ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی

اندازه ميدانيم كه ما مجموعه ئى هستيم از بافت ها و اندامها و سياله ها و ادراكات روانى
ولى چگونگى
روابط اعمال روانى با مغز هنوز معما است و ما حتى معلومات كاملى درباره ء فيزيولوژى سلول هاى عصبى
نداريم .

تا چه حدى اراده ميتواند در جسم مؤثر باشد ؟ چگونه تفكر آدمى تحت تأثير حالت جسمى قرار
ميگيرد ؟خصائص عضوى و روانى كه هر كس از پدر و مادر خود بارث ميبرد چطور بر اثر شرائط خاص زندگى و بر
اثر اوضاع روانى و اخلاقى تغيير مييابد ؟ اين پيچيدگى در ساختمان انسان كه با ابهام در وظائف و
انحاء نيروهاى او همراه است درست همان وضعيتى است كه با وظيفه ء سنگين و وسيع و اساسى او در
حكمفرمائى وى بر زمين
سازگار است
همچنانكه با طبيعت و سرشتى كه خدا در قرآن براى او ياد كرده نيز
متناسب است : و آنزمان كه پروردگار تو به فرشتگان گفت : من بشرى را از گل خواهم آفريد
پس چون او را
آراستم و در او از روح خود دميدم همه براى او بسجده در افتيد ( ص : 71 - 72 ) .

بديهى است موجودى كه آميخته
از گل و روح خدا است با توجه به فاصله ء بى نهايت ميان اين دو ميبايد كه اين چنين پيچيده و اسرار آميز
باشد و عقل بشرى به دليل آنكه در مرتبه ئى نازلتر و داراى مقامى پست تر است نتواند كنه آنرا درك كند
ولى با اين حال دريافتن حقيقت آن براى خدا خدائى كه آفريننده و برتر از اوست بسى ساده و كوچك خواهد
بود :

او به حال شما داناتر است و آنزمان كه شما را از زمين آفريد و آنزمان كه چنين بوديد در شكم
مادرانتان ( النجم : 32 ) آيا آنكس كه آفريده نميداند ؟ و اوست لطيف و آگاه ( الملك : 14 ) و بتحقيق
ما انسان را آفريده ايم و از آنچه در روان او خلجان ميكنيد باخبريم و ما به او نزديكتريم از رگ گردن
( ق : 16 )