ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
تحريف يك حقيقت بمعناى نفى وانعدام آن نيست ؟ چرا موجبات اين تحريف را نشناسيم و با آن به
مبارزه برنخيزيم و چهره ء اصيل اين پرده نشين قرون را به جهان ننمائيم و رسالت او را تجديد نكنيم ؟ و
چرا بجاى اين تلاش مقدس
بسراغ جامه ء عاريت ديگران رويم كه بر اندام خودشان نيز ساز نيامد تا ناچار
به ترقيع و تعديل آن پرداختند و هنوز هم مى پردازند ؟ اگر آدمى بايد در راه آرمانى و هدف مقدسى تلاش
كند و با اين تلاش بزندگى خود
معنى و جهت ببخشد
همان بهتر كه راه خدا را كه سرانجام آن نقطه ء اوج
انسانيت است برگزيند و نظام اسلام را كه ضامن آزادى و برابرى و عزت و نيكفرجامى است بطلبد و در راه
آن تلاش كند .اينست آن تلاش مقدسى كه بزندگى جلوه و صفا مى بخشد و آدمى را لايق عنوان خليفه ء خدا
مى سازد و بى گمان در آخر كار نيز با موفقيت و پيروزى قطعى قرين ميگردد ...باميد آنروز ..و اما سخنى
درباره ء اين ترجمه ..در بهار سال 46 با استفاده از بيكارى