امام خمينى(قدس سره) در پيام خود در 13 اسفند 1367 به روحانيون چنين مىگويد: «مسئله كتاب آيات شيطانى كارى حساب شده براى زدودن ريشه دين و در راس آن اسلام و روحانيت است. يقينا اگر جهانخواران مىتوانستند ريشه و نام روحانيت را مىسوختند. ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان اين مشعل مقدس بوده است. و انشاءا... كه از اين پس نيز خواهد بود. به شرط آنكه حيله و مكر و فريب جهانخواران را بشناسيم». (7)
او با انتشار اين كتاب، افكار عمومى مسلمانان جهان را عليه خود و عليه دولت انگليس كه حامى وى در انتشار اين كتاب بود برانگيخت و بدين ترتيب موجب پيدايى يك موج سياسى در جهان شد.كتاب سلمان رشدى در جهان اسلام به عنوان جلوهاى از مبارزه فرهنگى غرب عليه اسلام شناخته مىشود. به همين دليل در بسيارى از نقاط جهان و حتى در خود لندن، حملات خشونتبارى عليه مؤسسه پنگوئن كه انتشار دهنده كتاب مذكور بوده و نيز عليه كتابفروشيهاى عرضه كننده «آيات شيطانى» صورت پذيرفته است. رشدى با حكم شرعى حضرت امام خمينى(ره) كه طى اعلاميهاى در روز 25 بهمن 1367 مطابق با 14 فوريه 1989 منتشر گرديد، به مرگ محكوم شد و از آن تاريخ به بعد در خفا زندگى كردهاست. حكم امام با حمايت اكثر كشورهاى اسلامى مواجه شد، اما در عينحال منجر به يك رشته عكسالعمل از سوى دولتهاى اروپايى عليه جمهورى اسلامى ايران گرديد. و اين هم پايان ماجرا نبود.<
به نظر مىرسد بدون ملاحظه وجوه و جوانب مختلف فعاليتهاى شبكه جهانى اطلاعرسانى بويژه لايههاى مخفىترى كه در شرحهاى كاملا رسمى از تاريخچه اين رسانه ناگفته گذاشته مىشود، اهداف و برنامههاى واقعى آن در بوته اجمال باقى خواهد ماند.
حكم ارتداد ضربهاى بر قلب كفر
اينك 10 سال از صدور حكم تاريخى امامخمينى مىگذرد و بهتر از هر زمان ديگرى مىتوان به اهميت صدور اين حكم و درايت و هوشمندى بنيانگذار نظام جمهورى اسلامى كه با شناخت دقيق توطئه، حكم الهى را درباره طراحان و مجريان آن اعلام كردند، پى برد. حكم تاريخى امامخمينى(ره)، راه را بر توطئهگران مسدود كرد و چهره تزوير همه مدعيان حقوق بشر و مناديان دروغين آزادى را كه تلاش مىكردند به بهانه فريبنده آزادى بيان و قلم، مقدسات يك و نيم ميليارد مسلمان را مورد اهانت و هجوم قرار دهند، افشا نمود.از سوى ديگر غرب و دولتهاى غربى نيز نشان دادند كه از منافع مادى خود به آسانى نمىتوانند چشمپوشى كنند. بازگشتخفتبار سفيران دولتهاى غربى كه در اعتراض به حكم امام از تهران فرا خوانده شده بودند، در مقابل بى اعتنايى مقتدرانه نظام جمهورى اسلامى، نشان از همين امر داشت.با اين حال، غربيها حضور سلمان رشدى را در غرب حتى در مخفيگاه و در نهايت ذلت، بر فقدان او ترجيح دادهاند زيرا معتقدند از همين جنازه متحرك مىتوان بهرهبردارىهايى به عمل آورد كه در چارچوب تفكر مادى غرب، قابل توجيه است. با همين طرز فكر است كه هر چند ماه يكبار، خبرى از اعطاى يك نشان، دادن يك هديه، يا شركت در يك نمايشگاه و... از سلمان رشدى توسط رسانههاى غربى منتشر مىشود تا اهرمى باشد در دستحكومتهاى سلطهگرى كه در پشت اين رسانهها قرار دارند و همه موجوديتشان تزوير و سلطهگرى است.دقيقا بر همين اساس است كه ايران اسلامى حتى در روابط و مبادلات فرهنگى خود با دنياى غرب دچار انواع فشارها و برخوردهاى غير اصولى و فاقد وجاهت قانونى مىباشد كه صرفا بر پايه اغراض سياسى موجود در اين خصوص قابل توجيه است. براى مثال از شركت جمهورى اسلامى ايران در نمايشگاه كتاب فرانكفورت آلمان به بهانه ادامه حمايت ايران از فتواى امام خمينى(ره) جلوگيرى به عمل مىآيد (كه متاسفانه بايد بگوييم اين خبر، روى تلكس اخبار خبرگزاريها منعكس نشد).اما آنچه تاكنون در برابر اين موج باجخواهىها ايستادگى كرده، قدرت معنوى اسلام است كه در كلام مراجع عظام تقليد و در جوهره نظام جمهورى اسلامى موج مىزند. همين قدرت معنوى بود كه تهاجم جنونآميز جبهه مشترك غرب و صهيونيسم در طرح خائنانه كتاب «آيات شيطانى» را در آغاز راه با مانع روبرو ساخت.تار عنكبوت جهانى پناهگاه تازه سلمان رشدى
آنچه براى ما حائز اهميت است اين است كه علىرغم گذشت 10 سال از اين ماجرا، غربيها و نظام استكبار در عرصه فرهنگى هنوز دنباله ماجرا را رها نكرده و اينبار در شبكههاى جهانى اطلاعرسانى به تبليغ و ترويج اين كتاب و نويسنده مرتد آن مىپردازند. يعنى اگر تا پيش از اين، ناشران و مبلغان سياستباز و به ظاهر ادبپرور اين كتاب به جهت اهداف سياسى و مطامع دنيوى با عقد قراردادهاى كلان دستبه ترجمه اين كتاب به زبانهاى مختلف زده و براى نشر و توزيع آن در سطح وسيع به فعاليت مىپرداختند - و در مقابل در گوشه و كنار با عكسالعملهاى شديد مسلمانان غيور در آن مناطق روبرو مىشدند - اينك اين ميدان كارزار به روى شبكههاى مخابراتى و اطلاعاتى نيز كشيده شده است. شبكههايى كه به جهت گستردگى و همچنين عدم امكان كنترل و پىگيرى، شايد هيچگاه نتوان رد قاطع و نشان روشنى از افراد يا مراكز ارسال كننده آن يافت.اكنون ماييم و اين جريان تبليغى مهار گسيخته و فاسد. بجاست از خود بپرسيم كه ما تاكنون چقدر روى اين قضيه فكر كردهايم؟ و آيا نبايد براى اين امرچارهاى بينديشيم و به نحو مؤثر و فعال به مقابله با ادامه هجوم فكرى دشمن - كه مذبوحانه به لابهلاى خطوط پيامهاى الكترونيكى خزيده است - برخيزيم؟شكى نيست كه اين تهاجم جديد، علىالاصول ادامه هجوم قبلى در اصل نگارش كتاب ياد شده مىباشد كه علاوه بر حمله به انديشههاى ناب اسلام و قرآن، مركز عواطف و احساسات يك و نيم ميليارد مسلمان در سراسر جهان را نشانه گرفته است.