ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و ارباب رعيتى نجات مى بخشيد و براى نيروها و موهبت هاى ذاتى فرد زمينه ئى تا مرحله ء : امكان ابتكار و
حركت و آزادى فراهم مى آورد و اجازه مى داد كه كوشش هر فردى در راه تحقق مصالح ويژه ء او تا مرحله ء
بهره بردارى از مخازن و منابع زير زمينى و ساير نيروهاى طبيعى پيش رود و خلاصه در نقش يك دوره ء
پيشرفته و مترقى منشأ خدمات فراوانى براى بشريت بود ..با اينحال بر اثر افراط و بى رويگى ئى كه در
طبيعت آن نظام وجود داشت و از آنجا كه اين نظام
عكس العمل افراط و بى رويگى نظام پيشين و در حقيقت
علاج دردى به درد ديگرى بود
پس از چندى كار جنون سرمايه دارى بشدت بالا گرفت و اسب سركش آز بشرى
هر چه عنان گسيخته تر و بى پرواتر بجولان در آمد .اينجنون نفع پرستى معلول آئين ظالمانه و ننگين ربا
خوارى بود كه از آغاز با نظام سرمايه دارى درهم آميخته و آنچنان در آن نظام رخنه كرده بود كه پايه ء
اقتصاد جديدبشمار مى آمد ..و خود از سوئى ديگر همه ء ارزشهاى اخلاقى و انسانى و اجتماعى را مفاهيمى
پوچ و بيمعنى ميگرفت و اجازه نميداد كه اين مفاهيم در قوانين اقتصادى كوچكترين دخالتى كرده و آبى بر
آتش اين جنون عالمسوز بپاشند .انبوه شدن سرمايه ها و سازمانهاى سرمايه دارى بسود توليد كنندگان
يگانه جرم وگناه اين سيستم نبود بلكه بر اين پديده ء غير عادلانه
پديده ئى غير عادلانه تر كه آن نيز
نتيجه ء نظام جديد بود