عمل مطرح مى‏گردد و قرآن و پيامبر اسلام آماج حملات كينه‏توزانه قرار مى‏گيرد.

البته قضيه با سلمان رشدى تمام نمى‏شود. نويسندگان مزدور ديگرى در اينجا و آنجا به كار گرفته مى‏شوند و همين انديشه را تبليغ مى‏كنند.

/ 8