فلسفه وجوب روزه
حجةالاسلام حسين سوري لكيمقدمه:خداوند حكيم انسان را آزاد و مختار آفريده، اختيار انتخاب خير و شر را به او واگذار كرده و راه حق و باطل را به وسيله انبياء براي او تعيين و روشن نموده است .كساني كه شرايط صحيح زندگي الهام گرفته از فرامين حق تعالي را پذيرفتهاند، در واقع به نداي فطرت و وجدان خويش پاسخ مثبت داده و از مكتب اصيل انبيا تبعيت نمودهاند و خود را از آزادي مطلق كه خوي و سرشت بهايم و انعام است، برحذر داشته و مفتخر به شرف و فضيلت تكاليف الهي ميگردند و پاي عهدنامه «الم اعهد اليكم يا بني آدم ان لاتعبدوا الشيطان انه لكم عدوّ مبين و ان اعبدوني هذا صراط مستقيم»1 را امضا كرده و به آن وفا دار ميباشند.از آيات و روايات استفاده ميشود كه انسانهاي آزاده فقط بندگاني هستند كه خداپرست و مكلف به تكاليف آسمانياند، و بقيه از فضيلت و شرافت انسانيت محروم ميباشند. يكي از برنامههاي مترقي و متعالي دين مبين اسلام كه ضامن سعادت دنيا و آخرت و تزكيه نفس و اخلاق و بهداشت جسم ميباشد، روزه است.روزه يك موهبت بزرگ الهي است كه خداوند بر بندگان خويش منّت نهاد و روزه را به عنوان يك فريضه بر آن واجب نمود. روزه عامل بازدارنده از گناه و سركوب كننده نفس عصيانگر است. روزه در اصلاح نفس و تربيت آن و كنترل هواهاي نفساني و غرايز حيواني نقش اساسي و تعيين كنندهاي دارد. با نزديك شدن ماه مبارك رمضان مسلمانان به تكاپو ميافتند و خود را براي انجام اين فريضه الهي و اين مهماني خدا آماده ميكنند و همه دوست دارند كه نهايت استفاده را از اين ماه پرفيض و بركت ببرند. به جهت آگاهي و توجه بيشتر، با استفاده از آيات و روايات نوراني اهل بيت ـ عليهم السلام ـ فلسفه وجوب روزه از چهار بُعد به شرح ذيل مورد بحث و بررسي قرار داده ميشود.
1ـ بُعد معنوي و روحاني:
طبق آنچه از آيات و روايات استفاده ميشود، بعد معنوي و روحاني و اخلاقيِ فلسفه وجوب روزه از دو جهت قابل بحث و تحقيق است:الف) تقوا:
تقوا در اسلام به عنوان ارزش اصيل اخلاقي و هدف تشريع احكام معرفي شده است. هدف تشريع بعضي عبادتها، بلكه اصل عبادت اين بوده كه مردم با انجام آن اعمال باتقوا شوند.خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: «يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون»2 اي كساني كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما واجب شده، چنانكه بر كساني كه قبل از شما بودند واجب شد، شايد پرهيزگار شويد.اين آيه شريفه، فلسفه اين عبادت انسان ساز را در يك جمله كوتاه اما بسيار پرمحتوا با «لعلّكم تتقون» بيان ميكند.روزه، عامل مؤثري در پرورش روح تقوا و پرهيزگاري در تمام زمينهها و همه ابعاد زندگي انسان است. روزه ابعاد گوناگوني دارد كه از همه مهمتر، بُعد معنوي و اخلاقي و تربيتي آن است. روزه روح و اراده انسان را قوي و غرايز او را تعديل ميكند. روزه دار بايد در حال روزه با وجود گرسنگي و تشنگي از غذا و آب و همچنين لذت جنسي چشم بپوشد، و عملاً ثابت كند كه او همچون حيوان دربند اصطبل و علف نيست، بلكه او ميتواند زمام نفس سركش را به دست گيرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلّط گردد.در حقيقت، بزرگترين فلسفه روزه همين اثر معنوي و روحاني آن است. انسانهايي كه انواع غذاها و نوشيدنيها را در اختيار دارند، و هر لحظه تشنه و گرسنه به سراغ آنها ميروند. مانند درختاني هستند كه در پناه ديوارهاي باغ بر لب نهرها ميرويند، اين درختان نازپرورده، بسيار كم مقاومت و كم دوام اند، اگر چند روزي آب از پاي آنها قطع شود، پژمرده ميشوند و ميخشكند؛ اما درختاني كه از لابلاي صخرهها در دل كوهها و بيابانها ميرويندو نوازشگر شاخه هايشان از همان طفوليت طوفانهاي سخت، و آفتاب سوزان، و سرماي زمستان است، و با انواع محروميتها دست به گريبانند، محكم و بادوام و پراستقامت و سخت كوش و سخت جانند! روزه نيز با روح و جان انسان همين عمل را انجام ميدهد، و با محدوديتهاي موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت ميبخشد، و چون غرايز سركشي را كنترل ميكند، بر قلب انسان نور و صفا ميپاشد.3روزه عبادت بسيار مهم و ارزشمندي است كه اگر با آداب و شرايط مخصوص و با همان كيفيت كه شارع مقدس اسلام خواسته انجام گيرد، در خودسازي و تزكيه و تذهيب نفس تأثير فراواني دارد. روزه در مرحله تخليه نفس از گناهان و اخلاق زشت و آماده ساختن آن براي تكامل و رشد معنوي و انساني نقش اساسي دارد. روزه دار به وسيله ترك گناهان، نفس اماره را مهار و كنترل نموده و در اختيار خويش قرار ميدهد. ايام روزه داري يك دوران تمرين ترك گناه و رياضت نفس است؛ دوران جهاد با نفس و تمرين خود نگهداري است.در اين دوران، انسان علاو بر اينكه نفس را از گناهان و آلودگيها پاك ميسازد، از لذائذ مشروع مانند خوردن و آشاميدن نيز چشم پوشي مينمايد و بدين وسيله، به نفس خويش صفا و نورانيت ميدهد؛ زيرا گرسنگي موجب صفاي باطن و توجّه به خدا ميگردد. انسان در حال گرسنگي غالبا از حال خوشي برخوردار است كه در حال پُر بودن معده آن حال را ندارد.اسلام پرخوري را مذمت نموده و انسان را به كم خوري توصيه مينمايد، زيرا انسان با شكم پر نوعا حال دعا و مناجات را ندارد و در حال گرسنگي، بهتر ميتواند لذت عبادت و مناجات را بچشد.