ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و بالاخره ..وقتى آدمى بجاى خداى يگانه
خدايان متعدد و گوناگون براى خود انتخاب كرد و طوق بندگى
پول
هوس
ماده
توليد
زمين غريزه ء جنسى و از همه بدتر
قانونگزاران را كه غاصبان حق اختصاصى
پروردگارند
بگردن آويخت و براى فرار از عبوديت خداى يكتا
بندگى اينهمه را بجان پذيرفت ..آرى ..وقتى آدمى اينهمه جفا را به خود و به سرشت انسانى خود روا داشت
طبيعى و حتمى است كه فطرت خدا داده
نيز گريبان او را رها نمى كند و بيرحمانه ازاو انتقام ميگيرد و غرامت اين جنايت را هر چه سنگين تر و
شكننده تر
از او باز مى ستاند ..و اين معادله هم اكنون در جهان بوقوع پيوسته است ..بشريت هم اكنون
اين غرامت را ميپردازد و براى پرداخت آن
روح
اعصاب
جسم
سلامتى و خوشبختى
آرامش و آسايش
موهبت
ها و ويژگيها ..و خلاصه دنيا و آخرت خود را مايه ميگذارد ..ملت هائى كه به اوج همين تمدن مادى رسيده
اند
اين غرامت را با كاهش قريب به انقراض نسل
با تحليل رفتن صفات و سجاياى انسانى
با تنزل سطح هوش
و خرد كه آنان را به ويرانى قائمه ء دانش و در نتيجه انهدام تمدنى كه برروى آن قرار گرفته تهديد مى
كند ميپردازند .هم اكنون در اين ملت ها
اثر سركوب شدن انرژى هائى كه صنعت امروزى محتاج آننيست
اثر
اضطراب و نگرانى براى آينده