علاّمه طباطبايي در ذيل تفسير آيه شريفه «.. لعلّكم تتّقون» ميفرمايد: تعاليم عاليه اسلام و بيانات وافيه، چنين افاده ميكندكه ساحت قدس پروردگار منزّه از اين است كه احتياج و نياز به چيزي داشته باشد، و از هر گونه نقص و نيازي مبرّا است.پس عبادات، اثرش تنها متوجه بنده خواهد شد، نه خدا، چنانكه گناهان نيز چنيناند. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: «ان احسنتم احسنتم لانفسكم و ان أسأتم فلها»7 اگر نيكي كرديد به خود نيكي كردهايد و اگر بدي كنيد باز به خود كردهايد. پس آثار اطاعت يا معصيت، عايد خود انسان ميشود كه شأني جز نياز و تهيدستي ندارد: «يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني»8 اي مردم، شما نيازمند به خداييد و خدا بينياز است.و در خصوص روزه ميفرمايد: «لعلّكم تتّقون» يعني تشريع اين حكم، براي اين است كه شما پرهيزگار شويد، نه اينكه پروردگار به روزه گرفتن شما نيازمند باشد.اما اينكه از روزه اميد يافتن تقوا ميتوان داشت جاي شك نيست، چون انسان اين مطلب را در فطرت خود مييابد كه اگر كسي بخواهد با عالم طهارت و قدس ارتباط پيدا كند و به مرتبه كمال و روحانيت برسد ودرجات ارتقاء معنوي را بپيمايد، اول چيزي كه بر او لازم است اين است كه از بيبند وباري و شهوتراني بپرهيزد، و جلوي نفس سركش را بگيرد و نگذارد كه در زمين طبع و طبيعت افسار گسيخته به هر سو كه ميخواهد برود و در هر جا كه ميخواهد بماند واز دلبستگي و فرو رفتن در مظاهر حيات مادي خود را منزه كند. و خلاصه از هر چيز كه او را از خدا باز ميدارد، دوري گزيند، اين تقوا از راه خودداري از شهوات و دوري از هواهاي نفساني به دست ميآيد، و آنچه با حال عموم مردم مناسب است اين است كه در امور مورد نياز همگان، مانند خوردن و آشاميدن و تمايل جنسي از شهوتهاي مشروع هم خودداري كنند، تا به واسطه اين تمرين، اراده شان تقويت شود و بتوانند از شهوتهاي نامشروع نيز خودداري نمايند و به سوي پروردگار تقرب بجويند، زيرا كسي كه در امور مشروع و مباح دعوت خدا را اجابت كرد، در امور غير مشروع و حرام بهتر اطاعت و فرمانبرداري مينمايد.»9
كسي كه ماه رمضان را روزه ميگيرد و در اين يك ماه از ارتكاب گناه و اخلاق زشت اجتناب ميكند، ميتواند بعد از ماه مبارك رمضان نيز همين حال ترك گناه را ادامه دهد.روزه عبادتي است كه در آن به واسطه ترك لذايذ مشروع و ترك گناهان، قلب روزه دار صيقلي و پاك ميشود و از فكر و ذكر غير خدا فارغ ميگردد.بدين وسيله، انسان براي استفاضه اشرافات و افاضات ذات ربوبي و لقاء الله استعداد پيدا ميكند. در چنين حالي مشمول الطاف و عنايات خداوندي قرار ميگيردو با جذبههاي الهي به قرب حق نائل ميگردد. به همين جهت، در احاديث آمده كه نفس كشيدن و خواب روزه دار ثواب عبادت دارد.مهمترين فلسفه روزه كه از احكام اسلام است، رسيدن به تقوا است. دستيابي به سجاياي اخلاقي و خصلتهاي انساني مستلزم برپا داشتن اين حكم واجب الهي است، زيرا گرسنگي ـ صرف نظر از عبادت بودن روزه ـ انسان را از تمايلات و جاذبههايي كه او را به سركشي و بيراهه ميكشد، باز ميدارد و خُلق و خوي انساني را در او زنده ميكند. بدين ترتيب تقوا برترين ويژگي انسان خودساخته است.اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ در مورد تقوا چنين ميفرمايد: «فانّ تقوي الله دواء داء قلوبكم و بصر عمي افئدتكم و شفاء مرض اجسادكم و صلاح فساد صدوركم و طهور دنس انفسكم و جلاء غشاء ابصاركم و امن جأشكم و ضياء سواد ظلمتكم»10 همانا كه تقوا داروي شفابخش بيماري قلبهاي شما و روشنگر كوري دلها و شفابخش بيماري بدنها و اصلاح كننده فساد سينهها و پاك كننده آلودگيهاي نفس و جلا دهنده پردههاي ديدگان و آرامش بخش اضطرابهاي دروني و روشن كننده تاريكيهاي شما ميباشد.
ب) آزمايش اخلاص بندگان:
اخلاص از عاليترين مراحل تكامل معنوي است. در اثر اخلاص، قلب مركز تابش نور الهي ميگردد و حكمت و دانش از قلب بر زبان جاري ميشود.قال علي ـ عليه السلام ـ : «فرض الله الصيام ابتلاءً لاخلاص الخلق»11 خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص مردم را بيازمايد.و در خطبه حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ درباره امر فدك ميفرمايد: «... فرض الله الصيام تثبيتا للاخلاص»12 خداوند روزه را براي تثبيت اخلاص واجب كرد.از اين روايات استفاده ميشود كه روزه با اخلاص رابطه خاصي دارد. اينكه وجوب روزه به خاطر اخلاص بندگان باشد، حاكي از اهميت داشتن اخلاص است. انساني كه از تمايلات نفساني پرهيز ميكند و در زمان خاصي خودش را ملزم به رعايت دستورات فقهي و اخلاقي ميكند، آن هم در مدت يك ماه، اگر اعمالش همراه با اخلاص نباشد، آن ارزش معنوي خاص را نخواهد داشت.بنابراين انساني كه سختيها و مشكلات روزه را تحمل ميكند، بايد اخلاص داشته باشد، يعني اعمالش فقط براي رضاي خداوند باشد.در روايات داريم كه عمل بدون اخلاص فاقد ارزش است، حتي روزهاي كه آن قدر اهميت و فضيلت دارد كه مطلوب خدا است و خداوند خودش ميفرمايد: من پاداش آن را ميدهم «الصوم لي و انا اجزي به»13قال علي ـ عليه السلام ـ: «الاخلاص ثمرة العبادة»14 اخلاص ثمره عبادت ميباشد.عبادتي مورد قبول خداوند واقع ميشود و سبب قرب و كمال ميگردد كه از هرگونه ريا و خود خواهي و خودنمايي به دور باشد و فقط و فقط براي خدا انجام گيرد. ملاك و معيار قبولي و ارزش عمل به اخلاص است. هرچه اخلاص بيشتر باشد، عمل نيز كاملتر خواهد بود. در واقع، شرط رسيدن به تقوا كه فلسفه روزه بود، اخلاص است. اگر كسي توانست در عبادت ماه رمضان اخلاص داشته باشد، مهمان واقعي حق تعالي شده وبه مقام قرب الهي و مقامات معنوي و اخلاقي نايل گرديده است.