ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بحقيقت
قله يى است كه طرز تفكر مادى به آن منتهى ميشود و ماشينيسم ماده گراى
جهان بينى خود را از آن
الهام مى گيرد .همچنين همه ء كوششهاى ديگرى كه بكار مى رود تا ايدئولوژى نوينى براى تامين نياز
بشريت و نجات وى از اين بحران خطرناك كنونى
بوجود آيد همه بيهودهو خنثى است .زيرا افكارى كه ارائه
مى شود همگى سطحى و كوششهائى كه مبذول مى گردد يكسره مصنوعى و ساختگى است و هيچيك را در فطرت و سرشت
انسان ريشه و مايهئى نيست .ما وقتى به گذشته و حال مى انديشيم و آينده را با ديده تحقيق مينگريم
بروشنى در مى يابيم كه براى حفاظت بشريت از اين نابودى و نجات بخشيدن وى از اين بحران خطرناك و براى
صيانت انسان بوسيله ء صيانت و پرورش خصايص ويژه ء انسانى ..چشم اميدى جز به طرز تفكر اسلامى و طريقه
و روش اسلامى و زندگى اسلامى و جامعه ء اسلامى نمى توان داشت .به اين دليل معتقديم كه پديد آمدن
جامعه ء اسلامى
يك ضرورت انسانى و فطرى و غيرقابل تخلف است كه امروز يا فردا و اينجا يا آنجا
بالاخره انجام خواهد گرفت .انجام ميگيرد تا از نابودى انسان بوسيله ء نابودى ويژگيهاى او
جلوگيرى كند و زندگى انسانى را كه فقط در صورت وجود داشتن انسان و پرورش صفات ويژه ء وى
قابل وجود
است
از فنا و نابودى مصون بدارد .