ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بهيچوجه سر ناسازگارى نداشته و بخصوص
پيشرفت علوم انسان را تأييد مى كند ولى هيچگاه شالوده ريزى
بناى زندگى انسان را به علم تنها واگذار نمى كند بلكه براى اينكار
چهار چوب وسيعترى ترسيم مى كند كه
در داخل آن هم علم و هم خرد
هر يك بشكلى مطمئن به كار و فعاليت خود سرگرم مى باشند .اين چهارچوب
ساخته ء دست كسى است كه حقيقت اين انسان
سرشت وى
نيروى وى و نيازهاى واقعى وى را آنچنان كه بايد مى
شناسد و مى داند و در وجود آدمى هيچ چيز بر او مخفى نيست و در برابر دهها و صدها پرسش از زندگى انسان و
از ساختمان پيچيده اش
حتى يك علامت استفهام نمى گذارد اين چهارچوب
چندان وسيع است كه همه ء وجود
انسان را در بر ميگيرد .زندگى بشرى در درون اين چهارچوب
برمحور ثابتى دور مى زند و بر گرد اين محور
حركتى سالم و بى خطر و در عين حال روزافزون و نو به نو مى كند .مكتب ما مانند دكتر كارل
دين را به
فعاليت هاى روانى منحصر نمى كند بلكه دين را همچون بوته ئى براى مجموعه ء زندگى مى داند كه ابتدا
زندگى را در خود ذوب مى كند و سپس به صورتها و رنگهاى گوناگون در مى آورد ..يا همچون ميدانى كه تمام
فعاليت هاى زندگى در فضاى آن انجام مى گيرد
يا همچون محورى كه تمام شئون حيات
بدان مرتبط مى گردد و
خرد
دانش
صنعت
اقتصاد
سياست
نماز
نيايش و ارتباط به جهان بالا همه و همه