ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اين سه حقيقت كه در مورد انسان گفته شد يعنى : يكتا و بى نظير بودن وى در ميانحيوانات
پيچيدگى و
ابهام شديدى كه در ساختمان جسمى و روانى او موجود است و بالاخره مشتمل بودن اين نوع بر عوالم جداگانه
اى به عدد افراد آن
مستلزم آنست كه زندگى انسانى بر طبق روش و برنامه ئى اداره شود كه همه ء اين سه
موضوع در آن رعايت شده باشد و به عبارت ديگر
اين برنامه بايد با توجه به يگانگى انسان در ساختمان
وظائف
علت غائى خلقت
سرنوشت و مال كار و همچنين با توجه به ابهام و پيچيدگى شديد در كيفيت ساختمان
وجودى و كيفيت ارتباط ميان نيروها و انرژيهاى گوناگون او و بالاخره با توجه به اينكه عليرغم زندگى
اجتماعى انسانها
هر يك از افراد آن داراى ويژگيهائى مستقيل است
تنظيم و تشكيل گردد .اين برنامه مى
بايد با توجه كامل به انرژى ها و استعدادهاى گوناگونى كه در وجود انسان نهفته است تنظيم گردد تا نه
اين نيروها و انرژى ها سركوب گردند و نه بطوربى قاعده و بيش از اندازه ء لازم مصرف شوند
نه يكى از
استعدادها
ديگرى را از بين ببرد و نه وظيفه اى مانع انجام وظيفه ء ديگر گردد و خلاصه به هر فردى
اجازه دهد در همان حال كه عضوى از اجتماع است
جنبه ء فردى خود را نيز مراعات كند .با اين وصف خيلى
طبيعى است كه برنامه هاى ساخته ء دست بشر
نتواند اينهمه جهات گوناگون و در هم و متفاوت را رعايت
نمايند .