ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اروپا
از اين لجام گسيختگى مطلق و از اين طرز فكر انحرافى كه : غرض و منظور از تماس دو جنس فقط لذت و
شهوترانى است و بس ..آرى از اين افراط
يكباره به يك طرز فكر انحرافى ديگرى در نقطه ء مقابل آن رو
آورد ( يا كليسا خواست كه چنين شود ) اين طرز فكر تازه
گرايش به رهبانيت و فرار از جنس زن و بى اعتنائى
و تحقير وى بود .در فصل پيشين
ما از رهبانيت و قدرت و حكومت كليسا در اجتماع اروپائى سخن
گفتيم و عواقب سوء اين پديده را كه سرانجام به جاهليت نوين اروپا منجر گشت باز نموديم ..ولى اكنون
نيز براى بهتر نماياندن اين تأثير و تأثر
بخصوص در آنچه به مسأله ءزن و روابط دو جنس ارتباط پيدا مى
كند
بخشى بر آنچه گفته ايم مى افزائيم ..عقيده و نظريه ء اساسى اصحاب كليسا درباره ء جنس زن اين
بود كه زن
سرچشمه ء گناه و ريشه ء فحشاء و بدكارى و خلاصه دهليز جهنم است
زيرا در حقيقت مايه ء اصلى
تحريك مرد برگناه
اوست .تمام بدبختى ها و مصائب انسانيت از او سرچشمه مى گيرد .براى سرافكندگى او
همين بس كه زن است زن بايد از زيبائى و دلربائى خود
شرمنده باشد زيرا اين خطرناكترين اسلحه ء شيطان
است بنابراين بايد بخاطر اين نقص هميشه كفاره بدهد و لحظه ئى در اداى كفاره كوتاهى نكند زيرا همين
زيبائى است كه مايه ء بدبختى و تيره روزى اهل جهان شده است ...