ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كند .بيشك اين بازگشت بطور ساده انجام نگرفته و جبر واقعيت ها
آنرا حتمى و ضرورى مى ساخته است .وى
اعتراف ميكند كه : انسان
حيوانى ويژه و داراى خصالى ويژه است كه در هيچ حيوان ديگر وجود ندارد و اين
خصال همچنين داراى آثار و نتايجخاصى نيز هست .وى در كتاب انسان در جهان نو در فصلى زير عنوان
يگانگى انسان مى گويد : عقيده ء انسان درباره ء موقعيت خود در ميان ديگر حيوانات
وضع ثابتى
نداشته و نوسان هائى بسوى : شيفتگى شديد يا شيفتگى كمتر نسبت به خويش
داشته است و بتناسب مقدار اين
شيفتگى
فاصله ء خود را با ديگر حيوانات
گاه فوق العاده زياد و عميق و گاه خيلى كم و سطحى ميدانسته
است .با ظهور نظريه ء داروين اين نوسان در جهت شيفتگى كمتر قرار گرفت و انسان
بار ديگر فقط يك
حيوان بشمار آمد .روزبروز اين نوسان بيشتر به آن سو كشانيده شد و مسائلى كه نتيجه ء منطقى فرضيه ء
داروين بنظر ميرسيد
قدم به عرصه ء وجود نهاد : انسان نيز حيوانى است همچون همه ء حيوانات
و
بنابراين نظريه ها و آراء وى درباره ء زندگى انسانى و ايد آلهاى برتر
ارزش و مقدارى بيش از ارزش و
مقدار نظريات يك باكترى يا يك كرم ندارد بقاء هر موجودى يگانه مقياس و ملاك موقعيت او در مسابقه ء
تطور و تكامل است و لذا همه ء موجودات زنده از لحاظ ارزش
متساوى مى باشند زيرا همه در اين