بیشترلیست موضوعات زنان و فمينيسم پيشينه جنبش «حقوق زن» در غرب بستر فمينيسم پيامدهاي فمينيسم نگاهي به جهان اسلام توضیحاتافزودن یادداشت جدید
طنين انساني همين فرهنگ است كه حتي امروز و در اقصي نقاط غرب، باعث اقبال وسيع زنان بهسوي اسلام شده است. روزنامه «هرالد تريبون» در 9 نوامبر 1993 در مقالهاي با عنوان «زنان مسلمان رو در روي آمريكا قرار ميگيرند» مينويسد:«زنان مسلمان كه از منطقه فلوريدا تا قلب لوسآنجلس و ويرجينيا درصدد حمايت از يكديگر بوده و از تبعيضات، خشمگين هستند در صدد سازماندهي گروههاي كوچك برآمدهاند.»(52)
خبرگزاري ايتاليا در 11 نوامبر 1993 در گزارشي از لندن، توضيح ميدهد كه زنان انگليس، چه راهحلي براي مشكل زنان غرب، به آنان نشان ميدهند:«اين زنان هميشه در دورماندن از دامهاي زندگي و پيشگرفتن راههاي جديد، از ساير زنان غرب جلوتر بودهاند. راه حل زنان انگليسي، رويآوردن به اسلام است. تنها در 2 سال اخير، بيش از 20 هزار نفر از باسوادترين زنان انگلستان به اسلام روي آوردهاند.»(53)
همچنين راديو نداي اسلام، گزارش داد كه تعداد زنان آمريكايي گرونده به اسلام، بر اثر تبليغ و معرّفي اسلام توسط مبلغان اسلامي، بشدّت روبه افزايش است و زنان آمريكايي پس از آشنايي با حقوق و كرامت خود، تحت تأثير اسلام و احترام به زن و خانواده در اسلام قرار گرفته و گرايش وسيعي از خود نشان ميدهند.البته اين همه با وجود غرضورزيهاي اسلام شناسانه آمريكايي، انگليسي و اسرائيلي در غرب صورت ميگيرد. در ايران پس از انقلاب اسلامي نيز تحت تأثير تعاليم اسلام، براي نخستين بار در تاريخ ايران، زنان توانستند در همه عرصههاي علمي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي حضور يابند بيآنكه عفّت و كرامت آنان صدمه بيند. عليرغم اين انقلاب بزرگ انساني بنفع زنان در چنين بستر و جامعهاي، در چند سال اخير «فمينيسم» بصورت ارتجاع به فرهنگ شاهنشاهي حتي با پوشش اسلامي با حمايت لجستيكي غرب يورش آورده است و اين رفتارها نه بهعنوان پاسخي به ضرورتهاي موجود، بلكه بهعنوان مبارزهاي خصمانه عليه بالندگي و تعالي «زن» در جامعه مترقّي اسلام صورت ميگيرد. از سوئي، مباني احكام اسلام و ارزشهاي معنوي و شخصيتي زن در آن را نشانه گرفته و با شعار «آزادي زن» كه البته كارايي خود را حتّي در غرب از دست داده و بيداري و چرخش زنان مسلمان در نقاط مختلف جهان به فرسودگي آن در سرزمينهاي اسلامي گواهي ميدهند و از سوي ديگر با ترويج خطّ تحريف دين و برداشتهاي خودمحورانه از آيات و احاديث و تلاش بيوقفه به منظور سوء تفسير مباني اسلام در جهت ارزشهاي غيرانساني غرب در مقوله «زن» است.در حركت اول، مرتجعين خواهان بازگشتي ذليلانه به دوران جاهليت پهلوي هستند و حركت دوم، داراي عواقبي خطرناكتر است زيرا در پوشش اسلام و به كارگيري الفاظ و عنوانهاي اسلامي، گام برميدارد. اما در هر دو حركت، سردمداري «مردان زن سالار»!! در پشت پرده، چه در داخل و چه در خارج قابل ملاحظه است، و ثمره هر دو حركت، اخراج زنان مسلمان از نعمت آگاهي، هدايت الهي و ورود به ميدان غفلت فرهنگ غرب است.